بررسی اپیزود هفتم از فصل اول انیمه The Promised Neverland (ناکجاآباد موعود)

انیمه ناکجا آباد موعود یکی از بهترین انیمه‌های زمستان ۲۰۱۹ که بخاطر ژانر رمزآلودش به شدت مورد توجه و بحث قرار گرفته در اینجا نقد اپیزود هفتم این انیمه گذاشته شده. این انیمه روزهای جمعه پخش میشه. با پروشات همراه باشید.

قسمت هفتم رو میشه گفت کشمکش روانی بین خواهر کرون و گروه نورمن بود. میشه در مورد این قسمت توی یک جمله گفت قسمتی که خواهر کرون به بچه‌ها اطلاعات میده و به دنبال یک مدرکه تا ماما رو بندازه بیرون. اما نکته‌ای که باعث جذابیت این قسمت میشه حدس و گمان‌هایی که بین دو طرف برقرار میشه تا هرکدوم بتونن برنده از این بازی بیرون بیان. البته توی انیمه خیلی از این بازی‌های روانی سعی شده فقط با چهر‌ه‌های شخصیت‌ها نمایش داده بشه. اما در ورژن مانگا میتونین افکار هر دو طرف رو و اینکه چطور مهر‌ه‌هاشون رو جابجا کنن تا برنده باشن خیلی بهتر به تصویر کشیده شده.

قسمت قبل زمانی به پایان رسید که دیدیم خواهر کرون به نورمن پیشنهاد همکاری میده. برای اینکه بتونه نظر بچه‌ها رو جلب کنه تصمیم میگیره که بخشی از چیزهایی که بچه‌ها در مورد سیستم مدیریت مزارع نمیدونن بهشون بگه. مثل اینکه ماما ها از کجا میان و چطور انتخاب میشن. و میفهمیم که خواهر کرون خودش قبلا یکی از بچه‌هایی بوده که داخل مزرعه بودن و اینکه ماماها نمیتونن پاشون رو از مزرعه بیرون بذارن و اگر نه قلبشون می‌ایسته و دیگه اینکه اگه قلب یکی از ماماها ایستاد خبرش به مرکز میرسه و اونا سریعا موقعیت رو بدست میگیرن.

بچه‌ها با شک و تردید قبول میکنن که با خواهر کرون همکاری کنن و خواهر کرون هم بهشون قول میده که میتونن هر سوالی خواستن ازش بپرسن. نورمن به خواهر کرون اعتمادی نداره و معتقده که خواهر کرون تا زمانی اونا رو نگه میداره که بتونه اثبات کنه که بچه‌ها قصد فرار از مزرعه رو دارن.

یکی از جذابیت‌های فوق العاده این انیمه بازی با رنگ‌ها و نورهایی که انجام دادن. تم‌های سرد و گرمی که توی سکانس های متفاوت میبینیم باعث میشه همه چی رمز آلود تر از اون چیزی که هست به نظر برسه. یا اینکه توی هر سکانس هیچوقت هیچ چیز اضافی رو نمیبینی همه سکانس ها به صورت کاملا مینیمالیستی طراحی شدن.

شب نورمن و اما میرن تا از خواهر سوال هاشون رو بپرسن. برای اینکه هیچ مدرکی به دست خواهر کرون ندن تصمیم میگیرن از چیزهایی که خبر دارن از خواهر سوال کنن. برای همین اولین سوالشون در مورد دستگاه‌های ردیابه. با این همه خواهر کرون همه ی اطلاعاتی که در مورد دستگاه‌های ردیاب میدونه بهشون میگه و اینکه راهی بلد نیست تا بتونن دستگاه‌ها رو از بین ببرن.

-چندسالته؟

– ۲۶ سال و ماما هم ۳۱ سال.

-بیرون رو دیدی؟

-نه! اما اون بیرون آدم هست. کسایی که مواد مورد استفاده رو براشون میارن و اینکه در بین آدمها کسایی هستن که مقامشون با هیولاها یکیه و خورده نمیشن.

-میدونی هیولاها چند وقته که به زمین اومدن؟ یا اینکه دنیا چرا به اسن شکل در اومده؟

-نمیدونم.

این خونه کجاست؟

-نمیدونم.

-امنیت اینجا چطوریه؟

-زیاد قوی نیست به خاطر وجود دستگاههای ردیاب. احتمالا کسی حتی نگهبانی هم نمیده.

اما با اینکه نورمن و اما سعی میکنن تا اطلاعات زیادی از دانسته‌هاشون به خواهر کرون ندن اون میفهمه که اونا در مورد دستگاه ردیاب و محلشون توی بدنشون اطلاع داشتن.

درهمین موقع ری آخرین قطعه لازم برای ساختن دستگاهی که ردیاب ها رو غیر فعال کنه رو بدست میاره.

نورمن به ری در مورد صحبت‌هاش با خواهر کرون میگه و اینکه احتمالا اون تو وسایلشون دنبال مدرک بگرده و اینکه احتمالا مجبور میشن تاریخ فرارشون رو جلوتر بندازن. ری یکی از نقاط ضعف ماما رو به عنوان طعمه برای خواهر کرون توی وسایلش میزاره.موقعی که خواهر کرون خوشحاله که میتونه بالاخره ماما رو نابود کنه. ماما با یک نامه پیشش میاد و ازش خداحافظی میکنه.

آهنگی که سازندگان توی سکانس آخر به کار بردن فوق العاده بود. و صحنه‌ای که صدای پاندول ساعت توی اتاق‌ها می‌پیچید و ساعت ۱۲ رو نشون میداد به صورت کاملا هوشمندانه طراحی شده بود تا بتونه انیمه رو به زمان مقررش برسونه و جوّ انیمه رو برای سکانس‌های بعدی آماده کنه.


امیدواریم که از خوندن این مقاله لذت برده باشین. منتظر شنید نظرات شما در مورد این قسمت از انیمه هستیم.

                               

دیدگاه‌ها (2)

بستن فرم

  1. Reyhaneh

    آبان 24, 1399

    من آخر نفهمیدم خب دقیقا ری توی اون کاغذی که تو کشوش بود، چی نوشته بود

    پاسخ

  2. vergil

    اسفند 5, 1397

    ممنون.نقد خوبی بود.اگه شد یک نقدم برای انیمه Dororo بزارید
    یک سوالم داشتم.چطوری میشه ثبت نام کرد.هر کار میکنم نمیشه و وقتی روی ثبت نام کلیک میکنم سایت را رفرش میشه

    پاسخ