10 صحنه فیلمهای سینمایی که لحظات تراژیک زندگی بازیگران را پیش بینی نمودند
همانطور که بسیاری معتقدند اپیزود Bart to the Future از سریال “سیمپسونها” (The Simpsons) در سال 2000 ورود دونالد ترامپ به عرصه ریاست جمهوری را پیش بینی کرده بود. یا اپیزود Fatman and Robin (درباره تلاش بی نتیجه رابین ویلیامز برای خودکشی) در سریال “مرد خانواده” (Family Guy) زمانی پخش شد که اخبار مرگ این بازیگر شنیده شد.
با وجود اینکه ممکن است گاهی اوقات یک بازیگر صحنههایی را ایفا کند که با زندگی خودش شباهتهایی داشته باشد، اما در کمال تعجب برخی از صحنههای فیلمهای بازیگران با لحظاتی از زندگی واقعیشان کاملاً برابر است. در اینجا 10 صحنه فیلمهای سینمایی که لحظات تراژیک زندگی بازیگران را پیش بینی نمودند به شما معرفی میکنیم.
10. بتمن آغاز میکند – Batman Begins
این فیلم که در 15 ژوئن 2005 اکران شد هنوز هم به عقیده بسیاری یکی از بهترین فیلمهای قهرمانانه سالهای 2000 است. پس از این فیلم سه گانه شوالیه سیاه اکران شد که شامل “شوالیه تاریکی” (The Dark Knight) در سال 2008 و “شوالیه تاریکی برمی خیزد” (The Dark Knight Rises) در سال 2012 میباشد.
بروس وین پس از زندانی شدن در بوتان به اتهام دزدی با هنری دوکارد (لئام نیسون) آشنا میشود و توسط او به انجمن سایهها برده میشود. پیش از آنکه آن دو به کوه پوشیده از برف برسند، وین به داستان زندگی دوکارد گوش میدهد. دوکارد پیش از آمدن به این کوه همسری داشته که عاشقش بوده اما او کشته شد.
چهار سال بعد، در 16 مارس 2009، ناتاشا ریچاردسون همسر نیسون درحالی که در کلاس آموزش اسکی پیست کوه ترمبلانت در کبک به عنوان تازه کار مشغول یادگیری بود از ناحیه سر دچار آسیب شد. سپس به بیمارستان لنوکس هیل در شهر نیویورک برده شد. او در 18 مارس براثر خونریزی مغزی از دنیا رفت.
نیسون با وجود یک دهه پس از مرگ همسرش هنوز ازدواج نکرده است. او اعتراف کرد که برای کنار آمدن با فراق مرگ همسرش با نقشهای مختلف خود را سرگرم میکند.
9. بالاتر از سوظن – Above Suspicion
این فیلم که در تاریخ 1 مه 1995 در HBO پخش شد یک تریلر کمتر شناخته شده است. در این فیلم کریستوفر ریوز در نقش یک افسر پلیس فلج به نام دمپسی کین ظاهر میشود که میخواهد همسر (کیم کترال) و معشوقهاش (ادوارد کر) را به قتل برساند. او کمتر از یک هفته بعد در 27 مه ریوز به اسب سواری رفت.
زمانی که از روی مانعها میپرید ناگهان اسب او ایستاد. ریو به جلو پرت شد و در نهایت با سر روی مانع افتاد. در این سانحه مهره اول و دوم ریوز شکست و از گردن به پایین فلج شد.
او در سالهای باقی مانده زندگی خود به سخنگوی بیماران نخاعی تبدیل شد و به بسیاری از بیماران آسیب دیده نخاعی کمک کرد. ریوز در سال 2004 در سن 52 سالگی از دنیا رفت.
8. جمعه سیزدهم – Friday The 13th
آلیس هاردی (آدریان کینگ) که در فیلمهای جمعه سیزدهم 1 و 2 در سالهای 1980 و 1981 حضور یافت، نقش یک هنرمند موفق را ایفا میکند که به عنوان مشاور کمپ فعالیت خود را آغاز میکند. آلیس برخلاف مشاوران دیگر از دست قاتل داستان، جیسون، زنده میماند و حتی مادر جیسون، پاملا وورهیز را از بین میبرد. اما سرانجام جیسون آلیس را پیدا کرده و با کوبیدن چکش یخ شکن به سرش او را در معبد از بین میبرد.
کینگ مدتی پس از فیلم برداری سری دوم این فیلم، در مقابل درب خانوادهاش تصاویر مستند پولاروید را دریافت کرد که در آن زمان مشغول فعالیت در آن بود. فردی که این تصاویر را در مقابل درب خانوادهاش قرار میداد سعی کرد از طریق راههای دیگر نیز با او ارتباط برقرار کند.
بنابراین کینگ متوجه شده بود که همانند فیلم در اینجا هم کسی در پی اوست، با این تفاوت که این بار کسی به دنبال کینگ بود که با دیدن او به یاد فردی در گذشتهاش میافتاد که در حق او بدی کرده بود.
این مسئله در آن زمان بسیار عجیب بود زیرا در آن زمان دنبال کردن بازیگران چندان رایج نبود. در نتیجه در این باره قانونی هم وجود نداشت و بنابراین کینگ نمیتوانست از قانون کمک بگیرد.
7. نمایش شیطانی – Evil Toons
این فیلم انیمیشن اکشن درباره یک گروه از دختران نوجوان است که میخواهند یک عمارت قدیمی را تمیز کنند. دیوید کارادین نقش جیدئون فیسک را ایفا میکند، یک پیرمرد عجیب که یک کتاب قدیمی را در اختیار این دختران قرار میدهد که ارواح شیطانی همانند شخصیتهای کارتونی از آن خارج میشوند. اگرچه این فیلم در مقایسه با فیلمهایی نظیر فرزندان بی بی (Bébé’s Kids) دنیای خوب (Cool World) عجیبتر است اما در این فیلم صحنهای وجود دارد که فیسک خودش را حلق آویز میکند.
در سال 2009 جسد دیوید کارادین را در کمد اتاق یکی از هتلهای بانکوک یافتند در حالی که یک طناب به دور گردن و اندام تناسلیاش بسته شده بود. با توجه به شیوه از بین رفتن او بسیاری معتقدند که او در حین انجام یک فعالیت جنسی خطرناک مانند اختناق شهوانی از دنیا رفت.
اگرچه حلق آویز کردن یکی از روشهای رایج خودکشی است اما عجیب است که جیدئون فیسک به همان روشی که کارادین حدود دو دهه بعد از دنیا رفت، خودکشی کرد.
6. شکوه علفزار – Splendor In The Grass
یک تراژدی رمانتیک محصول سال 1961 با بازی ناتالی وود و وارن بتی، به نویسندگی ویلیام اینج برنده جایزه اسکار و کارگردانی الیا کازان (در بار انداز “On the Waterfront” و شرق بهشت “East of Eden”).
وود در این فیلم نقش ویلما دین یا دینی، یک دختر نوجوان در سال 1928 را ایفا میکند که در برابر تمایلات جنسی خود نسبت به دوست پسرش، باد استامپر، با بازی بتی، مقاومت میکند. خانواده مرفه باد به او فشار میآورند که به دانشگاه ییل برود، اما باد پس از جدایی از دینی دچار شکست فیزیکی شده و به بیماری ذات الریه دچار میشود.
دینی که از این وضعیت ناراحت است با یک پسر دیگر به یک مکان دورافتاده میرود. زمانی که دینی در برابر خواستههای جنسی آن پسر مقاومت میکند، او تلاش میکند به دینی تجاوز کند. دینی که دچار شکست روانی شده سعی میکند با پرت کردن خود به درون آبشار خودش را بکشد.
در سال 1981 وود به طرز عجیبی در کرانه جزیره سانتا کاتالینا که در 35 کیلومتری جنوب تا جنوب غربی لس آنجلس قرار دارد غرق شد و از دنیا رفت. او پس از اینکه از قایقش ناپدید شد، بعدها در حالی پیدا شد که با لباس خواب روی اقیانوس آرام شناور بود.
در ابتدا مرگ او را تصادفی اعلام کردند اما بعدها شایعات زیادی به پا شد که یکی از آنها این بود که کریستوفر واکن در این موضوع نقش داشت. عجیبتر اینکه قایقی که او در آن قرار داشت “شکوه” نام داشت.
شاید همه چیز تصادفی به نظر برسد اما عجیب است که مرگ وود در قایقی رخ داد که هم نام فیلمی بود که او در آن میخواست خود را غرق کند.
5. زندگی همین است – That’s Life
یک فیلم محصول سال 1986 و به کارگردانی بلیک ادواردز که از ذهن بسیاری پاک شده است. این فیلم درباره یک معمار ثروتمند به نام هاروی فیرچیلد (جک لمون) است که 60 ساله شد. همسر او، جیلیان (جولی اندروز) درباره مشکل گلواش نگران است که ممکن است به از دست دادن صدایش منجر شود. او حتی به دوستش میگوید که حرفه خوانندگیاش به پایان رسیده است.
پس از بیش از یک دهه در سال 1997، اندروز در بیمارستان مونت سینای بستری شد تا یک تومور غیر سرطانی را از گلویش خارج کند. با این حال این جراحی باعث شد که اندروز صدایش را از دست داده و حرفه خوانندگیاش به پایان برسد. یکی دیگر از شباهتهای زندگی اندروز با جیلیان این بود که جیلیان در پایان متوجه شد که دیگر سرطان ندارد.
4. هذرها – Heathers
این فیلم کمدی سیاه محصول سال 1988 درباره چهار دختر نوجوان است که در دبیرستان اوهایو یک گروه تشکیل میدهند. رهبر این گروه هیدر چندلر (کیم واکر) است که در بخشی از فیلم میپرسد، “آیا برای صبحانه تومور مغز دارید؟” در صحنه بعدتر فیلم پتر داوسون (جرمی اپل گیت) میگوید، “من فکر نمیکنم بتوانم از پس خودکشی بربیایم.”
در سال 2001 کیم واکر در سن 32 سالگی بر اثر تومور مغزی درگذشت. اگرچه این اتفاق به اندازه کافی عجیب بود اما عجیبتر این است که جرمی اپل گیت در سال 2000 خودکشی کرد. این اتفاقات عجیب باعث میشود تصور کنیم این فیلم همانند طالع نحس یا طلسم ارواح بوده است.
3. تغییر چهره – Face/Off
یک فیلم علمی تخیلی اکشن محصول سال 1997 به کارگردانی جان وو که در آن جان تراولتا و نیکولاس کیج چهرههای خود را تعویض میکنند. شان آرچر (جان تراولتا) مأمور ویژه اف بی آی است که پس از توطئه قتل یک روانی به نام کاستور تروی (نیکولاس کیج) زنده میماند. اما گلوله به پسر آرچر اصابت کرده و فیلم با صحنه مرگ پسر آرچر در آغوش او آغاز میشود.
در سال 2009 پسر جان تراولتا در حالی که با خانوادهاش برای تعطیلات به باهاما رفته بود در حمام دچار حمله شد و بر اثر برخورد سرش به وان از دنیا رفت. جت تراولتا بیمار اوتیسم بود و قبلاً هم دچار حمله شده بود اما هیچ کس انتظار این اتفاق را نداشت. جان تراولتا بعدها گفت که مرگ جت بدترین اتفاق زندگی او بود.
2. مردم عادی – The Crowd
یک فیلم عجیب محصول سال 1928 به کارگردانی کینگ ویدور، که اگرچه عمده شهرت او به دلیل فیلم “جدال در آفتاب” (Duel in the Sun) است اما او از سالهای 1913 تا 1980 فیلمهای مختلفی را کارگردانی نمود. مردم عادی یک فیلم صامت است که نامزد دو جایزه اسکار شد و در سال 1989 در فهرست ملی ثبت فیلم قرار گرفت. فیلم داستان زندگی جان سیمز (جیمز مورای) را نشان میدهد که به نیویورک آمده، با یک زن ازدواج کرده و سرانجام به الکل معتاد شده و شغلش را از دست میدهد.
نقش آفرینی او در این فیلم با تحسین مواجه شد و او به موفقیت مالی دست یافت. اما اعتیاد به الکل و بداخلاقی او در اثر مصرف الکل حرفه او را نابود کرد. در نتیجه همانند نقش او در فیلم “مردم عادی” بقیه زندگیاش در اثر اعتیاد به الکل و بیکاری نابود شد.
در سال 1930 به علت حضور در دادگاه در حالت مستی به شش ماه زندان محکوم شد. در سال 1934 او نمیتوانست در حرفه بازیگری کار پیدا کند در نتیجه مجبور بود در خیابان گدایی کند. او دو سال بعد در سن 35 سالگی براثر افتادن در رودخانه هادسون غرق شد و از دنیا رفت.
1. گرفتن یک دزد – To Catch A Thief
این فیلم به کارگردانی آلفرد هیچکاک پس از فیلم کلاسیک “پنجره عقبی” (Rear Window) در سال 1955 اکران شد. فیلم درباره یک سارق حرفه ای بازنشسته به نام رابی (کری گرانت) است که به “گربه” شهرت دارد، او اکنون می خواهد با گرفتن یک فرد حیله گر که در ریویرای فرانسه توریست های ثروتمندان را به دام می اندازد، شهرت خود را زنده کند. فرانسیس (گریس کلی) دختر یک بیوه ثروتمند، دختری است که رابی به او علاقه مند است. در یک صحنه فرانسیس دیوانه وار رانندگی میکند تا رابی را بترساند.
در سال 1982 زمانی که گریس کلی از خانهاش در راک اجل به موناکو رانندگی میکرد دچار سکته شد. این اتفاق باعث شد کنترل خودرو مدل روورپی 6 3500 ساخت 1971 را از دست داده، از جاده منحرف شده و به داخل یک دره 37 متری بیفتد.
اگرچه کلی به بیمارستان موناکو برده شد اما همان شب و پس از جدا کردن دستگاههای حیاتی از بدنش از دنیا رفت. در نتیجه کلی 30 سال پس از رانندگی خطرناکش در فیلم براثر تصادف از دنیا رفت.
دیدگاهها