نفت همیشگی نیست، بنابراین دوبی بر روی علم و تکنولوژی سرمایهگذاری خواهد کرد
منابع نفتی پایانپذیر هستند. بنابراین دوبی بهعنوان یکی از غولهای اقتصادی جهان به سرمایهگزاری در عرصه علم و تکنولوژی روی آورده است. در این مقاله می خواهیم دراینباره اطلاعات بیشتری کسب کنیم.
1. پس از پایان نفت
در یک صحرای خشک و بیآبوعلف، بهجای آسمانخراشهای بزرگ دوبی، تپهها را میبینیم و شترهای وحشی که در آنجا پرسه میزنند. اولین بلندپروازی اعراب دوبی درزمینهٔ تکنولوژی که شاهد آن خواهیم بود یک بیلبورد 20 فوتی است که تصویر شیخ دوبی یعنی شیخ محمد بن رشید آل مکتوم بهصورت مجموعهای از پنل های خورشیدی بر آن نقش بسته است.
در نیم ساعتی جنوب شهر ساختمانهای زیادی به چشم میخورند که در ورودی آنها یک دروازه فولادی قرار گرفته است. الحاض رشید خوخار مدیر پروژه سازمان آب و برق است که ماههاست بر روی پروژه پارک خورشیدی 200 مگاواتی رشید آل مکتوم کار میکند. پنل های تیرهرنگ تا حدود 2 مایلی دیده میشوند و سپس در صحرای بیانتها ازنظر میافتند. بزرگترین نیروگاه خورشیدی ایالاتمتحده تنها کمی از 550 مگاوات بیشتر است، درحالیکه این پنل 200 مگاواتی در 13 سال آینده به دلیل ایجاد یک نیروگاه 5000 مگاواتی دیگر به چشم نمیآید. برای دستیابی به 25 درصد نیروی الکتریسیته موردنیاز دوبی حدود 14 میلیارد دلار سرمایهگذاری خواهد شد. این تنها بخش کوچکی از برنامههای دوبی درزمینهٔ تکنولوژی است که میتواند نقش دوبی را در جهان مهمتر از قبل کند.

بیش از یک دهه است که نام این شهر/ایالت با برترینها همراه بوده است: بلندترین ساختمان جهان، بزرگترین نمایش آتشبازی، شلوغترین فرودگاه بینالمللی. اما اینها کافی نیست و دوبی در تلاش است تا بلندپروازیهای متفاوتی داشته باشد. برخلاف برخی از کشورها، دوبی اعتقاد دارد که زمین در حال گرم شدن است، بنابراین نهتنها میخواهد با کمک علم و تکنولوژی خود را با این شرایط وفق دهد بلکه آن تغییر را اساس اقتصاد خود قرار دهد. درحال حاضر دوبی به خاطر داشتن سواحل مصنوعی، سالنهای اسکی سرپوشیده و مراکز خریده پیشرفته، شهرت دارد اما میخواهد این سیاست را تغییر داده و در عرصه تکنولوژی شناخته شود. با تصوری که اکنون از دوبی داریم چنین برنامهای عجیب به نظر میرسد. البته در گذشته هم تبدیلشدن دوبی از یک صحرا به یک قطب گردشگری عجیب بود، اما آیا دوباره میتواند یک شگفتی دیگر خلق نماید؟
خوخار در گذشته در یک شرکت مشاوره بینالمللی در هند کار میکرد و حدود 5 سال است که همراه با خانوادهاش به دوبی مهاجرت کرده است و امروزه رهبر الهامبخش دوبی میباشد. شاید تصور کنیم که خوخار در یک بیابان گرم و سوزان مشغول کار است، همان تصور همیشگی که از گذشته وجود داشته، اما واقعیت این است که او در بهترین شرایط رفاهی زندگی و کار میکند، گویی در لندن یا نیویورک مشغول کار است. او درباره فعالیتش در پارک خورشیدی به برنامه دار بودن پروژه اشاره میکند.
او و همکارانش معتقدند که آینده بهتری خواهند ساخت. در داخل مرکز توسعه و تحقیق پارک – که یک ساختمان بتونی با بالهای بزرگ خورشیدی بر روی سقف است – محققان در تلاش هستند تا عملکرد ماژولهای فوتوولتائیک را در شرایط محیطی خشک و سوزان، بهبود ببخشند. جیم جوزف جان، یک مهندس هندی که در آریزونا مشغول کار بر روی پروژه دکترایش بود و تازگی به دوبی آمده، معتقد است که “در دوبی حدود 30 تا 70 درصد انرژی خاک بهراحتی به هدر میرود.” در تپه مجاور سه تکنسین که ابزارشان از کامیونهای اجارهای بیرون زده است، در ایستگاه هواشناسی مشغول کار هستند. پشت یکی از نردهها یک سیستم اسمز فوتوولتائیک معکوس قرار گرفته که آبشور زیرزمینی را به آب خوردن تبدیل میکند. در یک مسیر دیگر دو برج فولادی را میبینیم که همانند جرثقیلهای نیمهکاره تا آسمان رفتهاند. تکنسینها قصد دارند تا با نصب پرینترهای 3 بعدی بر روی آنها ساختمانی برای راهاندازی آزمایشگاه هواپیماهای بدون سرنشین ایجاد کنند. سپس آن قسمت کاملاً عوضشده و دستگاههای پخش آجر با پنل های خورشیدی و یک سیستم بیسیم برای شارژ خودروهای الکترونیکی، جایگزین میشوند. در حال حاضر یک دوشاخه سفید معمولی الکتریسیته دوبی، انرژی موردنیاز یک سابکامپکت سفید را مهیا میکند.
طبق گفته جان، ” کل قسمتهای این مکان تغییر خواهد کرد و از دیدن آن شگفتزده خواهید شد.”
2. وزیر آینده
محمد الگرگاوی، معمار پروژه دوبی در نیمقرن آینده معتقد است، “ما تصمیم گرفتیم که به پیشواز آینده برویم و در این راه هیچ ترسی نداشته باشیم.” او در وسط یک میزِ بزرگ اتاق هیئتمدیره یکی از جدیدترین هتلهای دوبی نشسته و یک پیشخدمت با سینی پر از آجیل و خرما در حالی به او نزدیک میشود که از ترس میلرزد. زیرا در مقابل الگرگاوی ایستاده، یکی از مردان قدرتمند دوبی و مشاور نزدیک شیخ محمد، حاکم موروثی و نخستوزیر امارات متحده عربی که دوبی بخشی از آن است.
او سپس اضافه کرد: “ما در اینجا مأموریت مهمی داریم و میخواهیم مردم را از بیچارگی نجات دهیم. در اینجا کشمکشهای مختلفی وجود دارد، نفرت، جنگهای فرقهای، جنگهای مذهبی، مشکلات قومیتی و مهاجرت. پسازاین تغییرات شاهد دوبی جدید خواهید بود.”
این شهر همانند یک کارتپستال زیبا، شکیل و مدرن است. راننده تاکسیها در روزهای تعطیل تفریح میکنند، و هتلهای مدرن از کارمندان دولت، کارمندان رسمی، الیگارشی های روسی و صنعت گران هندی پر میشوند که با رولزرویس خود به آنجا میآیند. خیابانها و مراکز خرید از مردم رنگینپوست و از ملیتهای مختلف و با لباسهای مختلف پر میشوند. حس تحمل متقابل ملموس و گاهی لذتبخش است.
در کنار الگرگاوی چندین مشاور حدوداً 20 ساله قرار گرفتهاند. هر سه تن آنها در پوشش کاندورا هستند که نوعی لباس سنتی اعراب به شمار میرود. این لباسها در رنگهای کرم، خاکستری یا آبی با یقههای براق و یک آویز در گردن هستند که بهنوعی کروات شبیه است. این لباسها که بهخوبی به تن آنها نشسته نشانه قدرت و حفظ سنت اعراب است. الگرگاوی کاندورای خود را با عینک تیتانیومی و کتانی آبیاش ست کرده، به نسخه عربی استیو جابز تبدیل شده است. البته این نمیتواند یک تصادف باشد.

در دوبی اتفاقاتی مانند استفاده از جت توسط آتشنشانها و یا برگزاری مسابقه تنیس در محل فرود هلی کوپتر بسیار عادی است، اما عوض کردن اعضای کابینه توسط شیخ محمد در سال گذشته اتفاق قابل پیشبینی نبود. او 3 پست جدید شامل وزیر تغییرات هوایی و محیطزیست، وزیر رفاه و وزیر امور جوانان (که یک جوان 22 ساله بود)، ایجاد نمود. الگرگاوی که خودش وزیر امور کابینه بود لقب جدیدی به خود اضافه نمود: وزیر امور کابینه و امور آینده. البته این کار دلیل محکمی داشت. در 13 سال گذشته او علاوه بر وظایفش رئیس برگزاری رویدادهای مختلف بوده و در زمینه املاک، هتل، و ارتباط از راه دور، سرمایهگذاری میکرد. بنابراین اکنون میخواست وظایفش را به تحقیق بر روی آینده دوبی تغییر دهد. او میگوید: “امروز واقعاً هیجانزده هستم. بسیار هیجانزده هستم. زیرا میدانم که آینده بسیار خوبی خواهیم داشت و از همین حالا میتوانم آن آینده زیبا را ببینم و حس کنم.”
شهرهای بزرگ همانند ماشینآلات هستند. بنادر و فرودگاههای آن انسان و کالا را وارد و خارج نموده و جاده و ریلها نقاط مختلف شهر را درنوردیدهاند. از طریق کانالها اطلاعات، نیرو، آب و فاضلاب شهری را منتقل میکنیم. مقامات شهری بهخوبی شهرها را مدیریت نموده و نظم و آسایش را برقرار میکنند. زیرا این حجم انبوه امکانات باوجود درخشش اگر خوب مدیریت نشوند میتوانند آشفتگی به بار آورند. همه این امکانات در طول قرنها ساخته شدهاند. سیستم فاضلاب پاریس به سال 1850 بازمیگردد؛ اولین خط ریلی نیویورک در سال 1904 افتتاح شد؛ لندن اولین نیروگاه مرکزی خود را در سال 1891 افتتاح کرد. مسیرهای مالرو با جاده جایگزین شدند؛ جویبارها به کانالهای آب تبدیل شدند؛ کابلهای برقی بهمرورزمان به خطوط فیبر نوری تبدیل شدند. پیشرفت شهرسازی و ساختمانسازی همانند تبدیل سرعت لاکپشت به خرگوش است. اما همه این اتفاقات در دوبی به شکل متفاوتی روی داد. همه پیشرفتهایی که در شهرهای دیگر حداقل در طول 100 سال رخ داد، در دوبی در طول 50 سال انجام گرفت. جای هیچ مبالغهای نیست، دوبی با 3 میلیون جمعیت به این درجه رسید. برای قرنها دوبی فقط یک بندر خاموش بود که برای تجارت مروارید در تنگه هرمز استفاده میشد. در سال 1966 زمانی که الگراگوی تنها 3 سال داشت، شرکت نفت دوبی که تازه افتتاح شده بود در ساحل این شهر موفق به استخراج نفت شد. بااینکه در آن زمان نفت استخراج میشد اما الکتریسیته وجود نداشت. الگراگوی میگوید: “بهوسیله یک تکه پارچه آب کثیف را تصفیه میکردیم. در اینجا هیچچیز وجود نداشت. ساحل روبه روی هتل در آن زمان بیابان بود. مسیر فرودگاه به شهر که امروزه به هشت بزرگراه تقسیم میشود در آن زمان یک جاده خاکی پوشیده از شن و ریگ بود.”
با پیشرفت زیربنای شهر، همهچیز تغییر کرد. با سرمایه حاصل از فروش نفت، جادهها، یک بندر وسیع، یک فرودگاه، یک خط هوایی و پنل های نیرو، ساخته شد. آنها میدانستند که ثروت ناشی از منابع نفتی موقتی است اما صحرای اطراف این شهر همیشه باقی میماند. شیخ رشید ابن سعید المکتوم، حاکم دوبی در آن زمان،، اینگونه گفت: “پدربزرگم شترسوار بود، پدرم شترسوار بود، من مرسدس سوار میشوم، فرزندم لندرور سوار میشود، فرزند او لندرور سوار خواهد شد، اما فرزندش شترسوار خواهد شد.” نسل دوم لنرور سوارها که پیشبینی شده بودند همین جوانهای 20 ساله هستند که در کنار الگرگاوی نشستهاند. (یکی از آنها لندرور سوار نمیشود بلکه مرسدس واگن جی سوار میشود.) هدف الگرگاوی این است که تقدیر را عوض کند، شترها را در صحرا نگه دارد و نوههایش مرسدس سوار شوند، شاید هم ماشینهای پرنده.
در صدسال گذشته یکی از مزیتهای دوبی این بود که خطوط هوایی کشورهای مختلف را به هم متصل میکرد. این شهر اروپا و آمریکا را به آفریقا، آسیا، و استرالیا، متصل میکند. حدود 95 درصد از جمعیت جهان از ایرباس A380 استفاده میکنند، هواپیمای غولپیکر دوطبقه که گل سرسبد خطوط هوایی امارات است.
هدف بعدی دوبی این است که در زمینه آبوهوا به دستاوردهایی برسد. شهرهای بزرگ بسیاری هستند که با مشکل خشکسالی و گرما مواجه شدهاند. دوبی هم یکی از این شهرهاست. بیشتر شهرها به دنبال یافتن آب تمیز و منبع نیرو هستند. دوبی هم یکی از این شهرهاست. بنابراین دوبی با سرمایهگذاری بر این بخش زودتر به نتیجه خواهد رسید.
دوبی بهجای اینکه به خاطر این مشکلات پس رفت کند و یا از تکنولوژیهای قدیمی کمک گیرد، درحال پیشرفت است. آنها یک برنامه ساده را دنبال میکنند، تبدیل نمودن مکانیزم های سنتی زندگی شهری به زمینههایی که با جامعه امروزی همگون باشد. سپس به نوآوریهایی دست میزند. اگر شهرهای امروزی همانند ماشینآلات هستند، دوبی در نظر دارد به مدرنترین ماشینآلات دست پیدا کند و این تکنولوژی را به دیگران بفروشد. دیوید پومرانتز، مدیر اجرایی مرکز نیرو و سیاست، یک گروه دیدهبانی، میگوید: ” دوبی به این نتیجه رسیده که تغییرات آب و هوایی نقطه قوت دوبی بهعنوان یکی از شهرهای ثروتمند را زیرسوال میبرد.”
دوبی برای نشان دادن تکنولوژیهای آینده یک موزه آینده ایجاد نموده که درحال حاضر در یک مکان سفید سرپوشیده قرار دارد و ساختمان دائم آن بهزودی احداث میشود. یکی فیلم 360 درجه چشمانداز دوبی در سال 2050 را نشان میدهد. این فیلم توسط راوی روایت میشود که به زبان عربی و سپس انگلیسی سخن میگوید و خرابیهای آینده را نشان میدهد، آسمانخراشها به تپههای شن تبدیل شدهاند، جنگلها به خاک تبدیل شدهاند و در خیابانها شورش و بلواست. “بهزودی تغییرات آب و هوایی دوره انقراض را نزدیک میکنند. اما امارات متحده عربی این شانس را دارد که از این انقراض عبور کرده و به پیشرفتهایی دست بزند که بشر تاکنون به چشم ندیده است.”
در چشمانداز خیالی از دوبی بهجای آبشیرینکنهای صنعتی با استفاده از ژن نوعی عروس دریایی (بزرگترین ماده طبیعی جذبکننده) و درخت حرا (یکی از بهترین شیرینکنندههای طبیعت)، آب را بهطور طبیعی شیرین میکنند. “ما این ژن این شیرینکنندههای طبیعی را به شهرهای دیگر خواهیم فروخت.” رباتها از ماسه ساختمان میسازند. یک ربات هوش مصنوعی میوههای گلخانهای تولید میکند. ماشینهای پرنده مشکل ترافیک جادهها را حل میکنند. البته اینها فعلاً در مرحله خیال و رؤیاست. اما برنامه آن جدی است: ” ما مشکلات خود را حل کردهایم و حالا مهمترین هدف ما حل مشکلات آب و هوایی است.” درحالیکه در کشور آمریکا این مشکلات را پیشبینی کرده و درباره آن بحث میکنند، جای تقدیر دارد که در شهر دوبی برای حل این مشکلات مشغول برنامهریزی هستند.

الگرگاوی هنوز هم اعتقاد دارد که باید درباره این مشکلات و حل آنها بیشتر فکر کرد، “ازآنجاییکه این مشکلات به آینده مربوط هستند پس باید درباره آنها بیشتر فکر کرد. باید سریعتر فکر کرده و محصولات را خوب بررسی کنیم. به تاریخ نگاه میکنیم. به آینده نگاه میکنیم. به این اهداف نگاه میکنیم و میگوییم ‘چگونه میتوان در این مسیر قدم گذاشت؟’
3. تجهیزات آزمایشگاهی شهر
یک روز که در کنار ساحل قدم میزدم چند کارگر را دیدم که یک سکوی چوبی کوچک که حرف “E” روی آن حکشده بود را از وسط یک دایره آبی خارج میکردند. با دیدن این صحنه در صبح زود تعجب کردم. آیا این سکو برای سن رقص و مهمانی آماده میشد؟ آیا سکوی فرود هلی کوپتر بود؟ که البته دیدن این صحنه در دوبی عجیب نیست. چرا این سکو را گذاشته بودند که حالا بردارند؟ اما اگر این یک راز بود کارگرها هرگز درباره آن صحبت نمیکردند. مردی که رئیس بقیه بود درحالیکه گوشی را روی گوشش جابهجا میکرد گفت که به دلیل مشکلات فنی برداشته میشود.
روز بعد، احمد هاشم بهروزیان، مدیر اجرایی ارشد سازمان راه و حملونقل دوبی، اینگونه گفت: “ما بر روی هر چیزی که توجه مردم را جلب کند تحقیق میکنیم.” درواقع این سکو یک مکان کارناوال مانند بود که با طراحی چینی تزئین شده بود تا توجه مسافران تازهوارد را به خود جلب کند و در ماه جولای بهطور آزمایشی افتتاح میشد. اما وقتی به روز موعود نزدیک میشدند رئیس رادیوتلویزیون ملی تنها میخندید. اما این رویداد توجه کشورهای دیگر را جلب نمود. دوبی قدر استعدادها را میداند. برنامه دیگر دوبی این بود که یک سکوی کارناوال مانند بسازد که دوبی و ابوظبی را به هم متصل کند. اما این برنامه فعلاً در دست تحقیق است.

برنامه دیگر دوبی در عرصه حملونقل اثباتشده است. در سال 2009 که اوج مشکلات اقتصادی جهان بود، دوبی اولین خط متروی بدون راننده در منطقه را افتتاح نمود. سالانه حدود 200 میلیون رفتوآمد از طریق این خطوط انجام میشود (در مقایسه با 1.763 میلیارد رفتوآمد در سیستم متروی نیویورک)، البته هدف دوبی این است که تا سال 2030 حدود 25 درصد سفرهای شهری توسط دستگاههای بدون راننده انجام گیرد. بهطورکلی شهر دوبی بر روی اتوبوس و قطارهای بدون راننده تمرکز نموده و در تلاش است تا توجه شرکتهای بزرگ جهان در عرصه تکنولوژی دستگاههای بدون راننده را به خود جلب کند.
یکی از مزیتهای این شهر این است که با کمک سرمایه خود میتواند از شرکتهای مطرحی مانند Uber و Daimler بخواهد تا از این شهر بهعنوان آزمایشگاه استفاده کنند. بهروزیان میگوید: “یکی از تواناییهای اعراب این است که میتوانند با تغییر سیاستها این قدرتهای عرصه تکنولوژی را به شهر خود دعوت کنند، زیرا تا چیزی را آزمایش و بررسی نکنند نمیتوانند درباره آن کاری انجام دهند.” در همین زمینه، سازمان حملونقل دوبی در تلاش است تا معابر عمومی و خطوط شهری را گسترش دهد تا برای استفاده از تکنولوژیهای مختلف سازگار باشد.
دوبی قبلاً هم از این سیاست استفاده نموده و برای موفقیت در یک زمینه اصول و زیربنای آن را مهیا کرده است. یک نمونه از آن بندر ساحلی جبل علی است که تکنولوژی خودکار آن به فروش میرسد.
دوبی برای مهیا نمودن این زیربنا هزینه میکند، برای مثال در زمینه حملونقل برای نمایشگاه جهانی سال 2020 که اولین رویداد جهان عرب است، تاکنون 3 میلیارد دلار هزینه کرده است. خطوط مترو 9 مایل به سمت فرودگاه جدید دوبی گسترش یافته و معماران برتری همچون نورمن فاستر (Norman Foster) و سانتیاگو کالاتراوا (Santiago Calatrava) بر روی غرفههای این نمایشگاه کار میکنند.
ازلحاظ تکنیکی این اهداف بسیار پیچیده هستند. پنجاهدرصد انرژی موردنیاز برای این رویداد توسط منابع تجدید پذیر گرفته خواهد شد و 50 درصد دیگر نیز از راههای دیگر. غرفههای این نمایشگاه که توسط کالاتراوا طراحی میشوند حاوی پنل های خورشیدی خواهند بود.
بااینکه نمایشگاههای گذشته که در شانگهای و میلان برپاشده بودند بر روی مخاطبان محلی تمرکز نموده بودند، دوبی انتظار دارد که 70 درصد از جمعیت 25 میلیونی مخاطبان نمایشگاه از خارج از امارات متحده عربی به این کشور سفر کنند (اغلب بهوسیله A380). البته آنها در این نمایشگاه سالگرد 50 سالگی امارات متحده عربی را نیز جشن خواهند گرفت. هدف آنها این است که توجه جهانیان را به خود جلب کنند. ریم الهاشمی، مدیر این نمایشگاه میگوید: “دلیل حیات دوبی از همین طریق است. زیرا دوبی شهری است که مردم سراسر جهان به آنجا بیایند تا زندگی بهتری داشته باشند.”
زندگی طبقه متوسط این شهر نسبت به گذشته که فقط یک صحرا بوده، تفاوت عمدهای داشته است. بااینکه موقعیتهای شغلی متفاوتی ایجاد شده اما هنوز هم هسته اصلی این شهر بر تجارت استوار است. اگر دوبی بخواه به قطب علمی جهان تبدیل شود باید به افراد خارجی هم بها دهد. درحال حاضر افراد بومی و کسانی که شاغل هستند میتوانند در این کشور اقامت داشته باشند اما اخراج از این کشور چندان رایج نیست بنابراین نباید نگران این مسئله بود. اما برای اینکه دوبی بتواند به یکی از قطبهای جهان تبدیل شود باید در عرصه بینالمللی و مهاجرپذیری سیاستهای فرهنگی اجتماعی اعمال نماید. همانگونه که شیخ محمد میگوید، “در آینده یکی از ویژگیهای برتر دوبی این خواهد بود که فرهنگها و ملیتهای مختلف را در یک شهر به دور خود جمع خواهد کرد.”
اما او میداند که دراینباره چالشهایی وجود خواهد داشت: “البته در دنیای امروز ما در آغاز را هستیم و هرروز از خود میپرسیم که چگونه میتوانیم پیشرفت کنیم؟ چگونه میتوانیم در تمام جهات یکقدم روبهجلو برداریم؟”
اگر بخواهیم دوبی را بر روی نمودار قرار دهیم ازلحاظ دموکراسی لیبرال پس رفت داشته است. در این شهر هیچ دموکراسی وجود ندارد، مطبوعات تحتفشار هستند، همجنسگرایی هنوز غیرقانونی است. اما در مقایسه با جهان عرب یک جامعه مدرن محسوب میشود. سی درصد اعضای کابینه مؤنث هستند (در مقایسه با 0 درصد عربستان صعودی و 6 درصد اردن)، همچنین 66 درصد نیروی کار دولتی را هم زنان تشکیل میدهند.
هدف دوبی این است که فضای رشد آینده را تسهیل کند. البته دراینباره قدمهای موفقی برداشته و باوجود کاهش منابع نفتی از منابع نامحدود همسایه بخشندهاش ابوظبی استفاده میکند و با افزایش سرمایه به یک قطب جهانی تبدیل میشود. همچنین در این نمایشگاه یک بودجه 100 میلیون دلاری برای جذب استارت آپ های خارجی اختصاص داده شده است. شعار آنها این است که تلاش و برداری به نوآوری منجر شده و نوآوری هم باعث رشد اقتصادی و یا به زبان دیگر، ایجاد یک شهر بانشاط، منجر میشود.
آیا بدون پذیرفتن شهروندان خارجی این نشاط محقق میشود؟ این سؤال بسیار بحثبرانگیز است. الگرگاوی معتقد است، “ما یک کشور تازهکار هستیم.”
4. مریخ و فراتر از آن
سارا امیری یک دانشمند جوان است. او در سن 30 سالگی مدیر یکی از مهمترین پروژههای دوبی به نام “مأموریت مریخ امارات” است. او پیش از پایان دوره کارشناسی ارشد در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه آمریکایی شارجه که در همسایگی دوبی است، به مرکز فضایی محمد ابن رشید آمد، که مجموعهای از ساختمانهای کوچک است که نمای آنها از پنل های مربع شکل نقرهای ساخته شدهاند. این مرکز در نزدیکی فرودگاه قرار دارد. یک دیش رادیویی به سمت آسمان قرار گرفته است. در کافهتریا یک طوطی رنگارنگ قرار دارد. ساختمان خلوت و آرام است و نگهبانان امنیتی در آن دیده میشوند. یک مهندس هم مشغول بررسی ماهواره DubaiSat-2 است که امارات در سال 2013 به فضا پرتاب نود. این ماهواره تصویربرداری قطبی از تغییرات منطقهای عکسهای روزانه تهیه میکند. این مهندس با چشمان خوابآلود به صفحهای از تصاویر مختلف خیره شده است. او در یک اتاق سفید درخشان قرارگرفته که مدل یک سفینه فضایی است.

این مرکز فضایی رفتهرفته ماهوارههای هدفمند و پیشرفته خود را تولید میکند. DubaiSat-1 که در سال 2009 پرتاب شد شبیه نمونه کنونی بود؛ DubaiSat-2 با همکاری مهندسان کره جنوبی ساخته شد. KhalifaSat که در سال آینده پرتاب خواهد شد، در همین مرکز طراحی و ساخته شده است. درحال حاضر قسمتهای اصلی آن آماده شدهاند. در پایین راهرو یک اتاق بزرگ تمیز رنگآمیزی شده است تا سفینه فضایی در آنجا ساخته و قطعات آن به هم متصل شود. این اتاق تنها اتاق موجود برای این کار در خاورمیانه است. کاوشگر مریخ به نام امید، در سال 2020 پرتاب خواهد شد و در روز سالگرد امارات در سال 2021 در مدار مریخ قرار خواهد گرفت.
امیری میگوید که این پروژه تنها برای این نیست که یک ماهواره ارسال کنیم و از کشورهای دیگر عقب نمانیم. هدف علمی آنها این است که جو مریخ را بررسی کنند، هدف سیاسی آنها این است که گروهی از دانشمندان و مهندسان اماراتی بر روی این پروژه کار کرده و دوبی را به یک قطب علمی تبدیل نمایند. او میگوید: “طبق گفته شیخ محمد هدف اصلی این پروژه این است که از دل آن دانشمندان و مهندسانی پرورش یابند.” افرادی که بر روی این پروژه کار میکنند جوان بوده و زیر 35 سال هستند، میانگین سنی آنها 27 سال است و 30 درصد آنها زن هستند. امیری درباره جذب نمودن جوانان دنیای عرب باعلاقه صحبت میکند، “ما میخواهیم چالشهای بهیادماندنی در اختیار جوانان قرار دهیم تا آنها را حل کنند.”
در قسمتهای دیگر جهان حتی افراد بااستعداد درصورتیکه زیر 30 سال باشند بر روی چنین پروژههایی فعالیت نمیکنند. امیری از نسل خود نهایت استفاده را کرده و به پیشرفت امارات در زمینه تکنولوژی مشتاق است. او میگوید، “اگر بر اساس تفاوتها انسانها را محدود کنید، در آن صورت نوآوری را محدود کردهاید. نوآوری از تفاوت در تفکر و تفاوت در شیوه و روش، حاصل میشود.”
او سپس اضافه میکند، “ما در جایی زندگی میکنیم که پیش از آنکه رؤیایی در سر داشته باشید ابزار رسیدن به آن را برایتان محقق میکنند تا به آن دست پیدا کنید.”
زمانی که الگرگاوی رشد سریع دوبی را بررسی میکرد، اینگونه گفت: “ما از شن و ماسه به مریخ رسیدیم. این داستان انسان است و نشان میدهد که انسان در یک نسل میتواند به چنین جایگاهی دست یابد.”
اگر نوادگان شیخ رشید به رؤیاهایشان دست یابند، دیگر داستان به شترسواری یا سوارشدن بر خودرو محدود نمیشود، بلکه آنها در پی طراحی کشتیهای موشکی و ارسال آن به جهانهای دیگر خواهند بود.
دیدگاهها