10 ناتوانی عجیب و ناامیدکننده حافظه
حافظه انسان کامل نیست. در طول زمان بسیاری از خاطرات ما محو میشوند. درنتیجه بسیاری از خاطرات پیشپاافتاده را بهسختی به یاد میآوریم. اما برخی از خاطرات هرگز فراموش نمیشوند و همیشه مانند روز اول به یاد میمانند. روانشناسان دراینباره نظریههای مختلفی دارند و برخی از نظریههای آنها ممکن است شوکهتان کند.
10. حواسپرتی
بسیاری از افراد حواسپرت هستند، به این معنا که تنها به مسئله موردعلاقه خود توجه کرده و حواسشان به اطراف نیست. دلیلش این است که توجه شما تقسیمبندی شده است. زمانی که تنها بر یک چیز تمرکز کردهاید دیگر مغزتان نمیتواند اتفاقات اطراف شما را به حافظه بسپارد.
برای نمونه، زمانی که بر چیزی تمرکز کردهاید متوجه تغییرات اطراف خود نخواهید شد. اما دلیل این مسئله چیست؟ دانشمندان معتقدند این ویژگی باعث میشود خاطرات تکراری و روزمره زندگی را فراموش کنیم. در غیر این صورت تمام خاطرات را به یاد داشتیم و ذهنمان آنقدر متراکم بود که نمیتوانستیم خاطرات مهم زندگیمان را به یادآوریم.
9. نوک زبان
گاهی اوقات پیش میآید که چیزی را به یاد آورده اما نمیتوانیم تمام خاطرات را کامل به یاد بیاوریم. به این صورت که گویی میدانید میخواهید چه بگویید اما نمیتوانید کلمات مناسب را پیدا کنید. یا اینکه میدانید که میخواستید چه بگویید اما نمیتوانید آن را کامل به یاد آورید. گاهی اوقات بهجای یادآوردن مسئله موردنظر جزئیات بههمریخته آن را به یاد میآورید. پدیده نوک زبان بودن در بزرگسالان بسیار بیشتر است.
اما چرا این اتفاق رخ میدهد؟ دانشمندان معتقدند زمانی که چیزی میبینیم سریعاً نمیتوانیم تمام چیزهای مربوط به آن را به یادآوریم، زیرا مغز ما هر دفعه که بشقاب میبینیم دفعات غذا خوردن را به ما یادآوری میکند. در این شرایط بهتر است به تعداد بخشها و کلماتی که به یاد آوردهاید توجه کنید. در این شرایط ممکن است حافظهتان فعال شده و گفته موردنظر خود را به یاد آورید.
8. تأثیر خواب
شاید این را قبول نکنید اما بسیاری از افراد آن را تجربه کردهاند: به فردی چیزی را میگویید که مطمئن هستید از یک منبع قابلاطمینان شنیدهاید، اما بعدها متوجه میشوید چیزی که آنقدر مطمئن دربارهاش حرف زدهاید را از یک منبع غیر قابلاطمینان شنیده بودید. این پدیده “تأثیر خواب” نامیده میشود به این معنا که اطلاعاتی را به یاد میآورید که در اصل نمیدانید از کجا شنیدهاید.
یک مثال “تأثیر شهرت اشتباه” است. اگر فهرستی از نامها را در مقابلتان قرار دهند، یک روز بعد تصور میکنید آن نامها نام اشخاص معروف هستند. زیرا نمیدانید آن نامها را کجا شنیدهاید و بنابراین تصور میکنید آن اشخاص معروف هستند.
7. خاطرات اشتباه
تخیل چیزی است که خاطرات رخ نداده را در مغزتان قرار میدهد. در فیلمهای چون “تلقین” (Inception) از این موضوع استفادهشده است، اما باید بدانید این مسئله حقیقت دارد. ترسناکتر این است که این کار به امکانات چندان پیچیده هم نیاز ندارد. برای این کار تنها باید با فردی که میخواهید خاطرات را در ذهنش بکارید، چند مصاحبه داشته باشید. روانشناسان معتقدند که پس از انجام چندین مصاحبه میتوان 20 تا 40 درصد خاطرات را در ذهن فرد کاشت، خاطراتی که هرگز رخ نداده است.
همچنین مردم ممکن است در برخی شرایط اعترافات اشتباه داشته باشند. طبق یافتههای دو روانشناس به نامهای سائول کاسین و کاترین کیچل، اگر یک شاهد معتقد باشد که فردی را در حال ارتکاب یک جرم دیده است دران صورت احتمال دارد که فرد به انجام آن کار اعتراف کند.
سی و پنج درصد افراد حتی انجام آن کار را با ذکر جزئیات شرح میدهند. اگرچه این مسئله ترسناک است اما نباید نگران بود. با این روش تنها میتوان خاطرات ساده را در ذهن فرد کاشت اما افراد در برابر خاطرات پیچیده و باورنکردنی مقاومت میکنند.
6. تفکر قالبی
جالب است بدانید که تفکرات قالبی میتوانند بر تفکرات حاضر و خاطراتتان تأثیر بگذارند. در حقیقت خاطرات شما با عقاید و ارزشهای زمان حال شکل میگیرند. در یک آزمایش یک فهرست از نامهای زنان و مردان را در اختیار افراد قرار دادیم. زمانی که از آنها خواستیم نام افراد مشهور را به یاد آورند آنها معمولاً نام مردان را به یاد میآوردند باوجوداینکه در آن فهرست نامهایی از هر دو جنسیت وجود داشت.
این تفکرهای قالبی منفی میتواند در گزارشات پلیس هم نقش داشته باشد. به همان صورتی که تفکرهای قالبی بر حافظه ما تأثیر میگذارد، میتواند بر چگونگی خاطرات یک شاهد از یک جرم هم تأثیرگذار باشد. بنابراین شاهدان در ضمن یادآوری یک جرم و شناسایی مجرم ممکن است از تفکرات قالبی خود استفاده کنند.
5. فراموش کردن در طول زمان
همه میدانند که خاطراتشان در طول زمان محو میشود. گاهی اوقات خاطرات خود را کاملاً به یاد میآوریم اما پس از مدتی جزئیات آن را فراموش کرده و تنها موضوع اصلی آن را به خاطر داریم. این مسئله شاید بد به نظر برسد اما اینگونه نیست. شاید در ابتدا آن خاطرات مهم باشند اما پس از سالها به جزئیات آن نیاز نداریم بنابراین فراموش کردن آنها مشکلی ایجاد نمیکند.
روانشناس معروف هرمان ابینگوس ایده “منحنی فراموشی” را ابداع کرده است. او معتقد است در ابتدا خاطرات را سریعاً فراموش میکنید. اما بهتدریج این روند فراموشی کندتر شده و تنها جزئیات بیاهمیت را فراموش میکنیم. درنتیجه خاطرات اصلی باقیمانده و جزئیات بیاهمیت آن فراموش میشوند.
4. بازیابی حافظه
زمانی که مغز شما خاطرات را به یاد میآورد آن را از طریق فرایند “بازیابی و تثبیت” حفظ میکند. اما در طول زمان به دلیل عدم استفاده از این خاطرات ضعیفتر خواهند شد. اخیراً روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند زمانی که حافظه ما چیزی را به یاد آورد درصورتیکه از آن استفاده نشود و تثبیت نشود ممکن است بهسرعت از بین برود. تثبیت خاطرات بازیابی آن ها نامیده میشود. اگر به استرس دچار شوید فرایند بازیابی و تثبیت خاطرات قویتر خواهد شد.
اگرچه شاید این مسئله ناامیدکننده به نظر برسد اما باعث شده که برای اختلال استرسی پس از ضایعه روانی به یک توضیح برسیم. با این کار میتوان به بیمار یک دارو داد تا خاطرات را به یاد آورد و سپس فرایند بازیابی حافظه را مسدود کرد تا فرد برای همیشه خاطرات بد خود را فراموش کند و این اختلال او درمان شود.
3. نسیان کودکی
قدیمیترین خاطره شما چیست و در آن زمان چند سال داشتید؟
بیشتر افراد نمیتوانند خاطرات پیش از سه یا چهارسالگی را به یاد آورند. این پدیده که نسیان کودکی نامیده میشود برای روانشناسان یک سؤال است. دلیل آن را طبق گفتههای فروید شکل نگرفتن کامل مغز و یا سرکوب کردن احساسات جنسی نسبت به والدین میدانند.
در حال حاضر گفته میشود در کودکی لایههای مغز رفتهرفته بیشتر شکل میگیرد. با تولد کودک سلولهای مغزی او تشکیلشده و با دیگر سلولهای مغزی مرتبط میشود. گفته میشود با کند شدن این پدیده اطلاعات و خاطرات ثبت میشوند و این تاریخ درست زمانی است که اولین خاطرات خود را به یاد میآوریم.
جالب اینجاست که خوکچههندی نسیان کودکی ندارد. روانشناسان متوجه شدند که یک خوکچههندی بزرگسال میتواند خاطرات تولد خود را به یاد آورد. دلیلش این است که مغز خوکچههندی در طی سالها تغییر نمیکند. بنابراین این موجودات یک قدم از ما جلو هستند.
2. خاطرات لحظهای
این مورد ضعف حافظه محسوب نمیشود بلکه حافظه شما میخواهد شما را فریب دهد تا باور کنید این اطلاعات کاملاً درست هستند. مطمئناً خاطراتی دارید که آنها را درست مانند روزی که اتفاق افتاد به یاد میآورید. این خاطرات آنقدر واضح هستند که گویی در آن لحظه آنجا حضور دارید.
چه این خاطرات ناراحتکننده باشند چه نه بسیار واضح هستند. این خاطرات لحظهای بوده و باید بدانید که چندان درست نیستند. زمانی که از افراد پرسیده شد تا جزئیات خاطرات احساسی یا ترسناک 10 سال پیش خود را بیان کنند تنها 60 درصد درست بودند. جالب اینجاست که خودشان مطمئن بودند که این خاطرات درست هستند. چرا؟ چرا خودمان را فریب میدهیم تا خاطرات اشتباه را بهدرستی به یادآوریم؟
برخی از روانشناسان معتقدند هر بار که یک خاطره را به یاد میآورید مغزتان آن را تغییر میدهد. این خاطره برایتان مهم شده و هر بار که آن را به یاد میآورید درنتیجه بازیابی حافظه نقش خود را در آن پررنگتر میکنید.
1. پافشاری
بسیاری از افراد نمیتوانند خاطرات شرمآور خود که ماهها یا سالها قبل رخ داده را به یاد آورند. اما برای برخی شرایط از این هم بدتر است. آنها در چرخه افسرده کننده این خاطرات بد به دام افتاده و بارها و بارها آن را به یاد میآورند.
علائم این افسردگی نمونه ناتوانی مغز در فراموشی و پاک کردن این خاطرات هستند. پس چرا مغز ما چنین است؟ گفته میشود که این چرخه درنتیجه تلاش مغز برای حفظ و خودداری از آزار دیدن توسط این خاطرات ایجاد میشود. درنتیجه این پافشاری برای دور کردن ما از خطر ایجاد میشود.
دیدگاهها