10 حقیقت جالب و خواندنی درباره تمدن اینکا

مدت امپراتوری اینکا حدود 100 سال طول کشید و سرانجام با تهاجم اسپانیا در قرن 16 ام از بین رفتند. آخرین امپراتوری اینکا، آتاهولپا بود که در 26 جولای 1533 اعدام و پیکر او توسط اسپانیایی‌ها و در یک مراسم مسیحی به خاک سپرده شد، اما گفته می‌شود پیروان او بقایایش را برداشته، مومیایی کرده و طی یک مراسم اینکایی مجدداً دفن کردند.

پیش از این اینکاها از دست اسپانیایی‌ها گریخته و برای رهایی از شر تهاجم ماچو پیچو را ترک کرده بودند. اسپانیایی‌ها تمدنی را که پر از جاده‌های پیشرفته، جامعه حقوق مند و سیستم کشاورزی بود را نابود کردند. شاید اینکاها به دلیل احاطه شدن توسط کوه‌های آند یک قلمروی رازآلود بودند اما میراثشان همچنان بابرجاست. با پروشات همراه باشید.


10. پل‌های معلق

پس از حمله اسپانیایی‌ها به پرو آنها با پل‌های معلقی مواجه شدند که در مناطق صعب العبور قرار گرفته بود. اسپانیایی‌ها خود را برتر از اینکاها می‌دیدند، که هنوز چرخ را اختراع نکرده بودند اما اسپانیایی‌ها نمی‌دانستند چطور می‌توان از الیاف بافته شده از گیاه و پشم آلپاکا چنین پلی ساخت. تکنیک اینکا برای ساخت پل‌های طنابی هنوز هم در روستای Q’eswachaka، که یک روستا از بازمانده‌های اینکاست، اجرا می‌شود که در این مراسم طی سه روز پل‌های سنتی خود را می‌سازند!

اما موضوع به همینجا ختم نشد. پل اینکا، مسیر سنگی که به ماچو پیچو ختم میشود بسیار خطرناک است و تنها چند فوت عرض دارد. اما بدتر اینکه در این مسیر یک پل چوبی قابل جابجایی قرار داده شده بود تا در مواقع خطر آن را از پل جدا کرده و مهاجمین امکان گذر به آن سوی پل را نداشته باشند. بسیاری از مهاجمین با عبور از این مسیر و نبود پل چوبی کشته می‌شدند. اگرچه این مسیر به دلیل خطرناک بودن دیگر به روی عموم باز نیست اما بسیاری از گردشگران پیش از این حین عبور از این مسیر و به دلیل سلفی گرفتن به پایین پرت شده‌اند.


9. سیستم کشاورزی پلکانی

دامنه کوه‌های آند برای کشاورزی مناسب نیست اما اینکاها با استفاده از سیستم پلکانی توانستند در آنجا کشاورزی کنند. آن‌ها به کندن زمین‌های پلکانی در دامنه کوتاه برای کاشت و رشد گیاه مکان‌های مسطح ایجاد کردند. تخمین زده شده که در زمان اوج تمدن اینکا، آن‌ها در حدود یک میلیون هکتار زمین کشاورزی می‌کردند.

دیوارهای سنگی از ریزش این پلکان‌ها پیشگیری می‌کرد و اینکاها برای غنی کردن خاک از سنگ و ماسه استفاده می‌کردند. آن‌ها همچنین برای آبیاری زمین در دل کوه از کانال آب استفاده کرده بودند. سیستم پلکانی آنقدر مؤثر بود که محصولات در ماه‌های خشکسالی هم همچنان باقی می‌ماندند. بقایای این سیستم آبیاری هنوز هم دیده می‌شود.


8. آن‌ها سیب زمینی دوست داشتند

حالا که صحبت از کشاورزی شد باید بدانید اینکاها عاشق سیب زمینی بودند. گفته می‌شود آن‌ها بیش از 3000 نوع مختلف سیب زمینی می‌کاشتند.

سیب زمینی هزاران سال پیش از اینکه اینکاها کشاورزی را آغاز کنند، به طور خودرو در سراسر جنوب پرو و بولیوی رشد می‌کرد. مهاجمان اسپانیایی حین جستجو برای یافتن آل دورادو با این گیاه قهوه‌ای رنگ آشنا شدند که شاید ارزشش از طلا بیشتر بود. اسپانیایی‌ها سیب زمینی را به اروپا و از آنجا به سراسر جهان معرفی کردند. در ابتدا به این گیاه روی خوشی نشان داده نشد و تنها به عنوان غذای حیوانات استفاده می‌شد اما با مصرف توسط طبقات بالای جامعه این خوراکی محبوب شد. حتی گفته می‌شود ماری انتوانت موهای خود را با شکوفه سیب زمینی تزئین می‌کرد.

انسان شناسان معتقدند که اینکاها از سیستم چرخشی هفت ساله برای کشت سیب زمینی استفاده می‌کردند تا بتوانند انواع مختلف سیب زمینی کشت کنند. شاید نیاز بود کسی درباره گیاه هویج هم به آن‌ها اطلاع می‌داد.


7. آن‌ها خورشید را می‌پرستیدند

اینکاها معتقد بودند که خدای خورشید، اینتی، جد قبایل اینکا بود. او خود را به شکل یک انسان درآورده و صورتش با نقاب طلایی پوشانده شده که نور از آن می‌تابد. هنوز هم چندین معبد خورشید وجود دارند، از جمله معبد خورشید در Sacsayhuamán و معبد معروف ماچو پیچو. در معبد ماچو پیچو، در انقلاب زمستانی در اواخر ژوئن، نور خورشید به گونه‌ای از پنجره به معبد وارد می‌شود که یک مستطیل نوری ایجاد نموده و نوک تیز آن به سمتی اشاره دارد که نمی‌دانیم چیست. در انقلاب تابستانی نور از پنجره دیگر به همین شکل تابیده می‌شود.

گفته می‌شود صخره مستطیل شکل وسط معبد یک قربانگاه می‌باشد اما کوتاه‌تر از آن است که برای این کار استفاده شود. اما شیارهای کنده شده بر روی آن تنها زمانی سایه ایجاد می‌کنند که خورشید کاملاً از پنجره‌ها تابیده شود. هنوز هم دراین باره بحث می‌شود اما احتمالاً برای اطلاع از تابش خورشید است تا بهترین زمان برای کشت مشخص شود.


6. آن‌ها منجمان خبره‌ای بودند

اینکاها منجم بودند و گفته می‌شود که شهر اینکایی کوسکو از روی مسیر امواج خورشید و چندین صور فلکی ایجاد شده است. آن‌ها برای اطلاع از زمان کشت و برداشت محصولات مسیر حرکات ستاره‌ها را اندازه گیری می‌کردند.

در ماچو پیچو دو حوضچه آینه‌ای وجود دارد که گفته می‌شود برای مشاهده انعکاس صور فلکی در آب است. اینکاها سیاره زهره را می‌دیدند و آن را ندیمه خورشید می‌دانستند، که گاهی از اربابش جلوتر و گاهی عقب‌تر بود اما همیشه او را همراهی می‌کرد.

اینکاها رصدخانه‌هایی هم ساختند از جمله رصدخانه Coricancha در کوسکو که پوشیده از طلاست. این مکان توسط مهاجمان اسپانیایی تخریب شد. پس از تخریب آن مکان با استفاده از بقایای آن یک کلیسا ساخته شد. تنها بقایای معبد اولیه باقی مانده است. با وجود زلزله‌ای که در آنجا رخ داد کلیسای ساخته شده نابود شد اما بقایای معبد اینکا تکان نخورد، که نشان دهنده قدرت معماری اینکا بود.


5. آن‌ها در مواردی کودکان را قربانی می‌کردند

درباره قربانی کردن اینکاها موارد زیادی گفته می‌شود و شواهدی هم در این باره وجود دارد. اما به نظر می‌رسد که این کار به عنوان آخرین چاره استفاده می‌شد. اینکاها معمولای لامای سیاه را که نادرتر و باارزش‌تر بود، قربانی می‌کردند. در آن زمان لاما یک دارایی باارزش بود که از پشم و پوست آن برای کشاورزی استفاده می‌شد و خود حیوان هم در شرایط محیطی آن منطقه بسیار مفید بود.

لاما برای افزایش محصولات قربانی می‌شد. یک تاریخ نویس اسپانیایی درباره قربانی کردن یک لامای سیاه در زمان فستیوال خورشید توضیح داده است: اینکاها لاما را برداشته و آن را در قربانگاه قرار دادند به طوری که سر حیوان به سمت شرق بود. در حالی که حیوان زنده بود قسمت چپ بدنش را باز می‌کردند. سپس دست خود را به بدن حیوان وارد کرده و قلب، شش و اندرون آن را به یک باره خارج می‌کردند. اگر شش‌ها در حال لرزش بودند نشانه مبارکی محسوب می‌شد.

اما در شرایط دشوار و خشکسالی اینکاها، اغلب کودکان را نیز قربانی می‌کردند. دراین باره بیشتر از دختران نابالغ استفاده می‌کردند. امپراتوری اینکا در وسط حلقه آتش اقیانوس آرام قرار داشت – جایی که صفحات تکتونیک نازکا و آمریکای جنوبی به هم برخورد کرده و زلزله و انفجار آتشفشانی به وجود می‌آورند. همچنین هر هفت سال یک بار طوفان‌های مهیب در آن جا رخ داده و محصولات را از بین می‌برد. از انجاییکه محصولات برای بقای اینکاها ضروری بود در هنگام رخ دادن این طوفان‌ها، معابد بزرگ‌ترین قربانیان را اهدا می‌کردند، کودکان را !

قربانی کردن کودکان در مقایسه با لاماها متمدنانه‌تر بود. قربانی کردن انسان افتخار بسیار بزرگی بود. تنها کودکان بسیار زیبا از سراسر امپراتوری انتخاب می‌شدند و به افتخار آن‌ها ضیافت و فستیوال برگزار می‌شد. کودکان تا محل قربانی پیاده گام برداشته و اغلب صدها کیلومتر را می‌رفتند.

در زمان قربانی برگ کاکائو و الکل به آن‌ها داده می‌شد و سپس آن‌ها را خفه کرده و خونشان را به زمین می‌ریختند، یا زنده به گور می‌کردند. این کودکان اغلب به صورت گروهی قربانی شده و جسدشان را در یک مکان به خاک سپرده و به همراه طلا، نقره و سرامیک دفن می‌کردند.

در طی حفاری‌های سال 2004 بقایای جسد هفت کودک قربانی شده در نزدیکی کوسکو یافت شد. به همراه آن‌ها اشیایی یافت شد که نشان داد این کودکان در قربانی‌های کاپاکوچا کشته شده‌اند.


4. آن‌ها به سرهای بزرگ علاقه داشتند

اینکاها و اجدادشان به سرهای بزرگ علاقه داشتند. طبقات ممتاز جامعه سر کودکان خود را به گونه‌ای ماساژ می‌دادند که رشد آن تغییر کند. همانگونه که چینی‌ها با پوشیدن کفش‌های مخصوص پای کودک را کوچک می‌کردند، اینکاها با قراردادن چوب‌های محکم در دو طرف سر و بستن آن با پارچه، باعث می‌شدند سر کودک کشیده شود. حالتی که امروزه نوعی تغییر شکل مصنوعی نامیده می‌شود.

اما سال‌ها پیش از ایجاد امپراتوری اینکا، این مردم کولاگوا در جنوب شرق پرو بودند که برای تمایز کودکان خود از سایرین این کار را می‌کردند. اینکاها نیز این روش را به کار بردند تا این دو جامعه باهم ادغام شود. اما این رسم به زودی از بین رفت. تصاویر شاهان جدیدتر اینکا، مانند پاچاکوتی که معبد ماچو پیچو را ساخت، نشان می‌دهد که اندازه سرش معمولی است.

این فرایند بلافاصله پس از تولد آغاز شده و تا چند ماه یا دو سال طول می‌کشید. عوارض آن چندان زیاد نبود. زیرا به گفته پزشکان این فرایند بر جمجمه تأثیر می‌گذاشت و تغییر شکل مغز عوارض جانبی نداشت. تا زمانی که حجم کلی مغز تغییر نکند، آسیب خاصی ایجاد نخواهد شد.


3. تشخیص زمان توسط اینکاها

اینکاها از ساعت‌های خورشیدی استفاده می‌کردند. سازه‌های سنگی به نام Intihuatanas که دو نمونه از آن‌ها در ماچو پیچو قرار دارد. یک سنگ بزرگ چهار سو که در بالای معبد قرار گرفته و با سایه آن زمان تخمین زده می‌شود. خود سنگ هم جزئی از معبد بود که برای دعای کشاورزی استفاده می‌شد. گفته می‌شد که این سنگ به افرادی که آن را لمس می‌کردند قدرت می‌بخشید – احتمالاً به این دلیل که این سنگ انرژی خورشید را دریافت می‌کرد.

در سال 2000 و طی فیلم برداری تبلیغات آبجو یک جرثقیل روی آن افتاد و یک گوشه سنگ به چند تکه تبدیل شد. تعمیر این سنگ دشوار است زیرا تغییرات دمایی باعث انقباض و انباسط سنگ شده و تعمیرات انجام شده اثرگذار نخواهد بود.

از آن به بعد فیلم برداری در این مکان ممنوع شد.


2. آن‌ها نمی‌توانستند بنویسند اما در محاسبه عالی بودند

تمدن اینکا زبان نوشتاری نداشت، به همین کار تاریخ دانان و انسان شناسان دشوار است. از بین تمام تمدن‌های عصر برنز، اینکاها تنها تمدنی بودند که زبان نوشتار نداشتند.

تنها سیستمی که انسان شناسان موفق به کشف آن شدند سیستم گره‌ای بود که اینکاها برای محاسبه و صورت حساب‌های مالی خود از آن استفاده می‌کردند. حسابرس‌های اسپانیایی از دوران استعماری مدعی‌اند که این سیستم گره‌ای برای رمزگذاری تاریخ، زندگینامه و نامه استفاده می‌شد، اما محققان هنوز نتوانسته‌اند در این گره‌ها و اشکال معنای غیرعددی بیابند.

گفته می‌شود که این اشکال برای ذخایر ذرت، لوبیا و محصولات دیگر استفاده می‌شد. فاصله بین گره‌ها می‌توانست نشان دهنده میزان محصولات محاسبه شده باشد – افزایش فاصله میان گره‌ها نشان دهنده میزان بیشتر گندم یا سیب زمینی در انبار بود.


1. سنگ تراشی اینکاها – چگونه این کار را انجام می‌دادند؟

مهم‌ترین ویژگی امپراتوری اینکا نحوه ساخت و ساز به شکلی بود که در آن از سیمان و ملات استفاده نمی‌شد. در شهرهای اینکایی می‌بینیم که سازه‌ها از سنگ‌های بسیار بزرگ که برخی بیش از 100 تن هستند، ساخته شده‌اند. این سنگ‌های بزرگ توسط ابزار برنز کنده کاری شده و با کمک اهرم و طناب حرکت داده شده‌اند. در برخی از این سنگ‌ها هنوز می‌توان نقطه قرارگیری اهرم را تشخیص داد. این سنگ‌ها ابتدا تراشیده شده و سپس در سازه قرار داده شده‌اند. شیوه سنگ تراشی و قرار دادن آن‌ها در سازه انقدر دقیق است که به ملات نیازی نبود. سرانجام این سنگ‌ها را با کمک سنگ‌ها و ماسه‌های ریز جلا می‌دادند.

در این سازه‌ها به سیمان و ملات نیازی نبود و اینکاها از سنگ‌های چندزاویه ای و تراشیده استفاده می‌کردند که سنگ کلیدی نامیده شده و سنگ‌های دیگر باید در زاویه‌های آن قرار می‌گرفتند. در شهر Sacsayhuaman یک سنگ 13 گوشه‌ای و در ماچو پیچو یک سنگ 32 گوشه‌ای وجود دارد.

گفته می‌شود که این سیستم ساخت و ساز به مقاومت ساختمان‌ها در برابر زمین لرزه، که در آن منطقه رایج است، کمک می‌کردند، زیرا قرارگیری زاویه سنگ‌ها در دل هم باعث می‌شد حین زلزله تکان خورده و سپس در جای قبلی قرار بگیرند.

سیستم معماری اینکا برای سال‌ها یک هنر گمشده بود اما انسان شناسان و تاریخ دانان معتقدند که برای این کار در ابتدا شکل موردنظر را با گل ساخته و سپس سنگ را به همان صورت می‌تراشیدند تا کامل شده و به شکل موردنظر تبدیل شود.

                               

دیدگاه‌ها

بستن فرم