مدارس چگونه خلاقیت ما را نابود می‌کنند و برای مقابله با آن باید چه کار کنیم؟

خلاقیت عامل مهمی برای موفقیت در زندگی و مدیریت صحیح است. اما آیا تاکنون به این فکر کرده‌اید که برای افزایش خلاقیت در مدارس چه اقداماتی انجام شده است؟

زمانی که به یک بزرگ‌سال یک جعبه بدهید آن را فقط یک جعبه می‌بیند، درحالی‌که یک کودک آن را به شکل‌های مختلفی تعبیر می‌کند…

شاید خانه یک سگ است؟ یا در داخل آن اسباب‌بازی وجود دارد؟

در حقیقت مدارس به ما یاد می‌دهند که خلاق نباشیم!

در دوران کودکی همه ما خلاق هستیم، اما زمانی که به مدرسه می‌رویم نظم و انضباط مدارس به ما یاد می‌دهد که خلاق نباشیم.

کن رابینسون در برنامه معروف خود این‌گونه می‌گوید:

“در حقیقت اگر خود را برای شکست و اشتباه آماده نکردید، پس نمی‌توانید نوآور و خلاق باشید. زمانی که کودکان بزرگ می‌شوند ظرفیت اشتباه و شکست را از دست می‌دهند. آن‌ها از شکست می‌هراسند، درنتیجه افراد تحصیل‌کرده‌ای خواهیم داشت که هیچ خلاقیتی ندارند.”

ما یاد می‌گیریم که کامل و بی‌نقص شویم. آن‌ها از شکست و اشتباه هراسی ندارند. آن‌ها از انتقاد استقبال می‌کنند زیرا عملکردشان را بهتر می‌کند.

اما افراد خلاق می‌دانند که کمال وجود ندارد.

موفقیت سریع یک افسانه است. تمام افراد موفق بارها شکست‌خورده و از سوی دیگران طرد شده‌اند!

برای مثال، هنری فورد، خودروساز موفق آمریکایی پس از 5 بار شکست توانست کارخانه خودروسازی خود را راه‌اندازی کند.

والت دیزنی سریع به موفقیت نرسید. قبل از راه‌اندازی دیزنی لند، به دلیل “نداشتن قوه تخیل و ایده‌های خوب” توسط یک ویراستار مجله اخراج شد.

بنابراین آن‌ها مانند دیگر مردم شکست خوردند و موردانتقاد قرار گرفتند. اما تفاوت آن‌ها این بود که از تصورات خود دست نکشیدند. آن‌ها نقطه آسایش خود را ترک کرده و بااینکه می‌دانستند رسیدن به هدف آسان نیست اما از دشواری‌ها هراسی نداشتند.

برای یادگیری خلاقیت باید خطر کنیم و مرتکب اشتباه شویم.

برای این‌که از اشتباه کردن هراسی نداشته باشید باید به‌مرور تغییرات کوچکی اعمال کنید…

برای این‌که همانند افراد موفق خلاق باشید، برای اشتباه کردن خود را آماده کرده و سعی کنید متفاوت باشید.

برای مثال،

  • به‌جای این‌که از مسیر تکراری به محل کار بروید مسیر متفاوتی انتخاب نموده و به اطراف خود توجه کنید. در آن صورت احساس متفاوتی تجربه خواهید کرد.
  • به‌جای این‌که در رستوران غذای همیشگی خود را سفارش دهید، چشمان خود را بسته و یک غذا را تصادفی انتخاب کنید. در آن صورت طعم و مزه جدیدی تجربه خواهید کرد.
  • به‌جای کار کردن پشت میز، در باغچه یا آشپزخانه کارتان را انجام دهید.
  • به‌جای تماشای فیلم‌هایی که در ژانر موردعلاقه‌تان هستند فیلم متفاوتی انتخاب نموده و تماشا کنید.
  • به‌جای خواندن کتاب‌هایی که خودتان خریداری کرده‌اید، یک ماه کتاب‌های خود را با دوست خود تعویض کنید، سپس خواهید دید که چشم‌انداز جدیدی به رویتان بازخواهد شد.
  • به‌جای گوش دادن به موسیقی موردعلاقه خود، ژانرهای دیگر موسیقی را نیز امتحان کنید، نه‌تنها به آن‌ها نیز علاقه پیدا می‌کنید بلکه احساس جدیدی تجربه خواهید کرد.
  • به‌جای این‌که در ساعت و روز همیشگی به باشگاه و استخر بروید، ساعت‌های متفاوتی را انتخاب کنید تا با افراد جدیدی آشنا شوید.
  • به‌جای نوشتن افکار خود یا فکر کردن به آن‌ها خود را به‌جای دوستان و اطرافیان خود گذاشته و از دید آن‌ها به مشکلات خود نگاه کنید.
  • به‌جای این‌که تعطیلات را در خانه سپری کنید با دوستان خود ارتباط برقرار کنید. اگر درون‌گرا هستید دعوت مهمانی دوستان خود را بپذیرید. فقط بروید و ببینید چه خبر است.

شاید تمام این موارد کوچک به نظر برسند، اما قدرت چیزهای کوچک را دست‌کم نگیرید.

زمانی که خود را به امتحان کردن تجربه‌های جدید عادت بدهید، دیگر خارج شدن از نقطه آرامشتان چندان دشوار نخواهد بود. در آن صورت برای پذیرش ریسک و اشتباه آمادگی بیشتری داشته و ایده‌های خلاقانه بیشتری به ذهنتان خواهد رسید.

                               

دیدگاه‌ها

بستن فرم