بیوگرافی جولیا رابرتز از کودکی تا به امروز + تصاویر
جولیا رابرتز هنرپیشه آمریکایی سینمای هالیوود و مانکن سابق صنعت مُد است که بخاطر بازی در فیلم کمدی عاشقانه زن زیبا در سال ۱۹۹۰ لقب ستاره هالیوود را از آن خود ساخت؛ فروش فیلم زن زیبا با نقشآفرینی او ۴۶۴ میلیون دلار درآمد را به دنبال داشت. در این مطلب بیوگرافی او را مرور میکنیم. با پروشات همراه باشید.
اطلاعات کلی
نام | جولیا فیونا رابرتز (Julia Fiona Roberts) |
متولد | 28 اکتبر 1967 (6 آبان 1346) |
سن | 50 سال |
محل تولد | آتلانتا، ایالات متحده آمریکا |
قد | 175 |
شغل | بازیگر هالیوودی |
وضعیت تأهل | متأهل |
بیوگرافی جولیا رابرتز
جولیا رابرتز در 28 اکتبر 1967 (6 آبان 1346) در یکی از بیمارستانهای شهر آمریکایی سمیرنا در شمال غربی جورجیا به دنیا آمد. مادر او بتی لو بردمس یک بازیگر بود و همراه همسرش والتر گردی رابرتز برای کودکان کلاسهای بازیگری برگزار میکردند. این خانواده علاوه بر جولیا دو فرزند دیگر هم داشتند: اریک و لیزا. هر سه این بازیگران حرفه مادرشان را دنبال کردند و بازیگر هالیوود شدند.
بتی پس از تولد جولیا مجبور شد شغل اش را رها کند، که بر وضعیت خانواده تأثیر منفی داشت. اما زمانی که کورتا اسکات کینگ، بیوه مبارز مشهور حقوق سیاهپوستان یعنی مارتین لوتر کینگ، فرزندانش را به کلاسهای بازیگری رابرتزها فرستاد، وضعیت این خانواده کمی بهتر شد. کورتا هزینههای اولیه پزشکی این مادر جوان را پرداخت کرد.
زمانی که این کودک پنج ساله بود والدین اش از هم جدا شدند. جولیا و لیزا همراه مادرشان در سمیرنا ماندند، درحالی که اریک و پدرش به آتلانتا رفتند. پس از مدت کوتاهی بتی لو بردمس با مایکل موتس منتقد ازدواج کرد. مایکل یک مرد خشن بود؛ او مست میکرد و دخترخواندههایش جولیا و لیزا را کتک میزد. دختران رابرتز به خاطر ناپدریشان اغلب با مادر خود بحث میکردند.
این ستاره آینده یک کودک رؤیاپرداز بود. او در کودکی به توانایی ارتباط خود با حیوانات باور داشت و این ایمان به خودش الهام بخش او بود. این کودک آرزو داشت دامپزشک شود. او در مدرسه تلاش میکرد تا شبیه بقیه نباشد. او میخواست خاص باشد، اگرچه در ابتدا برای خاص بودن استعداد ویژهای نداشت. جولیا کلارینت مینواخت، در تئاتر مدرسه شرکت میکرد و از موفقیت برادرش اریک رابرتز در تئاتر الهام گرفته میگرفت.
زمانی که جولیا ده ساله بود پدرش براثر سرطان درگذشت. او نمیدانست پدرش بیمار است، گرچه هرروز با پدرش تماس تلفنی داشت. این بازیگر حتی سالها پس از مرگ پدرش هنوز در رؤیاهایش با او در ارتباط است.
جولیا در سن سیزده سالگی برای اولین بار در یک پیتزافروشی کار کرد. او تا پایان دوران مدرسه به طور نیمه وقت در کفش فروشی، بار و کافه کار میکرد. او پس از اتمام مدرسه تلاش کرد تا در دانشگاه جورجیا پذیرفته شود اما شکست خورد. او سپس به نیویورک رفت تا در کنار خواهرش لیزا باشد و در آنجا به کلاسهای بازیگری رفت.
فیلمهای او
اولین فعالیت بازیگری جولیا با تلاش برادرش اریک انجام گرفت. در سال 1987 برادر بزرگتر جولیا در ملودرام “به رنگ خون” (Blood red) نقش اصلی را بر عهده داشت. اریک پیشنهاد کرد که اپیزود دختر کشاورز را خواهرش بازی کند، که در حقیقت به مهارت بازیگری خاصی نیاز نداشت. جولیا سپس در فیلم “رضایت” (Satisfaction) نقش یک خواننده راک را بر عهده داشت. او برای این نقش کوتاه نواختن آلات موسیقی را فرا گرفت. این بازیگر در همان سال یک نقش بزرگ را بر عهده گرفت: او در کمدی رمانتیک “پیتزای جادویی” (Mystic Pizza) نقش یک پیش خدمت را بر عهده داشت.
فیلم بعدی این بازیگر که شهرت او را افزایش داد ” ماگنولیاهای پولادین” (Steel Magnolias) بود، داستان زندگی شش زن از جمله شلبی لاچچری که توسط جولیا رابرتز ایفا شد. جولیا برای این نقش جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مکمل زن را دریافت کرد و نامزد اسکار هم شد.
جولیا در سال 1989 در فیلم “زن زیبا” (Pretty Woman) گری مارشال شرکت داشت. تولیدکنندگان قصد داشتند برای این نقش یکی از ستارگان هالیوودی را انتخاب کنند تا در کنار ریچارد گر قرار بگیرد، اما مارشال اصرار داشت که از رابرتز استفاده کند. اما رابرتز در ابتدا به این پروژه دعوت نشد، بلکه کارن آلن، مگ رایان و چند بازیگر هالیوودی دیگر نقش ویوین وارد را رد کردند. بسیاری از آنها بازی در نقش یک فاحشه را در حد خود نمیدیدند.
بنابراین در حین فیلم برداری داستان بازنویسی شد: شهرت رابرتز به سرعت رشد کرد تا جایی که کارگردان جرات نداشت پایان غم انگیزی را به فیلم اضافه کند. این بازیگر پس از این فیلم به ستاره هالیوود تبدیل شد، جایزه گلدن گلوب دیگری را هم دریافت کرد و در قسمت بهترین بازیگر زن نامزد اسکار شد.
این جایزه باعث شد پروژههای سینمایی جدیتر و نقشهای برتر به او پیشنهاد شود و دستمزد سه هزار دلاری او (برای نقش ویوین وارد) به میلیونها دلار افزایش یابد.
در سال 1990 چهار فیلم با حضور این بازیگر اکران شد: تریلر جوزف روبن “خوابیدن با دشمن” (Sleeping with the Enemy)، ملودرام جوئل شوماخر “جوان مرگ” (Dying young)، تریلر جنایی آلن پاکول “پرونده پلیکان” (The Pelican Brief) و فیلم فانتزی استیون اسپیلبرگ “هوک” (Hook). اگرچه این فیلمها از لحاظ مالی موفق بودند و با استقبال مخاطبین مواجه شدند اما نتوانستند به شهرت “زن زیبا” دست یابند.
در سال 1996 فیلم “مری رایلی” (Mery Reilly) به کارگردانی استیون فیرز اکران شد که جولیا رابرتز در آن نقش اصلی را بر عهده داشت. این فیلم در گیشه حتی نتوانست هزینه ساخت را تأمین کند و رابرتز برای اولین بار در قسمت بدترین بازیگر زن تمشک طلایی نامزد شد.
یک سال بعد این بازیگر تصمیم گرفت با پروژههای “تاریک” کار خود را آغاز کند. او در فیلم کمدی رمانتیک “عروسی بهترین دوستم” (My Best Friend’s Wedding) نقش یک منتقد آشپزی را بر عهده گرفت. این فیلم با استقبال مردم و منتقدین مواجه شد.
فیلم موفق بعدی دوران حرفهای این بازی فیلم زندگی نامهای “آرین براکویچ” (Erin Brokovich) به کارگردانی استیون سودربرگ بود. جولیا رابرتز در این فیلم نقش اصلی آرین براکویچ، مدافع حقوق بشر را ایفا کرد که علیه آلودگیهای محیط زیستی مبارزه میکرد. این فیلم بسیار موفق شد و اولین جایزه اسکار را برای این بازیگر به ارمغان آورد.
اما حرفه بازیگری او در همین نقطه متوقف نشد و به پروژههای دیگر هم دعوت شد. جولیا رابرتز در سال 2012 در کمدی “آگوست: اوسیج کانتی” (August: Osage County) در کنار بازیگر معروف، مریل استریپ، ظاهر شد. منتقدین بار دیگر بازی او را تحسین کردند و او نامزد بسیاری از جوایز آمریکا شد.
اکنون جولیا رابرتز یکی از گران قیمتترین بازیگران هالیوودی است. او در سال 2010 در فیلم “بخور، عبادت کن، عشق بورز” (Eat, Pray, Love) رایان مورفی حضور پیدا کرد. فیلم درباره یک زن متأهل به نام الیزابت است که به سراسر جهان سفر میکند و سعی میکند در هند و اندونزی خودش را پیدا کند. این بازیگر پس از این فیلم اعتراف کرد که مذهب هندو دارد.
در سال بعد فیلم “لری کراون” (Larry Crown) اکران شد که جولیا رابرتز در کنار تام هنکس ظاهر شد. این فیلم به همراه فیلم دیگر این بازیگر “هیولای پول” (Money Monster) در کنار جرج کلونی، مورد توجه منتقدین قرار نگرفت. با این حال بازی جولیا رابرتز تحسین شد.
در سال 2017 جولیا رابرتز مجدداً برای کمدی “روز مادر” (Mother’s Day) نامزد جایزه تمشک طلایی بدترین بازیگر زن شد.
زندگی شخصی او
جولیا رابرتز یکی از اشخاص مشهور هالیوود است نه تنها برای فیلمهایش بلکه برای روابط اش. او با بازیگران معروفی چون متیو پری و لئام نیسون رابطه داشت.
او در صحنه فیلم ماگنولیاهای پولادین عاشق بازیگر نقش مقابلش دیلن مک درموت شد. حتی شایعه شده بود که آن دو نامزد کردهاند و میخواهند ازدواج کنند. اما ازدواجی صورت نگرفت و جولیا با ریچارد گر دیده شد. مجدداً درباره زندگی او شایعاتی به وجود آمد.
این بازیگر طی فیلم برداری فیلم “مرگ بازان” (Flatliners) بازیگر کانادایی کیفر ساترلند را ملاقات کرد. آنها با رسانهها مصاحبه کرده و درباره عشق در نگاه اولشان صحبت کردند. آن دو تاریخ عروسی را مشخص کردند اما سه روز پیش از این مراسم بزرگ روزنامهها عکس ساترلند را در کنار یک دختر ناشناس چاپ کردند. پس از این اتفاق آن دو از هم جدا شدند.
جولیا رابرتز در سال 1993 با خواننده کانتری لایل لاوت ازدواج کرد. این زوج جوان تنها سه هفته پیش از عروسی باهم آشنا شده بودند و کل زندگی خانوادگیشان در جاده گذشت. آنها دو سال بعد تصمیم گرفتند از هم جدا شوند.
جولیا حدود دو سال با بازیگر سریال “نظم و قانون” (Law and Order) بنجامین برت رابطه داشت. او در این دوران سعی کرد رابطهاش را از رسانهها دور نگه دارد بنابراین درباره جزئیات رابطهشان چیزی نمیدانیم. برت میخواست یک خانواده پرجمعیت داشته باشد اما جولیا بیشتر وقت خود را به حرفه بازیگریاش اختصاص میداد.
جولیا طی فیلم برداری “مکزیکی” (Mexican) با همسر آیندهاش دنیل مادر آشنا شد. زمانی که آن دو باهم آشنا شدند دنیل متأهل بود، بنابراین در سال 2002 دنیل از همسرش ورا استاینر مادر جدا شد. رسانهها شایعه کرده بودند که جولیا با پرداخت رشوه به همسر دنیا تلاش کرد تا فرایند طلاق آن دو را تسریع کند. این دو در تابستان همان سال ازدواج باشکوهی داشتند.
دو سال بعد دوقلوهای آنها به دنیا آمدند – پسری به نام فینز والتر (به یاد پدر جولیا) و دختری به نام هزل پاتریشیا. جولیا در تائوس نیومکزیکو فرزندانش را بزرگ کرد. در سال 2007 فرزند دیگر او هنری دنیل به دنیا آمد.
جولیا رابرتز عاشق مدل موهای مختلف است. او در ابتدا با موی قرمز در سینما ظاهر شد اما بارها مدل موهایش را تغییر داد، رنگ آن را عوض کرد، موهایش را کوتاه کرد، چتری گذاشت، با موهای بلند ظاهر شد، یا آنها را کوپ کرد. اما پس از این تجربیات در سنین جوانی در حال حاضر ترجیح میدهد مدل موی کلاسیک داشته باشد.
رابرتز نه تنها یک مادر موفق بلکه یک عمه مهربان هم است. او در زندگی آینده برادرزادهاش اما رابرتز نقش مهمی داشت، زیرا او هم بازیگر شده است. اما پس از جدایی پرسروصدای والدین اش به همراه مادرش بی خانمان بود و عمهاش جولیا بود که به آنها کمک کرد. او همیشه به برادرزادهاش اهمیت میدهد و حتی به او توصیه کرد تا با ایوان پترز ازدواج نکند زیرا معتقد بود که نباید در آن سنین کم چنین اشتباهی را مرتکب شود. آن دو سرانجام باهم نامزد شدند اما در اوایل سال 2016 از هم جدا شدند.
گفته میشود که رابرتز در مرگ خواهر ناتنیاش نانسی موتز نقش داشت. زیرا او همیشه درباره رابرتز حرفهای منفی میزد، که احتمالاً شوخی بود.
طبق اخبار رسمی نانسی موتز 37 ساله براثر استعمال مواد مخدر از دنیا رفت که رسانهها آن را خودکشی میدانند. در نامه خودکشی نانسی سه صفحه به جولیا اختصاص داده شده، که طی آن نانسی جولیا مسئول قطع رابطه او با مادر بیمارش میداند. رابرتز درباره حملات خواهرش پس از مرگ مادر چیزی نگفت، شرکت در تمام فعالیتهای تفریحی را لغو کرد و طبق گفته شاهدین در مراسم خاکسپاری اشک میریخت.
اکنون این بازیگر به همراه همسر و فرزندانش در یک پنت هاوس در منهتن زندگی میکند. او دارای یک کمپانی فیلم سازی است و در خیریه هم شرکت دارد.
فیلم شناسی
- پیتزای جادویی (Mystical pizza)
- ماگنولیاهای پولادین (Steel magnolias)
- زن زیبا (Pretty woman)
- عروسی بهترین دوستم (My Best Friend’s Wedding)
- عروس فراری (Runaway Bride)
- آرین براکویچ (Erin Brockovich)
- یازده یار اوشن (Ocean’s Eleven)
- لبخند مونا لیزا (Mona Lisa Smile)
- بخور عبادت کن عشق بورز (Eat Pray Love)
- آگوست: اوسیج کانتی (August: Osage County)
- قلب طبیعی (The normal heart)
- تار شارلوت (Charlotte’s Web)
- کرمهای شبتاب در باغ (Fireflies in the garden)
- آینه آینه (Mirror Mirror)
دیدگاهها