10 فرد عادی که به دلایل معمولی به شهرت رسیدند
آرزوی تمام افراد این است که مشهور شوند. حالا چه این شهرت از راه بازیگری به دست آید یا اجرا در مقابل هزاران طرفدار، و یا شرکت در مسابقات ورزشی مختلف. از حدود هفت میلیارد انسان روی کره زمین تنها درصد کمی از آنها این شانس را دارند تا به شهرت برسند. اغلب سلبریتی ها سخت کوش، اهل رقابت و البته خوش شانس هستند. آنها از طریق تکرار و تمرین مهارت لازم را به دست آورده و البته از لحاظ ژنتیکی هم با استعداد هستند. این لیست درباره این افراد نیست. درباره افراد معمولی است که به دلیل معمولی بودنشان شهرت یافتند.
10. افرادی که نام سلبریتی ها را دارند
چه چیزی میتواند از این معمولیتر باشد که نامی که در روز تولدتان برایتان انتخاب شد با نام سلبریتی ها یکسان باشد. این کار هیچ زحمتی ندارد، البته جز متولد شدن. بسیاری از سلبریتی ها نام خود را تغییر میدهند تا نام جذابتر و به یادماندنیتری داشته باشند. اما هرازگاهی با سلبریتی هایی مواجه میشویم که نامهای معمولی دارند و این مسئله بر افرادی که همان نامها را دارند تأثیر میگذارد.
برای مثال، تیلور سوئیفت یکی از ستارههای پاپ جهان است که روز به روز بر شهرت اش افزوده میشود. اما تیلور سوئیفت یک عکاس مرد از سیاتل است که چنین آدرس ایمیلی دارد: TaylorSwift@gmail.com. او روزانه از طرفدارانی که تصور میکنند با تیلور سوئیفت سوپراستار ارتباط برقرار کردهاند هزاران ایمیل دریافت میکند (از جمله تصاویر برهنه برخی از طرفداران پرشور).
او تنها نیست. چه نام این افراد تیلور سوئیفت باشد چه متیو برودریک یا دونالد ترامپ، در هر صورت دوست ندارند راجع به نام آنها نظر بدهید زیرا این نظرات تنها به بازیگران و سلبریتی های مربوطه بازنمی گردد بلکه درباره آنها نیز است.
9. افرادی که به میم تبدیل شدند
انسان جایزالخطاست. به همین دلیل است که یکی از معمولیترین راههای مشهور شدن این است که این اتفاق تصادفا رخ دهد.
اینترنت یکی از جدیدترین راههای به شهرت رسیدن است. امروزه در فضای اینترنت شاهد تصاویر و میم های مختلف هستید که از افراد عادی به دست آمده و باعث شهرت آنها شدهاند. برخی از این تصاویر بامزه و برخی شرم آور هستند. در هر صورت باید نسبت به آنها بی خیال باشید زیرا این تصویر شماست که موجب خنده دیگران شده نه خودتان. بنابراین باید نوتیفیکیشن شبکه اجتماعی خود را خاموش کنید.
8. جان دو
جان دو (John Doe) یک انسان حقیقی نیست بلکه یک نام جمعی برای یک شخص بی نام و ناشناخته است که به سمبل یک انسان معمولی تبدیل شده است. این نام در حقیقت یک راه قانونی برای صاحب خانههاست که بتوانند مستاجران و بی خانمانها را از املاک خود بیرون کنند، بدون اینکه از لحاظ قانونی به مشکل بربخورند. این نام اولین بار در قرن سیزدهم برای این کار استفاده شد.
معمولاً در پروندههای قانونی نام جان دو را برای شاکی و ریچارد دو (Richard Roe) را برای مدافع به کار میبرند. هیچ کس نمیداند این نامها در حقیقت از کجا ریشه گرفتند. اما جالب است بدانید doe گوزن ماده و roe گونهای از گوزن است که در بریتانیا بسیار دیده میشود. در حال حاضر جان دو برای افرادی که هویتشان تأیید نشده و افرادی که نمیخواهند در مراحل قانونی شناخته شوند، استفاده میشود.
7. جیمی هوفا
احتمالاً یکی از بزرگترین رازهای تاریخ ایالات متحده به جیمی هوفا (Jimmy Hoffa) باز میگردد. هوفا از سال 1958 تا 1971 رئیس سابق اتحادیه بین المللی کامیون دارها بود که به دلیل تاکتیکهای سیاسی و ارتباطش با مافیا شناخته میشد.
هوفا در سال 1975 و پس از ملاقات با دو رئیس مافیا ناگهان ناپدید شد. درباره این پرونده تحقیقات بسیاری انجام گرفت و بسیاری از مأمورین دولتی درباره سرنوشت هوفا حدس و گمانهای بسیاری داشتند.
احتمالاً یکی از دلایل شهرت نام جیمی هوفا و توجه مردم به او موفقیت سری فیلمهای پدرخوانده بود که در همان زمان اکران شد. برنامه پخش زنده شنبه شب و بسیاری از کمدین ها نام جیمی هوفا را به عنوان جوک به کار برده و برای اشاره کردن به چیزی که گم شده و یافتن آن دشوار است استفاده میکنند.
درباره سرنوشت جیمی هوفا افسانههای شهری مختلفی وجود دارد. با گذشت زمان برخی ادعا میکنند از مکان اقامت هوفا آگاهاند. این مسئله نشان میدهد که با ناپدید شدن هم میتوان به شهرت رسید.
6. الیزابت اسوینی
در بازیهای المپیک بهترین وقایع و رویدادها رخ میدهد. البته در این رویدادها افراد معمولی دیده نمیشدند تا المپیک زمستانی سال 2018 که الیزابت اسوینی (Elizabeth Swaney) با اجرای معمولی خود تماشاگرانی که اسکی زنان را تماشا میکردند شوکه کرد.
بسیاری از افراد، حتی عوامل المپیک در تعجب بودند که یک نفر با چنین اجرای سطح پایینی چگونه به مسابقات المپیک راه یافته است. پاسخ این بود: اسوینی از سیستم سو استفاده کرده بود.
او که میدانست نمیتواند با تیم ایالات متحده رقابت کند، سرانجام تصمیم گرفت برای تیم مجارستان (محل تولد اجدادش) بازی کرده و از شانس خود استفاده کند. تنها کاری که باید انجام میداد این بود که در تمام مسابقات شرکت کرده و زمین نخورد تا بتواند امتیازات لازم را به دست آورد.
الیزابت اسوینی پس از چند سال توانست به رؤیای خود برسد، شیوهای که پت بلک برن، از ورزشهای CBS آن را اینگونه توصیف میکند: “سوءاستفاده از سیستم برای رسیدن به اهداف زندگیتان در حالی که برای دسترسی به آن حداقل شرایط را دارا هستید.” مسلماً کمیته المپیک در حال حاضر در تلاش است تا با این شیوه مقابله کند.
5. جو لوله کش
ساموئل جوزف ورزلبکر (معروف به جو لوله کش) در کمپین انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 ایالات متحده به شهرت رسید. پس از اینکه جو از باراک اوباما درباره برنامه مالیاتی جدیدش سؤال کرد، سناتور جان مک کین او را به عنوان یک آمریکایی سخت کوش طبقه متوسط معرفی کرد که اوباما میخواست با سیاستهای اجتماعیاش او را آزار دهد.
جو به نماد محافظه کاران تبدیل شد. با این حال در جریان کمپین مشخص شد که جو لوله کش است و بدون مجوز فعالیت میکند. جو آنقدرها از شهرت جدیدش خوشحال نبود. او پس از کمپین در گروه کرایسلر الالسی یک شغل به دست آورد.
او و جان مک کین دیگر دوست نیستند و او در این باره میگوید، “مک کین میخواست از من استفاده کند…این یک نقشه بود.” با تبدیل شدن به نماد طبقه متوسط بیشتر احساس میکنید یک فرد معمولی هستید و این دردناک است.
4. ویلیام هانگ
بسیاری از افراد آواز خواندن را دوست دارند حالا چه برای خودشان یا در مقابل دیگران. به همین دلیل است که کارائوکه محبوب شده است. با این حال برخی از افراد آنقدر صدایشان خوب نیست که به یک خواننده حرفهای تبدیل شوند. اما این موضوع مانع ویلیام هانگ (William Hung) نشد.
او در تست صدا در مسابقه American Idol آهنگ She Bangs ریکی مارتین را اجرا کرد و اگرچه سایمون کاول (Simon Cowell)، یکی از داوران، آنچنان از او تعریف نکرد اما توانست نظر تماشاگران را جلب کند. زمانی که سایمون به هانگ گفت او نمیتواند بخواند یا برقصد، هانگ گفت، “من بهترین اجرای خود را ارائه دادم و از این بابت پشیمان نیستم.” داوران دیگر گفته او را تحسین کردند و در کمال تعجب همگان او به یک سوپراستار تبدیل شد.
بسیاری از افراد از شهرت او ناراحت بودند. آنها معتقد بودند که شهرت او از این حقیقت ناشی میشود که مردم او را مسخره میکنند و او به نماد مردم آسیایی تبدیل شده است. اما هانگ معتقد بود که از این توجه خوشحال است و مردم او را مسخره نمیکنند.
هانگ در حال حاضر در دپارتمان پلیس لس آنجلس یک تحلیلگر آمار است. اگرچه او در حال حاضر دیگر اجرا نمیکند اما زمانی که به آن روزها فکر میکند، با وجود انتقادات تند و تیز افراد، از شهرت اش خوشحال است.
3. کولین هولمز
کولین هولمز (Colin Holmes) خودش مشهور نیست، بلکه مغزش مشهور است. او زمانی که 28 ساله بود و فارغ التحصیل شده بود، به مدت 27 بار بی حرکت ماند تا از مغز او اسکنهای ام آر آی 10 دقیقهای گرفته شده و تصاویر با کیفیت به دست آید. این کار زمانی انجام گرفت که اسکن ام آر آی همانند امروز چندان رایج نبود. به همین دلیل این عکسها (که کولین 27 یا کولین معمولی” نامیده میشد برای مطالعه بر روی مغز بسیار اهمیت داشت.
از آن زمان به بعد مغز کولین در سراسر جهان و در بیش از 800 مقاله تحقیقاتی و کارهای علمی مورد استفاده قرار گرفته است. اگرچه مغز او شهرت دارد اما بسیاری از دانشمندان نمیدانند کولین کیست. او برای هیچ کدام از تصاویر مغزش هیچ جایزه یا پاداشی دریافت نکرد. اما او با این موضوع مشکلی ندارد و خوشحال است که توانسته برای جامعه علمی جهان مثمر ثمر باشد.
زمانی که کولین 52 ساله شد از مغز او اسکن ام آر آی دیگری گرفته شد تا آن را با اسکنهای قبلی مقایسه نماید. پس از آن نفس عمیقی کشید و گفت، “فکر میکنم هنوز هم کمی وقت دارم.” بنابراین دفعه بعد که با یک تصویر مغز مواجه شدید ببینید آیا متعلق به کولین است یا خیر.
2. ماریو مندوزا
زمانی که مسابقه بیسبال تماشا میکنید یا کسی درباره عملکرد یک ورزشکار صحبت میکند احتمالاً واژه “خط مندوزا” را میشنوید. بسیاری از ورزشکاران (به خصوص بازیکنهای بیسبال) را بالاتر یا پایینتر از خط مندوزا توصیف میکنند که نشان دهنده استعداد و ظرفیت آنهاست.
این نام بر اساس نام ماریو مندوزا بازیکن سابق تیم سیاتل مارینر انتخاب شد. در ابتدا هم تیمیهای او این نام را به کار بردند و بیشتر به عنوان جوک استفاده میکردند. اما زمانی رسمی شد که جرج برت، یکی از بازیکنهای بیسبال در حالی که با یک خبرنگار مشغول گفتگو بود درخواست کرد که ببینند آیا بازیکنی پایینتر از آستانه خط مندوزا است یا خیر.
ماریو مندوزا خودش در آستانه 200 قرار داشت و یک بازیکن معمولی محسوب میشد، افرادی که نزدیک این آستانه قرار دارند عملکرد متوسط خواهند داشت. این عبارت آنقدر شهرت یافت که اکنون جز اصطلاحات ورزشی محسوب میشود. بنابراین افسانه ماریو مندوزا به بخشی از تاریخ تبدیل شد و نشان دهنده آستانه کیفیت توپ زنان بیسبال است.
1. آدولف کوتله
پیش از اینکه بدانیم افراد معمولی این لیست چگونه به شهرت رسیدند باید ببینیم معنای واقعی “عادی” چیست. آدولف کوتله (Adolphe Quetelet) اولین و مهمترین فردی بود که باعث شد انسانها از لحاظ علمی عادی قلمداد شوند.
او که در اصل یک ستاره شناس بود، پس از مشاهده شورش سربازان طی انقلاب بلژیک در اوایل قرن نوزدهم، از دانش خود برای مطالعه مردم استفاده کرد. او میخواست برای رفتار انسان قوانین و مدل سازمان یافته پیدا کند، درست همانطور که اسحاق نیوتون قوانین دنیای فیزیکی را کشف کرد.
او اطلاعات مربوط به اندازه گیری انسان که توسط دولتهای اروپایی به دست آمده بود، را جمع آوری کرد. او زمانی که ازدواج کرد با استفاده از قوانین میانگین اخترشناسی، میانگین اندازههای انسان از قد تا سن را اندازه گیری نمود. او سپس با استفاده از این اندازهها چیزی که ما اکنون به عنوان یک انسان عادی در نظر داریم را به وجود آورد.
برای مثال او با استفاده از میانگین قد و وزن افراد شاخص توده بدنی یا BMI را به دست آورد که هنوز از آن استفاده میکنیم. با این حال برای کوتله واژه عادی از چیزی که ما امروزه عادی میپنداریم متفاوت بود.
در مطالعات ستاره شناسی و ریاضیاتی او عادی یا میانگین به معنای تندرستی بدن است که یک فرد دوست دارد به آن دست یابد. بنابراین بنا بر تعریف او عادی بودن به معنای کامل بودن است. بنابراین از عادی بودن خود لذت ببرید زیرا نشان میدهد شما یک انسان کامل هستید.
دیدگاهها