بهترین فیلم های کوتاه در تاریخ سینما که ذهن مخاطب را تکان می‌دهند

بسیاری از ما نمی توانیم 90 تا 120 دقیقه در روز را به تماشای فیلم اختصاص دهیم. زیرا کار و مشغله وقت مان را می گیرد. فیلم های کوتاه برای بسیاری از افراد جایگزین خوبی هستند. بسیاری از افراد گونه های مختلف هنر را ترجیح می دهند، اما بسیاری از افراد تنها از تماشای فیلم لذت می برند. فیلم یا تصاویر متحرک مجموعه ای از تصاویر است که روی صفحه قرار گرفته و این تفکر را ایجاد می کند که تصاویر متحرک هستند و بین آنها فاصله ای وجود ندارد.

باید بدانید همه چیز از یک فیلم کوتاه آغاز می شود تا هم مهارت سازنده به چالش کشیده شود و هم بیننده سرگرم باشد. برخی از فیلم های کوتاه تا حد زیادی بر سینما تاثیر گذاشته اند و الهام بخش کارگردان ها بوده اند. محدودیت زمانی و گاها نبود فیلم های موفق، باعث می شود بخواهید فیلم های کوتاه را بررسی کنید، زیرا فیلم های کوتاه موفقی تولید شده اند. در دنیای اینترنت هزاران فیلم کوتاه ساخته شده اند، درحالی که همه آنها کیفیت خوبی ندارد و یافتن یک فیلم کوتاه زیبا دشوار است، زیرا درباره آنها اطلاع رسانی کافی انجام نمی شود.

فیلم های ترسناک بسیار جالب و دیدنی هستند. صحنه های ترسناک در همان لحظه رعب آور هستند، بعدا که آن را به یاد بیاورید دیگر جذابیتی ندارند. فیلم های ترسناک روان شناسانه یا رعب آور دیدنی بوده و با وجود بودجه کم تکنیک بالایی دارند، که تصاویر بصری یا داستان یا اجراها جز این تکنیک هستند. با این وجود لیستی از فیلم های کوتاه برتر را به شما معرفی می کنیم. با پروشات همراه باشید.

25. کد 8 – Code 8

فیلمی از استیون امل و رابی اسمل تولید سال 2016، به کارگردانی جف چان، سازنده Operation Kingfish سری دیگر فیلم “ندای وظیفه: جنگاوری نوین ۲” (Call of Duty : Modern Warfare 2). برادران امل و چن این فیلم را به عنوان تیزر فیلم بلند خود ساخته و عرضه کردند. این تصمیم می توانست کنترل آنها بر فیلمشان را افزایش دهد و به موفقیت اثرشان کمک کند. در این فیلم عناصر سایبرپانک دیده نمی شود، بلکه دنیایی در میان دنیای ما و دنیای “بلید رانر” (Blade Runner) را نشان می دهد که شبیه دنیای فیلم “فرار از نیویورک” (Escape from New York) کارپنتر است. مضمون فیلم تا حدی شبیه “مردان ایکس” (X-Men) است که تعدادی از جهش یافته ها در مقابل حکومت مبارزه می کنند.

همچنین بخوانید: نگاهی به ۳۰ شاهکار تاریخ سینمای ایتالیا (بهترین فیلم های سینمای ایتالیا)

24. جیمینی – Jiminy

مردم آشنا به شخصیت پینوکیو جیمینی کریکت را می شناسند و عنوان فیلم هم از نام او گرفته می شود. اکنون داستان پینوکیو دو نسخه دارد، نسخه اصلی آزاردهنده بود و نسخه دیزنی آن را خوشایندتر کرد تا تماشاگران بیشتری داشته باشد. داستان یک دنیای آینده گونه که مردم تراشه های کریکت ماند دارند و می توانند هرکاری را به خوبی انجام دهند. تراشه ها بسیار مفید بوده و این داستان را جلب می کند. این تراشه ها انسان ها را کنترل کرده و وضعیت روانی آنها را در بهترین حالت قرار می گیرد.

23. دارث مول: شاگرد – Darth Maul : Apprentice

بهترین لایو اکشن “جنگ ستارگان” که شاید برای طرفداران این فیلم شوخی به نظر برسد اما حقیقتا دیدنی است. در حقیقت این فیلم کوتاه تنها به پیشرفت آناکین اسکای واکر اشاره می کند، زیرا این مبارزه ماهر به لرد سیث تبدیل شده و نسخه شبیه اوبی-ون و دنبال کنندگان آن را به قتل می رساند. صحنه های مبارزه به خوبی طراحی شده اند و از فردی که همه عمر خود را به هنر اختصاص داده، انتظار می رود.

22. کونگ فیوری – Kung Fury

یک فیلم کوتاه از دیوید سندبرگ با نمایش آینده فانتزی از پارودی های مشابه استفاده می کند. در اینجا کونگ فیوری پس از صاعقه به مبارز هنرهای رزمی تبدیل شده و ماجراهای ادامه آن دیدنی است. این فیلم با رزولوشن 240P ساخته شده و می توانید نسخه VHS آن را تماشا کنید. اگر این کافی نیست، باید بدانید دیوید هاسلهوف کینگ رایدر هم در آن کمیو دارد.

همچنین بخوانید: 25 انیمیشن کوتاه برتر کمپانی پیکسار

21. فرنکن‌ وینی – Frankenweenie

یک فیلم کوتاه 30 دقیقه ای کلاسیک قرن بیستمی از تیم برتون که نسخه کوتاه فیلم 90 دقیقه “عروس مرده” (Corpse Bride) است. در این زمان تیم برتون هنوز عادت نداشت هر بخش فیلم خود را با عناصر اکسپرسیونیست تطبیق دهد. این فیلم با اخراج تیم برتون مواجه شد زیرا دیزنی آن برای کودکان نامناسب می دید. همنین با نمایش فرانکنشتاین و سگ او که توسط دوست اندوهگینش زنده می شود، نسخه مدرن این اثر محسوب می شود. دوست رفیق وفادار انسان است و به عنوان دوست دوران کودکی مان برای نجات او هرکاری می کنیم. گرچه بزرگسالان مفهوم مرگ را از فیلم استنباط می کنند، اما کودکان نمی توانند چنین برداشتی داشته باشند.

20. نوستالژیست – The Nostalgist

یک فیلم نوستالژی برای طرفداران فیلم “هوش مصنوعی” (A.I. Artifical Intelligence) استیون اسپیلبرگ. داستان در دنیای پادآرمان شهری رخ می دهد که روی کلاه مردم واقعیت مجازی نصب شده است. داستان درباره ارتباط میان پدر و پسر است که عشق و توجه پدر به پسر را به خوبی نشان می دهد. یک فیلم علمی تخیلی 17 دقیقه ای که نیازمندی های رابطه را نشان می دهد.

19. من اینجام – I’m Here

یک فیلم کوتاه از اسپایک جونز با الهام از داستان “درخت بخشنده” از شل سیلورستاین. اندرو گارفیلد نقش رباتی را ایفا می کند که همیشه به چشم حقارت به آن نگاه می کنیم. شخصیت شلدون گارفلد یک شخصیت درونگراست که زندگی تکراری داشته و به شخصیت تئودور فیلم “او” (Her) شباهت دارد. شلدون عاشق رباتی به نام فرانچسکا می شود که نقطه مقابل اوست و تضاد آنها به خوبی نمایش داده می شود. برخلاف داستان، فرانچسکا خودخواه نیست، بلکه اشتباهات بزرگی می کند که برای او گران تمام می شود.

همچنین بخوانید: اگر از طرفداران دیوید فینچر هستید این ۱۰ فیلم را نباید از دست دهید!

18. هزارتوی الکترونیک: THX 1138 4EB – Electronic Labyrinth : THX 1138 4EB

گرچه جرج لوکاس به دلیل آغاز چندگانه جنگ های ستارگان شهرت دارد، این فیلم که اولین اثر اوست یکی از برترین آثار علمی تخیلی محسوب می شود. این فیلم علاوه بر اینکه دنیای اورولی را نشان می دهد و یک اثر کنایی علمی تخیلی محسوب می شود. این اثر پایه فیلم های جنگ های ستارگان است و لوکاس آن را برای پروژه دانشگاه خود ساخت. گرچه بودجه کم بود و به همین دلیل کیفیت فیلم کاهش یافت و مانند نمایی از دنیای دوردست نشان داده می شود.

17. سفری به ماه – A Trip To The Moon

از ساخت این فیلم 115 سال می گذرد. جرج ملیاس در سال 1902 سفر فضایی را به تصویر کشید، دهه ها پیش از سفر فضایی انسان به ماه و حتی پنجاه سال پیش از برنامه ریزی برای این سفر. اگر این کافی نیست باید بدانید او بیگانه های مریخی را نیز به تصویر کشید. ملیاس دید درستی داشت و اثر او نشانگر سورئالیسم و رئالیسم جادویی است. شیفتگی او به اشکال هندسی نیز هیپنوتیزم کننده بود. فیلم در نسخه های B و W موجود  بوده و نسخه رنگی آن در یوتیوب موجود است.

16. موشکی – La Jetee

فرش کنید روزی کریس مارکر این فیلم را در سینمای محلی شان دیده باشد و سال ها بعد که در زمان سفر کند و متوجه نباشد خودش خالق این اثر است، آیا دوست دارد در آن تغییراتی اعمال کند؟ او زمانی حتی قادر به خرید دوربین هم نبود، اما مهارت های خود را گسترش داد و همین مهارت ها و شخصیت پردازی قهرمان توجه مخاطب را جلب کرد. طبق این فیلم سفر در زمان هرقدر متافیزیکال باشد، برای فرار از زمان حال راه گریزی نیست. موجودیت انسان به زمان حال وابسته است. در حقیقت همین موضوع اهمیت دارد و تنها چیزی است که بر شما تاثیر می گذارد. یک اثر تجربی که رئال نیست و شما را تحت تاثیر قرار می دهد.

همچنین بخوانید: اگر از طرفداران گیلرمو دل تورو هستید این ۱۰ فیلم را نباید از دست دهید!

15. الکسیا – Alexia

یک فیلم کوتاه آرژانتینی با داستان ترسناک سایبری و اجتماعی درباره وقایع ماورایی که صحت ندارد اما با توجه به جزئیات داستان دیدنی می شود. الکسیا دختری بود که پس از جدایی از دوست پسرش خودکشی کرده و سپس با نگاه کردن به پسر از زاویه دید دختر احساس گناه و محبت را در او میبینیم. پسر پس از صحبت کردن با دوست دختر فعلی اش الکسیا را از لیست دوست صفحه اش حذف کرده و سپس پیام ها و تصاویری از الکسیای مرده برایش ارسال می شود.

فیلمبرداری و ویرایش فیلم دیدنی بوده و صحنه های کلوز آپ پریشانی موجود در چشم های پسر، دستان لرزان و تنش او را نشان می دهد. زاویه دوربین و تغییر آن در ایجاد این تنش موثر است. فیلم از تکنیک صوتی VFX استفاده کرده و برخلاف بودجه کم بیننده را فریب نمی دهد. صحنه های ارواح و مردگان دیدنی هستند. الکسیا چیزی بیش از یک ویروس است که به کامپیوتر حمله کرده و باعث می شود به پایان ترسناک قهرمان فیلم فکر کنید. فیلمنامه جالب نبوده و تنها به صحنه های ترسناک تکیه می کند. اما تاثیر واقعی فیلم تنها زمانی اعمال می شود که آن را با زندگی واقعی مقایسه کنید و تنها به جنبه ماورایی آن تمرکز نکنید.

14. مرد خنده رو – The Smiling Man

این فیلم کوتاه کودکی را در مقابل یک اهریمن قرار داده و کودک نیز ویژگی های ماورایی و توایی های شخصیت های هالیوودی را دارا نیست. این کودک در مقابل شیطان و منشا ترس قرار می گیرد و از آنجاییکه کلمه “ترس” در دوران کودکی به ارواح و جادوگران محدود می شود، این ها به نشانه مرگ است. قصد نداریم داستان را توضیح دهیم زیرا توضیح یک داستان 7 دقیقه ای قطعا جذابیت آن را از بین می برد.

ورود یک روح شریر موضوع مشترک فیلم های ترسناک است و این اثر هم آن را به خوبی نمایش می دهد. از همان ابتدا به وجود روح ماورایی پی می برید، اما این موجود ماهیت فیزیکی دارد، نه فقط ماهیت یک روح ناپیدا. این فیلم تمام ترفندهای لازم برای فریب کودکان را اجرا کرده و با ایجاد شرایط آزاردهنده در پی این است که روح تان را آزار دهد، نه اینکه فقط شما را بترساند. این فیلم برای کسانی که از دلقک ها می ترسند مناسب نیست.

13. او به خاطر من پوست خود را کند – He Took His Skin Off For Me

نمی توان این فیلم را در طبقه بندی ترسناک قرارداد. در این بخش لیست فیلم های ترسناک ساده را کنار گذاشته و فیلم های ترسناک با ویژگی رئال و باورپذیر را معرفی می کنیم. این فیلم 12 دقیقه ای مانند عنوان به داستان مردی می پردازد که به خاطر عشق به دوست دخترش پوست خود را می کند. این شخصیت بدون پوست با کمک گریم و جلوه های رایانه ای دیدنی است (از لحاظ تکنیکی برای تماشاگر و از لحاظ زیبایی برای دوست دخترش، که نمی تواند به زیبایی او واکنش نشان دهد). شاید این شخصیت بدون پوست در ابتدا عجیب باشد اما با پذیرش این شرایط و زندگی زوجین شاهد یک کمدی سیاه خواهید بود. رفته رفته تنش بیشتر شده و تاثیر این تنش نه قابل کنار آمدن است و نه قابل تحمل.

این فیلم با وجود نویسندگی، بازیگری و فیلمبرداری بی نقص (صحنه کلوز آپ گوشت سرخ شده و صحنه لاند طراحی خانه دیدنی هستند) باعث می شود از این فیلم برداشت استعاری داشته باشید. این شخصیت با کندن پوست خود همه چیز را برملا کرده و با نمایش وجود حقیقی خود عشق خود را تحت تاثیر قرار می دهد. در ابتدا این کار او و راستی میان آنها زوج را به هم نزدیک کرده، اما به تدریج میبینیم که مشکلاتی بر سر راهشان قرار گرفته و تنش ها به صحنه پایانی شوکه کننده منجر می شود.

همچنین بخوانید: نگاهی به ۲۰ شاهکار برتر سینمای استرالیا (بهترین فیلم های سینمای استرالیا)

12. کنیس – Canis

یک فیلم ترسناک موشن درباره پسری که در خانه گیر افتاده و سگ هایی که می توانند حیوان خانگی فیلم “شب مردگان زنده” (Night of the Living Dead) باشند، در کنار او هستند. یک اثر شاهکار، غم انگیز و تاریک که اگر نمی توانید خشونت را تحمل کنید آن را تماشا نکنید، با این حال این صحنه ها ارزش فیلم را کم نمی کند. فضای فیلم پسا-آخرالزمانی به نظر می رسد زیرا داستان بقا موضوعاتی مانند کمبود مواد غذایی، زایش انسان، وحشی گری حیوانات و یکنواختی را نشان می دهد.

شخصیت ها به وسیله تکنیک های استاپ موشن و توسط آنا سولاناس و مارک ریبا از سیم و پارچه و چوب (در شرایط سخت) ساخته شده و حیات پیدا می کنند. برخلاف فضای پوچ گرایانه، پایان فیلم مانند داستان های پریان است و عنصر پریان مانند یک قطره خون در اقیانوس به نظر می رسد. یک داستان مدرن که به دلیل صحنه تجاوز، ارضا نشدگی، قتل عزیز، آدم خواری و قطع اعضای بدن، جذاب است در زمره آثار بزرگسالان قرار می گیرد. خوش ساخت بودن و طراحی صوتی می توانست این فیلم را در صدر قرار دهد. یک داستان جذاب و دیدنی.

در این فیلم تد به همراه سگ ها و یک پیرمرد (که احتمالا پدربزرگش است) زنده مانده و در کنار آمدن با شرایط سخت مشکل دارد. یک مشکل باعث می شود نگهبان او توسط سگ های وحشی تکه و پاره شده و او هم مجبور است با کشتن مجاهم ها از پیرمرد مراقبت نماید. او توسط زنی که برای زنده ماندن لباس سگ پوشیده و مورد تجاوز قرار گرفته و مجبور است گوشت سگ بخورد. گرچه سگ او به تدریج بی قرار و وحشی می شود، اما تنها تفاوت آن با سگ های دیگر در ظاهر است. داستان به یک نقطه ترسناک و آزاردهنده منجر می شود که نشان دهنده تغییر تد به یک مرد است.

11. لعنت به تو – FUCKKKYOUU

یک فیلم سورئال آزاردهنده و مدرکی دال بر تاثیر فیلم های ترسناک لینچ بر تصاویر ترسناک و موسیقی فلاینگ لوتوس که سمفونی “کله پاک کن” (Eraserhead) را خلق کرد. بنابراین لینچ به این فیلم افتخار خواهد کرد. صحنه آغازین فیلم یادآور فیلم های ترسناک دهه 30 و 40 است و موجودی شبیه مرد فیل نما در آن دیده می شود. داستان درباره یک موجود انسان مانند است که در ابتدا با یک تزریق خلق شده و پس از طرد شدن با هویت و جنسیت خود مبارزه می کند.

داستان پر از تنهایی و غم است که می تواند هر انسانی را درمانده کند. انتخاب عنوان فیلم تصادفی بود، زیرا زمانی که فلاینگ لوتوس مشغول خلق موسیقی فیلم بود بخشی از آن یادآور عبارت FUCKKKYOUU بود. این فیلم را می توان مرثیه ای بر موجودات جهش یافته بود که توسط انسان خلق شده بودند. حتما این فیلم را تماشا کنید زیرا تجربه زیبایی خلق می شود.

10. لحظات برنده – Cutting Moments

جلوه های بصری آزاردهنده و موضوع می توانست این فیلم را در جایگاه بالاتری قرار دهد، اما فیلم “ریش تراشی بزرگ” (The Big Shave) که الهام بخش این فیلم بود در زمان خود تاثیر بیشتری ایجاد کرد، زیرا پکینپا جسارت به خرج داده و از رنگ قرمز بیشتر استفاده کرد. داستان درباره یک خانواده آمریکایی است که از بیرون معمولی به نظر می رسند، اما مرد، زن و پسر از مشکلاتی رنج می برند که تمام خانواده های غربی به آن دچار بوده و از رنج می برند.

سارا و پاتریک با تنهایی و احساسات سرکوب شده خود زندگی می کنند و پاتریک کاملا سارا را نادیده می گیرد. سردی میان آن دو هم فیزیکی است و هم احساسی و پاتریک با سرکوب احساسات جنسی خود به سمت پسرش متمایل می شود. سارا تصمیم می گیرد با پوشیدن لباس ها توجه پاتریک را جلب کند، اما تنها ثبات روانی خود را به هم میریزد. در این شرایط مرگ آور و آزاردهنده، وقایع غیرمنتظره رخ می دهد. این فیلم الهام بخش فیلم “آنارشیست” (Antrichist) لارس فون تریه بود.

همچنین بخوانید: نگاهی به کارنامه سینمایی یک اسطوره: تئو آنجلوپولوس کارگردانی برای تمام دوران

9. ریش تراش بزرگ – The Big Shave

این فیلم کوتاه مارتین اسکورسیزی آغازگر حرفه او بود. باورهای افراطی او درباره گناه، زجر جسمی و نبرد درونی میان خیر و شر با مضامین مربوط با خشونت، سرسختی و تنش همراه می شود. کل فیلم 5 دقیقه ای در حمام رخ داده و درباره مردی است که دوبار موی صورت خود را می تراشد، یک بار برای رهایی از شر موها و بار دیگر برای رهایی از شر خودش. یک فیلم تجربی و با شات های کلوز آپ زیاد که شاید اسکورسیزی از آن زیاد استفاده نکند، اما در این فیلم توانست میان نمای مستقیم (آینه) و غیرمستقیم (تیغه ریش تراش) از عمل، تعادل ایجاد کرده و خارج از فیلم هم به آن تعادل ببخشد.

مفهوم فیلم با عنوان دیگر آن Viet 67 ارتباط دارد و به همین دلیل می توان درباره آن بحث کرد. Viet 67 ارجاعی به جنگ ویتنام است، مفهومی که در آن زمان و در زمان ریاست جمهوری جانسون به آن پرداخته شد. خودزنی موجود در این فیلم بیانگر خودویرانی آمریکا در جنگ است که به کشته شد 1 میلیون آمریکایی منجر شد، مردانی که مانند تماشاگران افراد معمولی بودند و درباره انچه پیش رویشان بود چیزی نمی دانستند.

8. ملودرام مقدس – Melodrama Sacramental

یک اثر سینمایی بحث برانگیز در 17 دقیقه و بازسازی نمایشی به همین نام از آلخاندرو خودوروفسکی که توسط گروه Panic Movement اجرا شد. یک گروه کلاسیک که می خواستند اهداف بونوئل و دالی در قرن 20 را دنبال کرده، تماشاگران را شوکه نموده و سورئالیسم تبدیل شده به بورژوآ را احیا کنند. خودوروفسکی لباس موتورسواری را به تن کرده، نقش دو مار روی سینه اش حک شده، گردن غازی را گرفته و خود را عذاب می دهد. زن های پوشیده در عسل، مرغ به صلیب کشیده، کشتن خرگوش، واژن بزرگ، پرتاب کردن لاک پشت های زنده به سمت تماشاگر و زردآلوهای کنسروی، در صحنه های دیگر دیده می شوند.

این فیلم خشونت علیه حیوانات و مسائل جنسی انتزاعی را به تصویر می کشد، اما برخلاف آثار بونوئل بسیر خام بوده و نه شوکه کننده است و نه جنبه های سورئالیستی آن به هنر شباهت دارد. این اثر مانند “هزارپای انسانی” (Human Centipede) یا “یک فیلم صربستانی” (A Serbian Film) با کمک عناصر وحشت بی هدف به چیزی دست نیافته و این موضوع نشانه متمایز بودن اثر خودوروفسکی است که در آثار “ال توپو” (El Topo) و “کوه مقدس” (The Holy Mountain’) دیده می شود.

7. شش مرد مریض – Six Men Getting Sick, Six Times

اولین فیلم دیوید لینچ با بودجه 200 دلاری که به عنوان فیلم کوتاه انیمیشنی استاپ-موشن در رقابت های هنری مدرسه جایزه یادبود را به دست آورد. در این فیلم با نقاشی انیمیشنی شاهد شش شخصیت هستیم که با صدای آژیر در پس زمینه در حال حرکت هستند. منتقدین این فیلم را آغازگر روایت خاص لینج می دانند که با آثاری مانند “کله پاک کن” شباهت دارد.

داستان اصلی تغییر و دگرگونی این شخصیت ها را نشان می دهد که طی آن اعضای درونی شان پیدا شده و شکم شان از مواد رنگی پر است. به همین دلیل استفراغ می کنند و این صحنه به مدت 4 دقیقه و 4 بار تکرار می شود. به یاد داشته باشید که ظهور پدیده های عجیب، تمایل به افشا (استفراغ کردن)، استفاده از وحشت فیزیکی (نمایش اعضای درونی)، صدای آژیر مانند که در آثار قبلی او دیده شد، از جمله ویژگی های فیلم هستند که باعث شد برخی از افراد با دیدن آن اذیت شده و برخی دیگر از آن خوششان بیاید. در هر صورت این شخصیت ها نماد تماشاگران هستند و شما همان افراد بیمار خواهید بود.

همچنین بخوانید: ۱۰ مستند خارق العاده سینما که احتمالا تاکنون ندیده اید

6. عشق وجود دارد – L’Amour Existe

موریس پیالا به عنوان ارباب سینما توانسته قوانین سینمایی را به چالش کشیده و قوانین حقیقی آن را به رخ می کشد. افرادی که با آثار او آشنا هستند، بر تاثیر او بر فیلم های مدرن آگاهی دارند. نمی توان پیالا را در یک طبقه بندی قرار داد، زیرا آثار او در رئالیسم بی تاثیر و عواطف شدید ریشه کرده و به همین دلیل چارچوب مشخصی دارند. این فیلم کوتاه 20 دقیقه ای به دنیای شهری پساجنگ فرانسه نگاه انتقادی داشته و تضاد طبقاتی را نشان می دهد. صحنه به صحنه فیلم روایت تغییر پاریس بوده که حومه های آن مورد بی توجهی قرار گرفته اند و صداپیشگی ژان-لوپ رینولد نیز بر تاثیر فیلم می افزاید. پیالا به خوبی نشان می دهد که مردم حومه شهرهای فرانسه در دوران پس از جنگ چه زندگی سختی داشته و از مشکلات مالی و زندگی تکراری رنج می برند.

همچنین در این فیلم میبینیم که طبقات متوسط و بالای فرانسه به تحصیلات عالیه و فرهنگ سازی دسترسی داشته، درحالی که کودکان طبقه پایین به تئاتر و کنسرت دسترسی ندارند. پیالا به خوبی نشان می دهد که ساختمان های جدید مانند قارچ یا کمپ های مرگ رشد کرده و پنجره های کوچک آن چشم مان را به روی حقیقت می بندند. این فیلم کوتاه در فستیوال فیلم ونیز و جایزه لومیر جوایزی را به خانه برد. موریس پیالا فیلم های موفق دیگری هم ساخت، از جمله ” برای عشق‌هایمان” (A Nos Amours) و ” زیر آفتاب شیطان” (Sous le Soleil de Satan)، که جایزه نخل طلا را دریافت کرد.

5. سیگار و قهوه – Cigarettes & Coffee

گرچه این فیلم دومین اثر پی.تی.اندرسون بود، شبیه کارهای آماتور به نظر نمی رسد. کل داستان حین صرف شام رخ داده و با پنج شخصیت و داستان ها آنها روبرو می شویم که یک قبض 20 دلاری آنها را به هم مربوط می کند. مکالمات بین شخصیت ها بی هدف است، یک مرد بیچاره با مرد مسن دردودل کرده و مرد مسن هم در انتظار برای آماده شدن قهوه و روشن کردن سیگار به حرف های گوش می دهد. از سوی دیگر زوج دیگری قرار دارند که در ماه عسل به سر برده و زن تمام پول شان را در قمار باخته است. سپس مرد دیگری که شبیه دیگران نیست پشت میز می نشیند. قبض 20 دلاری بین این افراد دست به دست شده و با هر کدام از این شخصیت ها آشنا می شویم.

این داستان کوتاه 23 دقیقه ای آنقدر محتوا دارد که سری قبل و بعدی آن هم ساخته شود. دیالوگ، نما و فیلمبرداری نشانه هدف گذاری تیم است. نقطه عطف این فیلم شات های صحنه های مختلف است. اجراها نیز دیدنی هستند. اندرسون بعدها این فیلم کوتاه را به فیلم بلند “برد دشوار” (Hard Eight) تبدیل کرد.

4. شش تیرانداز – Six Shooter

مارتین مک‌دونا، کارگردان فیلم های “در بروژ” (In Bruges) و “هفت روانی” (Seven Psychopaths) با ساخت این کمدی سیاه 27 دقیقه ای در ایرلند، که جایزه اسکار را دریافت کرد و یکی از برترین فیلم های کوتاه تاریخ محسوب می شود، کار خود را آغاز کرد. در این فیلم میبینیم که فیلمی درباره مرگ و فراق چگونه می تواند در عین حال جالب و تاثیرگذار هم باشد. این فیلم آنقدر خوش ساخت و هوشمندانه است که آمریکایی ها و بریتانیایی ها می توانند کمدی سیاه آن را درک کنند. داستان درباره یک مرد میانسال به نام دانلی است که همسرش را از دست داده و در مسیر بازگشت از بیمارستان در کنار نوجوانی نشسته که مادرش را از دست داده است. در کنار آنها نیز زوجی نشسته اند که فرزند تازه متولد شده شان را از دست داده اند.

این فضا به تدریج تاریک تر شده و با وجود قتل، خودکشی، تیراندازی با پلیس، انفجار گاوها و مرگ حیوانات خانگی، جالب می شود. اگر با آثار دیگر مک دونا نیز آشنا باشید می دانید که با تماشای آثار دیگر شاید نیاز نباشد این فیلم را نیز تماشا کنید. اما تمام افرادی که از تماشای کمدی سیاه هوشمندانه لذت می برند باید این فیلم را تماشا کنند.

همچنین بخوانید: 20 مستند برتر سینما با موضوع جنایت های واقعی

3. یک زن نجیب – Une Femme Coquette

تاثیرگذارترین اثر در بین کارگردان های موج جدید سینما. ژان-لوک گدار از سال های 1950 فیلمسازی را آغاز کرده و از آن زمان فیلم های مختلفی چون “تحقیر” (Contempt)، “بی نفس” (Breathless) و ” دستهٔ جداگانه” (Band of Outsiders) را ساخته است. با این حال گدار از فیلم های کوتاه فعالیت خود را آغاز کرد که اولین آن “یک زن نجیب” در سال 1955 بود. این فیلم کوتاه سیاه و سفید 9 دقیقه ای با اقتباس از داستان موپاسان درباره زن متاهلی است که از پنجره خانه اش شاهد صحبت های فاحشه ها با مردهاست و درنتیجه وسوسه شده و با یک غریبه حرف میزند. برای او جالب است که زنان با لبخندی که ممکن است معنای “چه روز خوبی!” را بدهد، غریبه ها را به سمت خود جذب می کنند.

بنابراین تصمیم می گیرد در مقابل هر مردی لبخند بزند. موسیقی متن ضرب دار، دیالوگ ها، شات های عریض و ریتم تند تدوین، یادآور آثار دیگر گذار است. این فیم برای مدت ها فراموش شده بود تا اینکه اخیرا روی یوتیوب قرار گرفت. گدار 24 ساله نیز در این فیلم کمیو دارد و به همین دلیل باید آن را تماشا کنیم.

2. تراماوا – Tramwaj

یکی از بهترین فیلم های کوتاه که کریشتوف کیشلوفسکی زمانی که دانشجوی فیلمسازی بود آن را ساخت. در این فیلم 5 دقیقه ای درباره مرد جوانی که در یک شب زمستانی سوار تراماوا شده و متوجه دختر زیبایی می شود که به تنهایی در گوشه ای نشسته است. دختر که در ابتدا معذب است سپس به گرمی به پسر نگاه می کند، زیرا پسر در تراماوا را میبندد تا دختر سردش نشود و سپس دخترک به طرز بچه گانه ای آدامس می جود. اما پیش از اینکه چیزی رخ دهد مرد به ایستگاه رسیده و پیاده می شود. سپس از اینکه کاری نکرده پشیمان شده و به امید یافتن دخترک به سمت تراماوا می دود. در ابتدا فیلم مرد داخل کلوپ نشسته و در حالی که همه لذت میبرند، او تنهاست. احتمالا او در رابطه با زن ها موفق نیست و به همین دلیل حس تنهایی و انزوا دارد.

احتمالا همه ما در لحظاتی به غریبه ای برخوردیم که از سایرین متفاوت بود و حس آشنایی با او به ما دست داده است. مثل شخصیت آقای برناستاین در فیلم “همشهری کین” (Citizen Kane) که می گوید در جوانی دختری با پیراهن سپید مانند پریان را دیده که همیشه به یاد دارد. شیوه کار کیشلوفسکی در پشت دوربین و مهارت روایت گویی او نیز به این فیلم جذابیت می بخشد. از آن زمان کیشلوفسکی یکی از نام های بزرگ سینماست که آثاری مانند ” ده فرمان” (The Dekalog) و سه گانه “سه رنگ” (Trois Couleurs) را خلق کرده است.

1. یک سگ اندلسی – Un Chien Andalou

سگ اندلسی یک نژاد اسپانیایی است، یعنی زادگاه لوئیس بونوئل و سالوادور دالی، دو خالق این فیلم کوتاه مهم. در شبه‌جزیره ایبری نگاره های ترسیم شده در غار وجود دارد که سگ های آن به سگ های اندلسی شباهت دارند و تنها چیزی که از این نگاره ها گرفته شده همین است. گرچه جنبش سورئالیست در قرن 20 آغاز شده بود، اما به موفقیت جهانی نرسید و بونوئل و دالی با جلوه هایی که سرکوب خلاقیت را نشان می دهند، به موفقیت جهانی رسیدند.

از ابتدای فیلم که در یک صحنه کلوزآپ بونوئل به تصویر کشیده می شود، با چشمان یک زن و سپس تصویر یک زوج مرده در ماسه برخورد می کنیم که بر ذهن مان اثر گذاشته و الگوی ابزورد و پوچی خلق می شود. این پوچ گرایی صحنه در تداوم بوده و لحظه ای متوقف نمی شوند. تکنیک و تصاویر وحشت در اغلب صحنه ها بررسی شده و در فیلم های دیگر نیز به چشم خورده اند. فیلم هایی چون “الدبوی” (Oldboy)، ” طلسم‌ شده ” (Spellbound)، ” قلم‌پرها ” (Quills) و ” خون یک شاعر ” (The Blood of a Poet). گرچه منتقدین بسیاری برای توضیح وقایع فیلم از نظریه های مختلف استفاده کردند، به کلمه “نظریه” محدود شدند و بونوئل نیز در مقابل هر توضیح درباره فیلم می خندید.

همچنین بخوانید: معرفی بهترین فیلم های آلن دلون (Alain Delon)، ستاره تمام نشدنی سینمای کلاسیک

امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. منتظر شنیدن نظراتتان هستیم!