10 کتاب برتر که جهان را دگرگون کردند
در این مقاله 10 کتاب برتر جهان که تغییر و دگرگونیهای بسیاری را به وجود آوردند به شما معرفی خواهیم نمود.
1. کتاب مقدس – (30 – 90 پس از میلاد)
شکی نیست که کتاب مقدس بیش از هر کتاب دیگر جهان را تحت تأثیر قرار داده است. تنها دویست سال پس از خلق این کتاب تمام امپراتوری روم از بتپرستی به مسیحیت گرویدند. از آن زمان به بعد، مسیحیت پرطرفدارترین دین جهان شناخته شد (بیش از 2.1 میلیارد پیرو). بزرگترین و قدیمیترین فرقه مسیحیت کلیسای کاتولیک روم است (1.05 میلیارد) که با تمام فرقههای مسیحیت برابر است.
کتاب مقدس از دو کتاب متن قدیم (از نسخه یونانی که توسط مسیح و حواریون استفادهشده، گرفته شده است) و متن جدید (توسط برخی از حواریون مانند سن پائول – که در طول حیات مسیح او را ملاقات نکرد، نوشته شده است) تشکیل شده است.
کتاب مقدس گوتنبرگ (یک کپی از زبان لاتین) اولین کتاب مقدس پرینت شده است. کتاب مقدس در سراسر جهان بیشترین کتاب به فروش رفته است.
2. قرآن – (560 الی 565 پس از میلاد)
قرآن کتاب مقدس مسلمانان جهان است. حضرت محمد رسولالله از طرف جبرئیل و خدا به پیامبری مبعوث شد. وحیهای جبرئیل در طول 23 سال کتاب قرآن را به وجود آورد. پس از مرگ رسول خدا در 632 میلادی، یاران او بر اساس حافظه خود آیاتی را که از رسول خدا شنیده بودند گردآوری نموده و پس از 20 سال کتاب قرآن را ایجاد نمودند.
مسلمانان جهان اعتقاد دارند که قرآن کلام خدا و آخرین فرستاده اوست (پس از کتاب مقدس مسیحیت). در سالهای اخیر به علت جنگهای منطقهای در خاورمیانه، درباره محتوای کتاب قرآن بحثهای فراوانی از طرف مخالفان ایجاد شده است. اما مسلمانان معتقدند که این گروهکها کلام خدا را بهاشتباه تفسیر و برداشت نمودهاند.
3. مدخل الهیات – توماس آکوینای (1265 – 1274)
مدخل الهیات (The Summa Theologica) یک کتاب چند جلدی درباره تاریخ فلسفه دنیای مسیحیت است که توسط توماس آکوینای (St. Thomas Aquinas) نوشته شده است. این کتاب آنقدر بانفوذ است که در شورای ترنت (1545 – 1563) پس از کتاب مقدس، مورداستفاده قرار گرفت و با اصلاحاتش دنیای مسیحیت را تحت تأثیر قرار داد.
امروزه کتاب الهیات در سمینارهای آموزشی کاتولیکها استفاده شده و نویسنده او دکترای افتخاری کلیسا را دریافت نموده است (در تاریخ مسیحیت تنها 33 تن به این لقب مفتخر شدهاند). جالب است بدانید که سن ایزیدور (St Isidore) که بهعنوان حامی اینترنت شناخته میشود نیز لقب دکترای افتخاری کلیسا را دریافت نموده است.
4. حقوق بشر – توماس پین (1791)
توماس پین (Thomas Paine) نویسنده انگلیسی با نوشتههایش دموکراسی آمریکا و بهطورکلی تاریخ دموکراسی را تحت تأثیر قرار داده است. بنا به گفته او وظیفه اصلی دولت اعطای حقوق شهروندان است. بنابراین کلیه رژیمهایی که به نفع ملت فعالیت نمیکنند غیرقانونی هستند، مانند سلطنت و رژیم نظامی.
پس از انقلاب فرانسه پین به فرانسه رفته و برخلاف ندانستن زبان فرانسه در کنوانسیون ملی انتخاب شد. البته شانس با او یار بود که در این زمان در فرانسه بسر میبرد زیرا کتاب “حقوق بشر” (The Rights of Man) جنجال زیادی به پا کرد و پین به ایجاد فتنه علیه سلطنت متهم شد.
5. یا این یا آن – سورن کیرکگارد (1843)
“یا این یا آن” (Either/Or) در دو جلد دو نوع روش زندگی را مرور میکند، یکی لذت جویانه و دیگری برپایه اخلاقیات و وظیفهشناسی. هر روش زندگی توسط یک نویسنده خیالی نامعلوم نوشته شده و نثر آنها نیز متفاوت است. برای مثال، روش زندگی که برپایه زیباییشناختی است، به زبان ادبی و پر از استعاره است، و درباره موضوعاتی چون موسیقی، زیبایی و نمایشنامه صحبت میکند. روش زندگی اخلاقی در قالب دو نامه بلند است که به زبان مباحثه و نثر نوشته شده است و درباره موضوعاتی مانند مسئولیتهای اخلاقی، دیدگاه انتقادی و ازدواج، صحبت میکند.
سورن کیرکگارد (Søren Kierkegaard) بهعنوان پدر مکتب اگزیستانسیالیسم بر افراد بسیاری تأثیر گذاشته است. این کتاب برخلاف محبوبیتش تا سال 1944 به زبان انگلیسی به چاپ نرسید. فلسفه اگزیستانسیالیسم معتقد است که هر فرد مسئول زندگی خویش است و زندگی خود را میسازد. این مکتب علیه مکاتب سنتیتر مانند عقلگرایی و تجربهگرایی است.
6. مانیفست حزب کمونیست – کارل مارکس و فریدریش انگلس (1848)
این اثر (Communist Manifesto) که توسط دو نویسنده (Karl Marx and Friedrich Engels) حزب کمونیست و به دستور اتحادیه کمونیست نوشته شده است، بر تاریخ سیاست تأثیر فراوانی داشته است. این مانیفست معتقد است که حزب کارگر یک جامعه باید علیه طبقه ثروتمند شورش نموده و قدرت را به دست گیرد تا سرانجام همه طبقات جامعه برابر باشند و در حقیقت به یک جامعه بدون طبقه اجتماعی تبدیل شوند.
احتمالاً معروفترین جمله این کتاب این است: “کمونیستها از پنهان کردن عقاید خود خودداری میکنند. آنها آزادانه اعتقاد خود را بیان میکنند که تنها با براندازی تمام طبقات اجتماعی میتوانند به اهداف خود دست پیدا کنند. بگذارید تا طبقات حاکم با انقلاب کمونیست به لرزه درآیند. طبقه کارگر چیزی برای از دست دادن ندارد، مگر اتحادش را. تمام دنیا با آنها همراه است، تمام کارگران دنیا متحد شوید!”
7. تحقیقات تجربی در خصوص الکتریسیته – مایکل فارادی (1855)
فارادی (Michael Faraday) نویسنده این کتاب (Experimental Research in Electricity) یک فیزیکدان و شیمیدان انگلیسی بود که آزمایشهایش سرانجام به اختراع دستگاههای الکترومغناطیس توسط او منجر شد، و بعدها تکنولوژی موتور الکترونیکی از این دستگاهها الهام گرفت. اگرچه تحصیلات رسمی چندان بالایی نداشت و درباره دانش پیچیده ریاضیات چیزی نمیدانست اما به یکی از تأثیرگذارترین دانشمندان تاریخ تبدیل شد. در حقیقت استفاده از الکتریسیته و تأثیر آن در تکنولوژی نوین، مرهون تلاشهای اوست.
او در طول حیاتش دو بار افتخار شوالیه شدن را رد کرد و پیشنهاد ریاست انجمن سلطنتی را نیز نپذیرفت. او در 25 آگوست 1867 در خانهاش در همتون کورت درگذشت. در کلیسای وستمینستر، نزدیک مقبره نیوتون برای او یادبودی ساخته بودند که او آن را تخریب نمود و در گورستان گیت (Highgate Cemetery) به خاک سپرده شد.
8. خاستگاه گونهها – چارلز داروین (1859)
این کتاب (On the Origin of Species) مبدأ زیستشناسی تکاملی است که معتقد است در طول زمان گونههای مختلف براثر انتخاب طبیعی به وجود آمدهاند. این کتاب در آن زمان به دلیل مغایرت با اندیشههای مذهبی جنجال به پا نمود. داروین (Charles Darwin) در سالهای 1830 به مناطق مختلفی سفر کرده بود و بر اساس یافتهها و آزمایشهایش در این سفر، پس از بازگشت به انگلستان این کتاب را به وجود آورد.
حتی خوانندگان غیرمتخصص نیز این کتاب را میخوانند و پس از انتشار توجه افراد بسیاری را به خود جلب نمود. این کتاب بسیار بحثبرانگیز بود و در زمینههای فلسفی، علمی و مذهبی، کشمکشهای بسیاری به راه انداخت. نظریه تکامل اولین بار توسط خود داروین مطرح شد اما نظریه انتخاب طبیعی توجه افراد بیشتری را به خود جلب نمود و هنوز هم قابلقبولترین نظریه خاستگاه گونهها است. اما بحثهای گذشته درباره تکامل گونهها هنوز هم ادامه دارد.
9. جنس دوم – سیمون دوبووار (1949)
جنس دوم (The Second Sex) بهترین اثر سیمون دوبووار (Simone de Beauvoir) است. بووار پسازاینکه تصمیم گرفت درباره خود کتابی بنویسد، این کتاب را به رشته تحریر درآورد. اولین چیزی که نوشت این بود که او یک زن است، اما بعد به این نتیجه رسید که باید زن بودن را تعریف کند و کتاب را به این امر اختصاص داد. این کتاب درباره ماهیت زن در طول تاریخ است و بهعنوان یک اثر مهم فمینیستی در نظر گرفته میشود. به گفته او زنان در طول تاریخ بهعنوان یک جنس “دیگر” در نظر گرفته شدند، یک جنس ناقص از جنس اصلی که “مرد” است.
سیمون دوبووار (پیشگام مکتب فمینیست) معتقد است که در طول تاریخ زنان بهعنوان افرادی بدطینت و ناقص تلقی شدند. حتی نویسندهای مانند مری وول استونکرفت (Mary Wollstonecraft) همجنس مذکر را ایدئال دانسته و اعتقاد داشت زنان باید از مردان الهام بگیرند. بنابراین این نظریه که زنان ناقص هستند و از جنس مذکر ضعیفتر هستند، مانع از موفقیت آنها در طول تاریخ شده است. برای حیات فمینیست باید این عقاید را کنار بزنیم.
10. اطلس شروید – آین رند (1957)
اطلس شروید (Atlas Shrugged) آخرین کتاب رند (Ayn Rand) بود که پسازآن خود را وقف نوشتههای فلسفی نمود. این کتاب عقاید او را شامل میشود که بعدها به هسته اصلی فلسفه او یعنی عینیتگرایی (Objectivism) تبدیل شد. او این اثر را شاهکار خویش دانسته و برترین اثر غیر تخیلیاش میداند.
اگرچه این کتاب نظر منتقدان را به خود جلب نکرد اما به موفقیتهای بسیاری دست یافت. فلسفه عینیتگرایی بر مکاتب مختلف جهان تأثیر گذاشت، مخصوصاً بر جنبش آزادیطلبان که در سراسر جهان طرفداران بسیاری داشتند. طبق یکی از نظرسنجیهای آنلاین برای انتخاب صد اثر برتر قرن بیستم، اطلس شروید مقام اول را کسب نمود.
دیدگاهها