حقایقی درباره افسردگی و خودکشی

ممکن است برای شما هم پیش‌آمده باشد که با کسی در ارتباط بوده و او را خوشحال و راضی ببینید، ناگهان پس از مدتی متوجه شوید از دنیا رفته و به زندگی خود پایان داده. درحالی‌که به نظر شما زندگی خیلی خوبی داشت. چرا این کار را کرد؟ دلیلش چه بود؟ این کار خودکشی نامیده می‌شود، به این معنا که فرد به زندگی خود پایان داده است. خودکشی دلایل مختلفی دارد، افسردگی، مشکلات روحی روانی، و یا اعتیاد به الکل و مواد. علاوه بر این، مشکلاتی از قبیل مشکلات اجتماعی، مشکلات مالی، ناراحتی، عدم تعادل عاطفی، و مشکلات شخصی، هم می‌توانند فرد را به سمت خودکشی سوق دهند.

چگونه ممکن است یک فرد ناگهان به زندگی‌اش پایان دهد؟

افسردگی می‌تواند کاملاً پنهان باشد. یک فرد افسرده ممکن است در ظاهر کاملاً خوشحال و شاد به نظر برسد اما از درون فروریخته باشد. در تنهایی خود افسرده و ناراحت باشد. شاید در خانه مشکلاتی داشته باشد که نتواند از آن‌ها فرار کند.

افرادی که به خودکشی فکر می‌کنند معمولاً سردرگم هستند زیرا نمی‌دانند برای کمک به چه کسی مراجعه کنند. آن‌ها تصور می‌کنند با پایان دادن به زندگی خود به آرامش می‌رسند. و با این تصور اشتباه فکر می‌کنند افسردگی و تنهایی‌شان به پایان خواهد رسید. تحقیقات نشان می‌دهد که خودکشی دلایل متعددی دارد. جدا از بیماری‌های ژنتیکی و روانی ناشناخته، افرادی که با تجربه‌های تلخ مواجه می‌شوند بیشتر در معرض افسردگی و خودکشی قرار می‌گیرند.

تجربه‌های تأثیرگذار مختلفی به خودکشی منجر می‌شوند مانند، مرگ یک عزیز، طلاق، جدایی، از دست دادن شغل، مشکات مالی، مشکلات مربوط به خانه یا خودرو، مشکلات جسمی یا عاطفی، آزار جنسی، و در نوجوانی هم کتک خوردن. افسردگی می‌تواند نشانه‌های ظاهری داشته باشد مانند اضافه‌وزن و یا از دست دادن وزن، عدم تمرکز، احساس خستگی و تنبلی، بی‌توجهی به ظاهر، و یا عدم همراهی با دیگران.

روش‌های خودکشی در هر فرد و هر فرهنگ متفاوت است. در کشورهای توسعه‌نیافته و یا درحال توسعه خودکشی با دارو و یا دار زدن رایج‌تر است، درحالی که در کشورهای توسعه‌یافته یک روش رایج برای خودکشی استفاده از اسلحه گرم است. در ایالات‌متحده نیمی از خودکشی‌ها توسط اسلحه گرم انجام می‌شود. از دیگر روش‌های خودکشی در ایالات‌متحده عبارت‌اند از خفگی و مسمومیت که حدود 40% خودکشی‌ها را شامل می‌شود. اما هنوز هم روش رایج خودکشی در سراسر جهان استفاده از دارو است که 30% خودکشی‌ها را شامل می‌شود.

روش‌های دیگر خودکشی عبارت‌اند از دار زدن، پرت شدن از ارتفاع، مثلاً از ساختمان، پل یا صخره، استنشاق دود، زدن رگ، غرق شدن، خودکشی با برق و یا در جلوی قطار یا ترافیک قرار گرفتن.

تخمین زده‌شده است که در سراسر جهان سالانه یک‌میلیون نفر خودکشی می‌کنند و خودکشی ششمین دلیل مرگ در ایالات‌متحده است. مردان بیشتر از زنان دست به خودکشی می‌زنند و این کار در گروه سنی 15 تا 35 بیشتر دیده می‌شود. زیرا در سن 15 تا 35 سالگی افراد معنای زندگی را فهمیده و با مشکلات و چالش‌های آن رودرو می‌شوند.

اما خودکشی فقط در جهان امروز دیده نمی‌شود بلکه نمونه‌هایی از آن در تاریخ باستان هم دیده می‌شود. برای مثلاً در سنت قبیله‌ای از هندی‌ها به نام “ساتی”، زمانی که یک مرد از دنیا می‌رفت بیوه او خودخواسته و یا براثر فشار خانواده و جامعه، زنده‌به‌گور می‌شد. این رسم هنوز هم در برخی از روستاهای دورافتاده هند انجام می‌گیرد. همچنین در میان سامورایی‌های ژاپن، خودکشی به‌عنوان نوعی تنبیه برای اشتباه و شکست در نظر گرفته می‌شد.

خودکشی فقط این نیست که یک نفر خودکشی کند، گاهی اوقات افراد به خودکشی‌های جمعی دست می‌زدند. این نوع خودکشی‌ها اغلب در طی مراسم مذهبی و یا به نشانه اعتراض انجام می‌شوند. خودکشی جمعی گروهی از اعضای معبد در گویانا، مثالی از این نوع خودکشی است.

برای پیشگیری از خودکشی باید چه‌کار کرد؟

طبق گفته متخصصان فردی که از افسردگی رنج می‌برد اگر تا دو هفته علائم آن برطرف نشد باید به متخصص مراجعه کند. روان‌پزشکان بر اساس درجه افسردگی با بیمار صحبت می‌کنند و به او مشاوره می‌دهند و از ارائه داروهایی مانند آستروئید آنابولیک و پردنیزون که معمولاً برای بیماران مبتلا به افسردگی استفاده می‌شود خودداری می‌کنند.

زمانی که افسردگی خفیف تشخیص داده شد فرد تحت مشاوره پزشک قرارگرفته و یا از گروه‌های حمایتی که مشکل او را بیشتر فهمیده و بهتر یکدیگر را می‌فهمند، کمک می‌گیرد. اما اگر فرد به افسردگی مزمن مبتلا شده باشد داروهای ضدافسردگی به او تجویز می‌شود، اما اگر فرد به خود یا دیگران آسیب برساند بستری‌شده و شوک الکتریکی به او وارد می‌شود. این تجویزها به فرد کمک کرده و افسردگی وی را درمان می‌کنند.

در دنیای امروز زمانی که فرد نمی‌تواند همگام با دنیا و زندگی روزمره پیش برود دست به خودکشی می‌زند. زمانی که افراد شجاعت مبارزه ندارند و نمی‌توانند با مشکلات، سختی‌ها و شکست‌های زندگی مبارزه کنند، دست به خودکشی می‌زنند. امروزه یکی از دلایل اصل خودکشی افراد شکست است. این شکست می‌تواند شکست تحصیلی باشد، شکست تجاری باشد و یا شکست در برآورده کردن انتظارات جامعه، خانواده و رویارویی با استرس‌های خانه و روابط عاطفی. اما هرچقدر مشکل بزرگ باشد، خودکشی هرگز یک ‌راه‌حل نبوده و نیست. یک فرد باید همیشه تفکر مثبتی داشته باشد و آن‌قدر شجاع باشد که با مشکلات موجود مبارزه کند.

مهم‌ترین مسئله این است که خانواده و دوستان فرد افسرده را حمایت کنند. به آن‌ها نشان دهید که تنها نیستند. زیرا اگر بدانند کمکشان می‌کنید به شما مراجعه خواهند کرد. خودکشی نمی‌تواند تنها راه‌حل موجود باشد.

                               

دیدگاه‌ها (1)

بستن فرم

  1. فرید منصوری

    دی 24, 1396

    من نسبت به این توضییحات کاملا بی تفاوتم واگر روزی به خوام خودم رو بکشم به خاطر شکست عاطفی است.

    پاسخ