16 سریال جذاب و دیدنی با ژانر جنایی که باید تماشا کنید

ژانر جنایی یکی از ژانرهای پرطرفدار در سینما و تلوزیون است. در لیست زیر تعدادی از بهترین‌های این ژانر، از سریال‌های جدیدی مانند “شکارچی ذهن” تا بازسازی سریال کلاسیک “شرلوک” وجود دارند که می‌توانند در نوع خود بهترین‌های این ژانر باشند. پس اگر از تماشای سریال‌های ژانر جنایی لذت می‌برید این مقاله را مطالعه کنید. با پروشات همراه باشید.


1. محافظ شخصی – 2018 – Bodyguard

با تماشای اولین سکانس سریال “محافظ شخصی” عاشقش می‌شوید. داستان شما را جذب خود می‌کند و در شش قسمت فصل اول لحظه‌ای از هیجان و غنای داستان کم نمی‌شود. این سریال یک سریال بریتانیایی است که برای اولین بار در انگلستان و سپس از شبکه نتفلیکس پخش شد. داستان سریال راجع به افسر پلیسی به نام دیوید باد (با بازی ریچارد مدن) است که برای محافظت از جان یک مقام دولتی به نام جولیا مونتیگ (با بازی کیلی هاوس) در میان یک بحران سیاسی استخدام می‌شود. بحران سیاسی زمانی پیش آمده که سیاست‌مدران کشور برای پیدا کردن بهترین راه مقابله با تروریسم دچار اختلاف شده‌اند. زندگی شخصی و پیشینه دیوید باد در طول داستان نمایش داده می‌شود و داستان زندگی او باعث می‌شود بیننده از خود بپرسد که آیا او یک قهرمان است یا یک قاتل!


2. شکار انسان: یونابامبر – 2017 – Manhunt: Unabomber

پخش یک سریال از شبکه دیسکاوری اتفاق عجیبی است و برای این شبکه یک ریسک محسوب می‌شود، اما این ریسک سود خوبی برای این شبکه به همراه داشته است. سریال “شکار انسان” داستان زندگی تد کازینسکی را روایت می‌کند که با نام یونابامبر در حدود دو دهه به بمب گذاری و قتل انسان‌ها می‌پرداخت و در نهایت به علت اینکه برادرش او را به اف بی آی لو داد دستگیر شد.

اما سریال “شکار انسان” بیشتر بر روابط داخلی سازمان اف بی آی از دید شخصی به نام جیمز فیتزجرالد (با بازی سم وارتینگتون) تمرکز دارد. جیمز فیتزجرالد زبان شناسی حقوقی را خلق کرده است که راهی برای کمک کردن به دستگیری خلافکاران است. البته فیتزجرالد با کاغذ بازی‌های اداری بی‌شماری روبرو است و باید ابتدا با قوانین سازمانی اف بی آی مبارزه کند و آن‌ها را بهتر کند و بتواند کار مفیدی انجام دهد. “پاول بتنی” نقش کازینسکی را بازی می‌کند و در قسمت‌هایی از سریال که بر زندگی او تمرکز دارد به خوبی ظاهر می‌شود و ایفای نقش بی‌نظیری دارد. این سریال داستان اتفاقاتی است که در دهه 90 میلادی اتفاق افتاده‌اند و به‌خوبی توانسته ترس و وحشت را در عین زیبایی به مخاطب منتقل کند.


3. دره‌ی شاد – 2014 – Happy Valley

شاید هیچ کشوری به اندازه‌ بریتانیا در ساختن داستان‌های جنایی موفق نبوده. “دره‌ی شاد” یکی دیگر از سریال‌های بریتانیایی است که تماشاگران را در شش قسمت بی‌نظیر به دنیای سیاه و پیچیده‌ای وارد می‌کند. سارا لانکاشایر در نقش کاترین بازی می‌کند که مامور پلیسی سرسخت است که در قبال جامعه‌اش به‌شدت احساس مسئولیت می‌کند. رابطه او با افرادی که متعلق به طبقه پایین جامعه هستند یکی از مهمترین و زیباترین قسمت‌های این سریال است. اما اتفاقات تلخی در زندگی کاترین افتاده است که تاثیر شدیدی روی او گذاشته است. مردی به نام تامی لی رویس (با بازی جیمز نورتن) به دختر او تجاوز کرده و دختر کاترین بعد از به دنیا آوردن فرزندی که حاصل از این تجاوز بوده خود کشی کرده است. خانواده کاترین از هم پاشیده است و وقتی کاترین تامی را پس از آزادی‌اش اتفاقی در خیابانی میبیند، مصمم می‌شود که او را پیدا کند و خودش او را مجازات کند. در این میان خود تامی هم درگیر مسائلی مانند یک آدم ربایی است که باعث شده بینندگان با مسائلی مانند گناه کاری و معصومیت در این داستان پیچیده رو برو شوند. نورتن و لنکشایر در این داستان بازی فوق العاده‌ای دارند. فصل دوم این سریال هم منتشر شده و علاوه بر داستان کاترین و تامی ما شاهد داستان‌های دیگری هم هستیم که نه تنها داستان را از هدف اصلی‌اش دور نمی‌کنند بلکه تاریکی و پیچیدگی کلی داستان را هم افزایش می‌دهند و سریال را جذاب‌تر می‌کند.


4. شکارچی ذهن – 2017 – Mindhunter

این سریال که ساخته “دیوید فینچر” است بدون شک یکی از بهترین سریال‌های تلوزیونی است. داستان این سریال بر اساس اتفاقات واقعی است و داستان زندگی یکی از مجرمانی است که توسط اف بی آی دستگیر شده است و داستان اولین روزهای دستگیر شدن او تا اواخر دهه هفتاد را تعریف می کند. هولدن فورد (با بازی جاناتان گراف) و بیل تنچ (با بازی هولت مک کالی) دو مامور اف بی آی هستند که بر علوم رفتاری تسلط دارند و سعی دارند با مصاحبه کردن با یک قاتل سریالی به دلیل جنایت‌هایش پی ببرند تا بتوانند به اف بی آی برای دستگیری قاتلانی مانند او کمک کنند. فیلم سرشار از داستان‌های قوی، نکته‌های فنی و طنز خاص خودش است. در دو فصل اول “دیوید فینچر” چندین قسمت را کارگردانی کرده است و زیبایی هنری خاصی به چندین قسمت آن بخشیده است. تماشای این سریال به شدت معتاد کننده است و به‌شدت از کلیشه‌هایی داستان‌گویی که تاکنون بسیار تکرار شده‌اند دوری می‌کند و درنتیجه هر قسمتش نگاهی جدید و عمیق به روان و رفتار انسان است.


5. داستان جنایی آمریکایی – 2016 – American Crime Story

افراد زیادی قبل از پخش این سریال به موفقیت و جالب بودن داستان آن شک داشتند. این اثر جدیدترین ساخته “رایان مورفی”، سازنده سریال‌های “داستان‌های ترسناک آمریکایی” (American Horror Story) و “گلی” (Glee) است. سریال “داستان جنایی آمریکایی” نگاهی تازه به اتفاقاتی که چند سال قبل در جریان دادگاه “او.جی سیمپسون” اتفاق افتاد دارد و حقایق تازه‌ای را نه تنها از جریان دادگاه، بلکه از محیطی که این پرونده در آن جریان داشت افشا می‌کند. مانند نقش پررنگ جنیسیت زدگی، نژادپرستی و اختلاف طبقاتی در نتیجه دادگاه‌ها و توانایی تغییر دادن تاریخ با هر مقدار کوچکی از اطلاعات حیاتی. بازیگران این سریال بازی‌هایی بسیار فوق‌العاده ارائه داده‌اند مخصوصا سارا پاولسن در نقش مارسیا کلاک، استرلینگ کی براون در نقش کرستوفر داردن و کورتنی بی ونس در نقش جانی کوکارن. به گفته منتقدین این سریال ده قسمتی، یکی از بهترین سریال‌هایی است که در دهه گذشته از تلوزیون پخش شده است.


6. نگه دارندگان – 2017 – The Keepers

بعد از اینکه شبکهHBO و نتفلیکس اقدام به پخش مستندهای سریالی در ژانر جنایی کردند، این ژانر به شدت بین بینندگان محبوب شد. مستند سریالی “نگه دارندگان” هم از استریم نتفلیکس پخش شد و ماجرای ربوده شدن و قتل یک راهبه به نام کتی سسنیک را در سال 1969 روایت می‌کند. این مستند به شرح وقایع و جنبه‌های مختلف اتفاق و مظنونین به قتل می‌پردازد.  اما در طی مستند مشخص می‌شود که کتی سسنیک پی به رازی وحشتناک در مورد سو استفاده جنسی از دختران در دبیرستان‌های وابسته به کلیسا بوده. ممکن است که کتی به خاطر تلاش برای افشا کردن این راز و متوقف کردن سو استفاده جنسی به قتل رسیده باشد. کسانی که مورد سو استفاده جنسی قرار می‌گیرند تا سالها تحت تاثیر این واقعه هستند و سریال “نگه دارندگان” به آن‌ها اجازه داده که بدون قضاوت شدن راجع به درد و رنج‌شان صحبت کنند. گرچه مستند با روایت قتل کتی شروع می‌شود، اما به یک داستان احساسی تبدیل می‌شود که ثابت می‌کند کتی سسنیک یک قهرمان بوده که در راه انجام دادن کار درست به قتل رسیده است.


7. سقوط – 2016 تا 2013 – The Fall

سریال “سقوط” سریالی در ژانر جنایی است که توسط “آلن کوبیت” برای شبکه بی بی سی ساخته شده است. این سریال به واکاوری رابطه بین عشق و خشونت می‌پردازد و در عین جذاب بودن، ترسناک و هیجان آور است. گفته می‌شود که این سریال به دلیل رفتاری که با شخصیت‌های زن داستان دارد و نشان دادن حس مالکیتی که مردها نسبت به بدن زنان دارند، زنانه‌ترین سریالی است که این روزها پخش می‌شود. گیلیان اندرسون در این سریال نقش زنی به نام استلا گیبسون را بازی می‌کند. او یک کارشناس جرم حرفه‌ای است که به دنبال قاتلی به نام پاول اسپکتور(با بازی جیمی دورنان) می‌گردد. قربانیان پاول همه زنان زیبایی هستند که او پس از تعقیب، دزدیدن و تجاوز کردن آنها را به قتل رسانده. گیبسون برای دستگیر کردن پاول وارد یک بازی موش گربه با او می‌شود و هر قدم که به او نزدیک‌تر می‌شود جسد یک قربانی جدید پیدا می‌کند. سریال سقوط داستانی چند لایه دارد که ترسناک، زیبا و اغوا کننده است.


8. برادچرچ – 2017 تا 2013 – Broadchurch

“کریس چیبنال” سازنده این سریال است. داستان این سریال زمانی آغاز می‌شود که جسد پسری در پایین صخره‌ای در شهر کوچکی در بریتانیا پیدا می‌شود و کاراگاهی که گذشته نامعلومی دارد (با بازی دیوید تننت) به عنوان رییس گروه تجسس وارد داستان می‌شود. بازی بازیگران علی‌الخصوص “الیویا کلمن” بی‌نظیر است و داستان اهمیت یکسانی به بخش احساسی و جنایی قتل داده است. در حالی که فصل اول بسیار باکیفیت است و رسیدن به آن سخت است، فصل‌های دوم و سوم این سریال هم به نوع خودشان زیبا و خوش ساخت هستند.


9. خط خون – 2017 تا 2015 – Bloodline

سریال “خط خون” در فصل اول در ژانر معمایی و دنبال کردن روابط پیچیده خانوادگی در نوع خودش بهترین بود. داستان این سریال راجع به مردی به نام دنی ریبرن (با بازی بن مندلسون) است که بزرگترین فرزند یک خانواده سطح بالای فلوریدایی به نام خانواده “کی” است. دنی فرزند ناخلف خانواده حساب می‌شود و همیشه نوعی جذابیت و معماگونه‌گی با خود به همراه دارد و بن مندلسون به بهترین شیوه نقش چنین فردی با بازی می‌کند. اما بازیگران نقش مکمل هم به بهترین وجه نقش کاراکترهای خود را بازی کرده و به‌خوبی به تماشاگر نشان می‌دهند که در سریال “خط خون” هر کسی رازی در دل دارد ولی تنها بعضی‌ها حاضرند برای فاش نشدن آن راز دست به قتل بزنند. گرچه سریال می‌توانست بعد از اولین فصلش به پایان برسد اما در فصل‌های بعدی هم به دنبال اعضای خانواده ریبرن می‌رود و داستان‌های جذاب‌‌شان را پی می‌گیرد.


10. قاتل شدن – 2015 – Making a Murderer

با محبوب شدن ژانر مستند جنایی در پادکست‌ها و شبکه‌های تلوزیونی مانند HBO، نتفلیکس هم اقدام به پخش مستند “قاتل شدن” کرد که در هر قسمت ماجرای واقعی یک پرونده قتل را تعریف می‌کند. با تماشا کردن پشت سر هم قسمت‌های این سریال مخاطبان واکنشی خشمگینانه در شبکه‌های اجتماعی از خود بروز دادند. تماشای این سریال برای افراد متفاوت تجربیات متفاوتی به همراه داشته و اگر شما هم به ژانر جنایی علاقه دارید و بدتان نمی‌آید کمی بترسید تماشایش را از دست ندهید.


11. وثیقه – 2018 – Collateral

در دورانی که تلوزیون در بالاترین سطح کیفی خود قرار دارد ممکن نیست بتوانیم همه چیزهایی که پخش می‌شود را تماشا کنیم اما سریال “وثیقه” را می‌توانید در زمان کوتاهی پشت سر هم تماشا کنید و از آن لذت ببرید. زمان این سریال چهار ساعت است و به نویسندگی دیوید هیر (نویسنده ی فیلم ساعت‌ها) و کارگردانی اس جی کلارکسون (کارگردان فیلم جسیکا جونز) از شبکه بی بی سی پخش شده است. کری مالیگان در این فیلم نقش کاراگاهی جذاب و با اعتماد به نفس در لندن را بازی می‌کند که برای تحقیق در پرونده  قتل یک پیتزا فروش که مهاجر یا پناهنده بوده استخدام می‌شود. در نهایت تماشاگر از روابطی که بین شخصیت‌های مختلف می‌شود و آگاهی از حقایق پشت پرده مسئله مهاجرت در انگلستان امروزی وجود داشته شگفت زده می‌شود. این سریال از چاشنی طنز هم در داستان‌گویی خود استفاده می‌کند و مانند برخی درام های انگلیسی تماشاگر را به قعر دنیایی سیاه و سرد پرت نمی‌کند. این سریال داستان جذابی دارد و کری مولیگان در نقش اول آن بسیار خوش درخشیده است و مدت زمان کوتاه سریال هم باعث می‌شود تماشایش دلپذیر باشد.


12. شرلوک – 2010 – Sherlock

در حالی که تاکنون بازسازی‌های بسیاری از داستان “شرلوک هلمز”، نوشته “آرتور کانن دویل”، ساخته شده و در شبکه‌های مختلف پخش شده است، سریال شرلوک هلمز ساخته شبکه بی بی سی یکی از بامزه‌ترین و سرگرم کننده‌ترین داستان‌های شرلوک هلمز را به تماشاگران ارائه داده است. در این سریال داستان شرلوک هلمز (با بازی بندیکت کامبربچ) و دکتر جیمز واتسون (با بازی مارتین فریمن) در دنیای معاصر روایت می‌شود اما سریال همان دینامیک و کاراگاه بازی‌های کلاسیک را دارا است. هر اپیزود این سریال 90 دقیقه زمان دارد و تقریبا هر قسمت مانند یک فیلم سینمایی است. نویسندگان سریال تلاش زیادی کرده‌اند که قسمت‌های سریال به یکدیگر شباهت نداشته باشند و سعی کرده‌اند تم‌ها و داستان‌های متفاوتی را به سریال اضافه کنند. گرچه فصل آخر سریال کمی از لحاظ کیفی افت کرده اما فصل‌های دیگر هوشمندانه، هیجان انگیز و بسیار سرگرم کننده هستند.


13. فارگو – 2014 تا 2020 – Fargo

سریال جنایی “فارگو” یکی از تحسین‌برانگیزترین سریال‌های دهه اخیر است که طرفداران ژانر جنایی و کمدی سیاه را ناامید نکرده و روایتش جذابش مخاطب را شگفت‌زده می‌کند. این سریال که از سال ۲۰۱۴ شروع به پخش کرد، هر فصل را به داستان متفاوتی اختصاص داده و می‌توان هر فصل آن را یک مینی‌سریال دیدنی تصور کرد. هرکدام از داستان‌های سریال “فارگو” در فضایی کاملا واقعی و قابل لمس جریان داشته و در شهر مینه‌سوتا هم اتفاق می‌افتند. روایت سریال نیز دنبال‌کننده و هیجان‌انگیز است و با موسیقی متن جذاب و اجراهای خیره‌کننده بازیگران، مخاطب را دنبال خود می‌کشاند. اگر از طرفداران ژانر جنایی و به‌خصوص سریال‌های جنایی هستید، تماشای این سریال ار از دست ندهید.


14. هانیبال – ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ – Hannibal

“هانیبال” سریالی ترسناک و گاهی چندش‌آور است اما سریالی عالی و بی‌نظیر هم هست. صحنه‌های زیبا و وحشتناک سریال تا مدت‌ها پس از تماشا کردنش با شما باقی خواهند ماند. این سریال سرشار از اطلاعات شوکه کننده، موش و گربه بازی‌های روانشناسانه و قتل‌های با جزئیات است. نقطه قوت این سریال شخصیت‌پردازی دقیق هانیبال لکتر (با بازی مدس میکلسن)، طراحی صحنه دقیق از اتاق‌ها و لباس‌ها گرفته تا غذاها و رابطه عاطفی مسکوت بین هانیال و ویل گراهام (با بازی هیو دنسی) است، رابطه‌ای که در آن مشخص نیست این دو نفر می‌خواهند یکدیگر را به قتل برسانند یا باهم در یک غروب زیبا از آن شهر فرار کنند. تماشای سریال “هانیبال” مانند تماشای یک تابلوی زیبای نقاشی است که با الهام از یک داستان ترسناک کشیده شده باشد تابلویی که به‌شدت زیبا و چشم‌نواز است اما از وسط دو نیم شده و دل و روده‌اش بیرون ریخته باشد.


15. باورنکردنی – ۲۰۱۹ – Unbelievable

این مینی سریال بر اساس اتفاقات واقعی ساخته شده است و داستان ضربه‌های روحی و ویران شدن درونی‌ای را روایت می‌کند که ممکن است بعد از اتفاقات تلخ برای هرکسی پیش بیاید. داستان سریال از آنجا آغاز می‌شود که دختر ۱۸ ساله‌ای به نام ماری آدلر (با بازی کیتلین دور) به پلیس گزارش می‌دهد که در سال ۲۰۰۸ کسی به خانه‌اش وارد شده و به او تجاوز کرده است؛ اما مشکل این جاست که خانواده مری و حتی دوستانش باور داردند که او دروغ می‌گوید. در سال ۲۰۱۱ در شهری صدها کیلومتر دورتر، کاراگاه‌هایی به نام گریس رسماسن (با بازی تونی کولت) و کارن دووال (با بازی مریت ویور) متوجه رابطه‌ای بین پرونده متجاوزی که در دست دارند با حادثه‌ای که برای مری اتفاق افتاد می‌شوند و برای دستگیری این متجاوز زنجیره‌ای با هم همکار می‌شوند. با پیشروی داستان و پیدا شدن قربانیان دیگر ما متوجه می‌شویم که چرا صحبت کردن از تجاوز برای قربانیان تا به این حد دشوار است. دیدن اینکه مری به جای حمایت شدن از طرف دوستان و خانواده‌اش سرزنش و طرد می‌شود دردناک است اما در عین ناراحت‌کننده بودن، تماشای این سریال می‌تواند برای همه آموزنده باشد.


16. کشتن ایو – ۲۰۱۸ – Killing Eve

“فیبی والر بریج” در دنیای صنعت سرگرمی به یکی از بزرگترین نویسنده‌ها تبدیل شده است. فرقی ندارد که چه داستان و چه شخصیت‌هایی خلق می‌کند، او هیچوقت شخصیت‌هایی بدون وجه قوی انسانی نمی‌نویسد. این موضوع در سریال “فلیبگ” و “کراشینگ” به‌خوبی دیده می‌شد اما در سریال هیجان‌انگیز “کشتن ایو” سبک نوشتاری او به اوج خودش رسیده است. جودی کامر و ساندرا اوه در نقش یک قاتل جامعه‌ستیز بین المللی (کامر) و پلیسی که سعی در دستگیر کردن او دارد (ایو) با یکدیگر به بهترین شکل هماهنگ شده‌اند. رابطه آنها پیچیده است و شامل ترس، تنفر و عشق می‌شود و نتیجه این احساسات غافلگیرکننده و جالب است.


امیدواذیم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید؛ منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!

                               

دیدگاه‌ها (1)

بستن فرم

  1. محمدرضا

    آبان 20, 1398

    عجب عاشق شرلوک بندیک کامبربچم

    پاسخ