معرفی 11 فیلم دیوانهکننده که با الهام از داستانهای واقعی ساخته شدهاند
زمانی که یاد گرفتیم حقایق جهان را آن طور که هست بپذیریم و نشان دهیم، چندان دور نیست. متاسفانه درباره آنها کار زیادی از دست مان برنمیآید و اغلب این اتفاقات از شبکههای اجتماعی و دست و پا شکسته منعکس میشوند، به این امید که مورد توجه قرار بگیرند.
زمانی که به دلیل خشونت بیش از حد جهان نسبت به این خشونت و دیوانگی بیتفاوت شویم، چندان دور نخواهد بود. این موضوع اصلا جنبه سیاسی ندارد بلکه نشان میدهد حقیقت چقدر از تخیل پیچیدهتر بوده و بحث برانگیز میباشد.
حوادث عجیب، مسائل تاریخی و شخصیت پردازیها نشان میدهند که انسان به یک گونه عجیب تبدیل شده و هر روز بیشتر مایه شگفتی میشود. در این لیست میخواهیم برخی از عجیب و شگفت انگیزترین داستانها را به شما معرفی کنیم و 11 فیلم عجیب براساس داستانهای واقعی را به شما نشان دهیم. با پروشات همراه باشید.
1. ۱۲۷ ساعت – ۲۰۱۰ – Hours ۱۲۷
“آرون رالستون” از جنبههای مختلف شخصیتی پیچیده است. نه تنها به این دلیل که در دره بلوجان زنده مانده، بلکه حرفه مهندسی خود را رها کرده تا به طور تمام وقت به کوهنوردی بپردازد. او پیش از رفتن به یوتای جنوبی به اعضای خانواده و اقوام اطلاع نداده و اتفاقی برایش رخ میدهد که شانس زنده ماندنش اندک است.
“رالستون” در این سانحه دستش در دیوار دره گیر میکند. با وجود اندازه بزرگ سنگ و گیر کردن دستش شانس رهایی او اندک است، بنابراین باید تصمیمی بزرگ بگیرد. پس از فریادهای کمک خواهی بینتیجه تصمیم میگیرد دستش را بریده و خود را نجات دهد.
اما این کار آسان نبود، چاقوی کند گوشت و استخوان را نمیبرید و یک اشتباه میتوانست جان او را بگیرد، اما “رالستون” مرد عمل بود. پس از 127 ساعت تعریق و خونریزی، بالاخره خودش را آزاد کرد. این فیلم به کارگردانی “دنی بویل” گرچه عناصر دراماتیک را نیز به داستان افزوده، اما درون مایه اصلی آن واقعی است.
همچنین بخوانید: 10 فیلم کلاسیک برتر هالیوود از ژانرهای مختلف
2. فرار بزرگ – The Great Escape – 1963
رژیم هیتلر الهام بخش داستانهای هیجان انگیزی بوده است، اما در این میان داستانهای بقا از همه جالبتر هستند. برخی از اقدامات قهرمانانه در این دوران فراموشنشدنی است که فرار متفقین در اردوگاه استالاگ لوفت سوم یکی از بهترین آنهاست. همین موضوع درون مایه فیلم “فرار بزرگ” را تشکیل میدهد.
این داستان معمولی و پیش پا افتاده نیست، بلکه داستان یک قهرمان واقعی را نشان میدهد. گروه متشکل از 200 قربانی متفقین به رهبری “راجر بوشل” که با حفر تونلهای تام و هری و دیک سربازان را نجات دادند. فریب دادن ارتش آلمان آسان نبود، اما زندانیان از پس این کار برآمدند. مقامات دو تونل اول را کشف کردند، اما تونل سوم در هوت 104 به فرار بزرگ منجر شد.
پس از این تلاش بزرگ پایان چندان دلچسب نبود زیرا از بین 75 فراری 73 تن آنها دستگیر شدند. “جان استرجس” اهمیت این داستان را درک کرد و توسط آن یک فیلم پرفروش ساخت.
همچنین بخوانید: 12 فیلم برتر درباره نازی ها در تاریخ سینما
3. برانسون – Bronson – 2009
شخصی به نام “چارلز برانسون” شخصیتی نیست که هر روز با او مواجه شویم. او مردی با ویژگی های مختلف و البته مخوف ترین مجرم بریتانیاست. او همچنین یک نقاش است که بسیاری از تابلوهای او موردجه منتقدین و کلکسیون دارها قرار گرفته است.
“برانسون” دوران کودکی دشواری داشت و به همین دلیل از همان دوران رفتارهای خشن و غیرعادی نشان داد. افزایش رفتارهای خشن او باعث شد تنبیه شود. در حقیقت نمی توان او را یک روانی خشن دانست زیرا او یک بوکسور ماهر، یک بشر دوست و یک هنرمند است که از آثار “سالوادور دالی” استقبال می کرد. او همچنین در زندان مانند یک شاه زندگی میکرد.
“نیکلاس ویندینگ رفن” با توجه به زندگی این شخصیت یک فیلم دیدنی را در سال 2009 ساخت که با تشویق منتقدین مواجه شد. “برانسون” به عنوان یک شخصیت خیره کننده حتی میخواست نگهبانان را گروگان بگیرد، اما هرگز به کسی آسیب نرساند. او یک شخصیت خارقالعاده است.
همچنین بخوانید: 20 مستند برتر سینما با موضوع جنایت های واقعی
4. مونیخ – Munich – 2005
جنگ اسرائیل و فلسطین سالهاست که مقامات را در مقابل هم قرار داده و بنابراین این فیلم ساخته “استیون اسپیلبرگ” این جریان و تنش را نشان میدهد.
بدون شک کشتار مونیخ در المپیک تابستانی سال 1972 اتفاق تکان دهندهای بود، اما اقدامات سیاه اسرائیل بر کسی پوشیده نیست. موساد در این عملیات حساب شده و تلخ، با قتل عام قربانیان توسط دولت اسرائیل انتقام سپتامبر سیاه را گرفت.
در پایان “کافمن” گرچه به کارهای خود میاندیشد، اما گویا گزینه دیگری نداشت. او پیش از تبدیل شدن به یک مزدور مخفی، از موساد دستور داشت تا این نقشه را مخفیانه پیش ببرد. این عملیات در ایالت های مختلف و ماه ها طول کشید و بر “کافمن” و سه عضو تیم او تاثیر بسزایی داشت. ظلم غیرقابل باوری از یک دولت دموکراتیک در یک کشور خارجی که بسیار باورنکردنی است.
همچنین بخوانید: 10 فیلم برتر تاریخ سینما با محوریت جنگ ویتنام
5. جنگیر – The Exorcist – 1973
در قرن 21 باور کردن داستانهایی مانند جنگیر دشوار است، اما تاریخ آن را اثبات میکند. در فیلم “جنگیر” یک کشیش یهودی در تلاش برای مبارزه با شیطان به وسیلهی ایمان خود است، اما به سرنوشت بدی مبتلا میشود. گرچه تکنولوژی ترسناک به کار رفته در این فیلم ابتدایی است اما داستان آن واقعا ترسناک است.
داستان واقعی درباره یک پسر تسخیر شده به نام رونالد بود، که در فیلم به عنوان یک دختر نشان داده شد. این پسر با عمهاش زندگی میکرد و رفتارهای عجیب نشان داد. زمانی که این رفتارها به خشونت های فیزیکی و عینی تبدیل شد و در بدن او آثارش دیده شد، عمهاش با چند کشیش مشورت کرد.
در این داستان، علم روانشناسی و روانپزشکی شکست خورده و متوجه میشویم در بدن او شیطانی به نام سنت مایکل زندگی میکند. جنگیری کشیش بومن رونالد را نجات میدهد و این موضوع بسیار عجیب است.
همچنین بخوانید: 10 فیلم ترسناک که بر اساس داستان های واقعی ساخته شدند
6. هتل رواندا – Hotel Rwanda – 2004
مشکلات نژادپرستانه از دیرباز در تاریخ بشر دیده میشود، اما ترور رئیس جمهور رواندا در سال 1994 در مسائل نژادی ریشه دارد. هوتو و توتسی دو قبیله بودند که قبیله هوتو خشنتر بود. بنابراین افراطیهای هوتو برادران خود را به قتل رسانده و کشتار عظیمی به راه افتاد.
“هتل رواندا” خشونت های اعمال شده توسط قبیله هوتو بر مردم بیچاره توتسی را نشان میدهد. داستان درباره “پل روسساباجینا”، مدیر هتل دس مایل کولینز، است که توسط افراطیها به چالش کشیده شده تا زندگی ساکنان هتل و خانواده خود را نجات دهد. مشکل اینجا بود که همسر او به قبیله توتسی تعلق داشت که قاتلین آنها را سوسک می نامیدند. یک روز سیاه در تاریخ که هزاران بیگناه از یک قبیله کشته شدند.
همچنین بخوانید: برترین فیلمهای سال 2018 که براساس واقعیت ساخته شدند
7. اگه میتونی منو بگیر – Catch Me If You Can – 2002
این فیلم اولین فیلم این لیست است که داستان شادتر و کمدی تری دارد: زیرا داستان یک متقلب و کلاهبردار را نشان میدهد. “فرانک آباگنل” از آغاز زندگی همیشه خود را جای دیگران جا میزد و اولین بار تظاهر کرد یک معلم فرانسه است. به تدریج و در سال های بعد خود را به عنوان یک خلبان، مامور اف بی آی، پزشک و وکیل جا میزند.
او با یک ماه مطالعه تواست امتحان را قبول شود! در حقیقت او یک نابغه بود اما این نبوغ را برای کارهای شرورانه استفاده می کرد و البته در حقیقت برای این کارها هیچ دلیل موجهی نداشت. البته هر مشکلی راه حلی دارد و بالاخره پلیس به اقدامات او پی برد و او را دستگیر کرد.
“استیون اسپیلبرگ” پتانسیل طنز و جذاب این داستان را درک کرد و از آن فیلمی ساخت که لئوناردو دی کاپریو به زیبایی در آن نقش آفرینی کرده است. این فیلم مانند شخصیت خود بسیار موفق بود و با بودجه 30 میلیون دلاری خود در سراسر جهان 180 میلیون دلار فروش داشت.
همچنین بخوانید: بهترین فیلم های لئوناردو دیکاپریو که حتما باید تماشا کنید، 20 اثر ممتاز
8. کابوس در خیابان الم – A Nightmare on Elm Street – 1984
چه کسی تصور می کند یک کابوس به مرگ های بی شمار منجر شود؟ اما این اتفاق شوکه کننده در سال 1975 رخ داد که طبق گزارش چندین نفر در چرخه مرگ رم کشته شدند. طبق گفته های مختلف 18 فراری لائوسی توسط یک روح شرور مرده و پزشکان آن را سندرم مرگ ناگهانی نامیدند.
قربانی ها حس کرده بودند اتفاق بدی در شرف وقوع است و تلاش کردند با مصرف کافئین خود را هشیار نگه دارند، اما سرنوشت این بود که به خواب رفته و کشته شوند. در داستان های عامیانه اندونزی گفته می شود یک روح شرور مردان را در خواب میکشد. برخی از مردان برای فریب دادن این روح با لباس زنانه میخوابیدند اما این روح احمق نبود.
همچنین بخوانید: معرفی 20 فیلم ترسناک مورد انتظار که در آینده نزدیک اکران خواهند شد
9. سکوت بره ها – The Silence of the Lambs – 1991
“سکوت بره ها” داستان زندگی چندین نفر بود. یکی از آن ها “اد گین” معروف و الهام بخش فیلم “روانی” (Psycho) “هیچکاک” است که به پوست انسان علاقه داشت. در این فیلم “گین” به عنوان “بوفالو بیل” معرفی شد که با فریب دختران بی گناه پوست آنها را می کند.
“بیل” واقعی به همین اندازه شرور بود، هنگامی که پلیس به خانه او رفت، میزان زیادی لباس از پوست انسان، کاسه سوپ از جمجمه انسان و آباژور از استخوان انسان، پیدا کرد. اما قهرمان اصلی فیلم هانیبال لکتر بود که او هم با الهام از یک جراح مکزیکی به نام دکتر تروینو، خلق شد.
نویسنده اصلی کتاب های “سکوت بره ها” در جوانی و زمانی که این دکتر به قتل و سلاخی معشوقه همجنسگرایش متهم شده بود، او را ملاقات کرد. جزئیات این اتفاق در پرونده بوده و درباره آن گزارش های قانونی وجود دارد. اما این موضوع که “تروینو” معشوقه خود را بی هوش کرد، گلوی او را برید و او را سلاخ کرد، ثابت می کند این روش او بدیع نبوده و با الهام از آدم خواران به این کار دست زده است.
همچنین بخوانید: ۱۰۱ فیلمی که هر کسی باید در زندگی اش تماشا کند (بخش آخر)
10. تقریبا مشهور – Almost Famous – 2000
یک فیلم شخصی به کارگردانی “کامرون کرو” بر اساس تجربه های خود او در نوجوانی به عنوان یک خبرنگار. نام گروه در این فیلم براساس ترکیب تمام گروه هایی که در نوجوانی با آنها مصاحبه کرد، به دست آمده است. “کرو” در این زمینه تجربه بسیاری دارد و با گروه های معروفی مانند “پوکو”، “گروه برادران آلمن”، “لد زپلین” و گروه “عقاب ها” که فعالیت شان کوتاه مدت اما جدی بود، مصاحبه نمود. یک داستان جدید که “کرو” با عشق آن را ساخت.
قهرمان فیلم، “ویلیام میلر”، این شانس را به دست آورد تا درباره کنسرت “بلک سبث” با مجله رولینگ استون مصاحبه کرده و با گروه مشهور (تخیلی) “استیل واتر” نیز مصاحبه کند. او به سرعت اعتماد آنها را جلب کرد و در رویدادهای بعدی با آنها همراه شد. در این میان با دختری آشنا می شود که او هم برای اولین بار با تور کنسرت همراه شده و می خواهد تجربه کسب کند.
این دختر، “پنی لین”، براساس شخصیت واقعی “پنی لین ترمبال” خلق شد و شخصیت مادر “ویلیامز” هم براساس مادر “کرو” ساخته شد. این فیلم نامه عاشقانه ای به موسیقی راک است که “کرو” و همسرش بسیاری از آهنگ های فیلم را در دوران ماه عسل خود نوشتند. گرچه فیلم در گیشه موفق نبود اما توانست در سه قسمت اسکار نامزد شده و جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را کسب کند.
همچنین بخوانید: بهترین فیلم های تاریخ سینما درباره زندگی موسیقی دان ها
11. گانگستر آمریکایی – ۲۰۰۷ – American Gangster
فیلم جنایی “گانگستر آمریکایی” یکی از بهترین آثار با محوریت مافیای موادمخدر در کشور آمریکا است که براساس داستانی واقعی ساختهشده و از کارگردانی، اجرا و روایت داستان شاهکاری هم برخوردار است.
یک فیلم درباره فعالیتهای یک کارآگاه برای مقابله با قاچاق در سال های ۱۹۷۰ آمریکا. این فیلم مسائل مختلفی را به تصویر کشید و انزوا و ضعف آمریکا و هارلم در آن زمان را نشان میدهد. دنزل واشنگتن و راسل کرو نقشهای اصلی را برعهده دارند. کارگردانی ریدلی اسکات بینظیر است و صحنههای خوش ساخت به یادماندنی شدهاند. صحنه آغازین هم بسیار زیباست. این اثر یک اثر حماسی گانگستری است که تماشای آن را نباید از دست بدهید.
“گانگستر آمریکایی” از به تصویر کشیدن صحنههای خشن و خونین هیچ ابایی نداشته و با بیننده خود صادق است؛ بیرحمی، خشم، طمع و جاهطلبی کارکترها نیز به حرفهایترین شکل ممکن در این فیلم به نمایش درآمده و ما را از خرابههای ویتنام تا خیابانهای نیویورک همراهی میکند.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!
دیدگاهها (1)
بهمن 28, 1399
فیلمای ریدلی اسکات و جیمز کامرون بدون استثنا همشون خوبن…حتما فیلماشون ببینید
پاسخ