بیوگرافی کامل آلفرد هیچکاک (Alfred Hitchcock) و معرفی 25 فیلم برتر او
شخصیت تلویزیونی، فیلمنامهنویس، تولیدکننده، کارگردان (1899-1980)
آلفرد هیچکاک به دلیل تولید فیلمهای روانشناسانه پدر سینمای دلهره نامیده می شود. به همین دلیل در اینجا می خواهیم بیوگرافی کامل او را در اختیار شما قرار دهیم پس با ما همراه باشید.
زندگی
آلفرد هیچکاک در 13 اوت 1899 (22 مرداد 1278) در لندن به دنیا آمد، مدتزمان کوتاهی را در عرصه مهندسی فعالیت کرد و سپس وارد سینما شد. او در سال 1939 که اولین فیلم آمریکاییاش “ربکا” جایزه بهترین فیلم اسکار را دریافت کرد به هالیوود آمد. او بیش از 50 فیلم تولید کرده مانند: سرگیجه، پنجره پشتی، شمال تا شمال غربی، روانی، بدنام، ربهکا و پرندگان. به همین دلیل در سال 1979 جایزه اسکار یک عمر فعالیت هنری به او اهدا شد. او در سال 1980 از دنیا رفت. هیچکاک را پدر سینمای دلهره مینامند.
پیشنهاد مطالعه: بیوگرافی کامل مارتین اسکورسیزی و معرفی ۲۳ فیلم برتر او
پیشنهاد مطالعه: بیوگرافی کامل چارلی چاپلین و معرفی ۱۰ فیلم برتر او
روزهای اول زندگی
آلفرد جوزف هیچکاک کارگردان، تولیدکننده و فیلمنامهنویس در 13 اوت 1899 در لندن انگلستان به دنیا آمد و توسط یک خانواده سرسخت کاتولیک بزرگ شد. او به دلیل چاقی یک کودک تنها بود. همچنین یکبار در کودکی پدرش با یک نامه او را به اداره پلیس فرستاد که روی آن نوشته بود به دلیل رفتار بد 10 دقیقه او را بازداشت کنند. همچنین به گفته او مادرش بهعنوان تنبیه مجبورش میکرد ساعتها پای تخت بایستد (صحنهای که در فیلم روانی خلق شده است). مورد خشونت قرار گرفتن از دوران کودکی در فیلمهای او منعکس شده است.
استعداد او برای تولید فیلمهای معمایی و دلهرهآور
او پیش از رفتن به دانشگاه هنر لندن به کالج ایگناتیوس میرفت. سپس برای شرکت هنلی بهعنوان طراح و سازنده مشغول به کار شد. در آن زمان برای روزنامههای محلی مقالات کوتاه مینوشت. او در این مقالات از موضوعات معمایی، احساسی و پیچیده استفاده نمود. او در سال 1920 به صنعت فیلمسازی وارد شد و برای فیلمهای صامت کمپانی Famous Players Lasky کارت طراحی میکرد. پس از چندین بهعنوان دستیار کارگردان فعالیت خود را آغاز کرد.
هیچکاک در سال 1925 اولین فیلم خود را کارگردانی کرد و تریلرهایی را تولید نمود که در سراسر جهان شهرت یافتند. فیلم “باجگیری” در سال 1929 اولین فیلم بریتانیایی او بود. در سالهای 1930 فیلمهای برتری چون “مردی که زیاد میدانست” و “39 پله” را تولید کرد.
سالهای فعالیت در هالیوود
در سال 1939 هیچکاک به هالیوود رفت. اولین فیلم او “ربکا” بود که جایزه اسکار بهترین فیلم را دریافت نمود. برخی از فیلمهای مطرح او عبارتاند از “روانی”، “پرندگان” و “مارنی”. فیلمهای او به دلیل استفاده از عناصر معمایی، پیچیده و روانشناسانه که برای نشان دادن معانی عمیقتر استفاده میشوند شهرت دارد. فیلمهای متفاوت او، حضورش در تریلرها، مصاحبهها و برنامه تلویزیونی “آلفرد هیچکاک تقدیم میکند” (Alfred Hitchcock Presents 1955-65) او را به یک چهره شاخص تبدیل نمود.
شهرت و مرگ
او در شش دهه فعالیت سینمایی بیش از 50 فیلم تولید نمود. در سال 1979 جایزه یک عمر فعالیت هنری را به وی اهدا کردند. یک سال بعد در 29 آوریل 1980 در بل ایر کالیفرنیا در خواب و در آرامش از دنیا رفت. همسر، دستیار کارگردان و نزدیکترین همکار او، آلما رویل، که بانو هیچکاک هم نامیده میشود در سال 1982 از دنیا رفت.

25 فیلم برتر هیچکاک
دهههاست که درباره آلفرد هیچکاک بحثهای زیادی به پا میشود. آیا او یک کارگردان خشن بود که با بازیگرانش رفتار ظالمانهای داشت؟ (مانند شخصیتهای زن بلوند در فیلمهایش؟ شاید گریس کلی او را بهتر از هرکس دیگری بشناسد.) برخی از منتقدین فیلمهای انگلیسی او را ترجیح میدهند درحالیکه برخی فیلمهای ناطق او را هم دوست دارند.
در حقیقت یکی از مربیان ارزنده او دیوید سلزنیک بود که به هیچکاک چیزهای زیادی یاد داد و ازآنپس این کارگردان میدانست که چگونه مخاطب را با تصاویر تیره و طنز گزنده به چالش بکشد. کاری گرانت یکی از بازیگران ثابت فیلمهای او بود که نقش مردان جذاب را ایفا میکرد و از “سوظن” تا “بدنام” دیده شد.
در حقیقت میتوان هیچکاک را یک هنرمند نامید زیرا حتی از فیلمهایی که سود تجاری نداشت و توسط اغلب استودیوها رد میشد هم یک اثر برتر خلق میکرد. البته او عناصر موردعلاقه خود را با عناصر جذاب و تجاری ادغام میکرد، بااینحال از تمایل خود به ژانرهای خاص که در آن زمان در هالیوود چندان رایج نبود و امروز جذاب است، نمیترسید. او بارها و بارها گزینههای اشتباه را امتحان کرد زیرا بهتر از هر فیلمساز دیگری میدانست که تماشاگر چه میخواهد (البته تا زمان استیون اسپیلبرگ). در حقیقت او از شوکه کردن و ترساندن مخاطب خوشش میآمد.
او بیش از هر فیلمساز و تهیهکننده دیگر تمام جنبههای فیلم خویش را خود به دست میگرفت و از تلویزیون بهعنوان یک وسیله برای ارزیابی مخاطب عام استفاده میکرد. نام او در حقیقت به یک برند تبدیل شد و مشهورترین کارگردان عصر خود بود. او از نمایش دادن خود خوشش میآمد و تصویر خود را در تریلر فیلمهایش قرار میداد. او برای خود یک شخصیت طنز هم به وجود آورده بود که در این تریلرها به مخاطب چشمک میزد.
البته ما نمیخواهیم از هیچکاک طرفداری یکجانبه کنیم، بلکه هدفمان این است که قضاوت را بر عهده خودتان قرار دهیم، به همین دلیل در اینجا 25 فیلم برتر او را به شما معرفی خواهیم نمود. پس با ما همراه باشید.
25. پرونده پارادین – The Paradine Case – 1947 – 1326

شاید هرکس در زندگی خود رفتار و یا اثری داشته که باید آن را پنهان کند و هیچکاک هم از این قاعده مستثنا نبود. برای او این اثر چیزی است که شاید ترجیح دهد آن را پنهان کند. یک درام درباره یک تریلر روانشناسانه با بازی گریگوری پک، آلیدا، والی، آن تاد، چارلز لاگتون و لئو جی کارول، که فردی به نام آلفرد هیچکاک آن را کارگردانی میکند. در حقیقت هیچکاک قرار بود قرارداد خود با دیوید سلزنیک را بهپایان برساند و نزدیک بود که از این پروژه کنار برود.
24. قایق نجات – Lifeboat –1944 – 1322

یکی از تجربههای هیچکاک در استفاده از یک فضای واحد درباره سرنشینان یک کشتی که در دریا غرق شده و برخی از آنها توسط قایق نجات، زنده میمانند و حالا باید انسانیت خود را نشان دهند: از مرد سیاهپوست مذهبی به نام جو (Canada Lee)، گاس که قرار است پایش قطع شود و ویلیام بندیکس گرفته تا والتر سلزاک بیرحم و همسر هتر آنجل که فرزند مردهاش را رها نمیکند. اما این تلولا بنک هد در نقش کانی است که بهعنوان یک خبرنگار و از طریق اخبارش (مردگان در کنار یکدیگر از زندگی کنار هم صمیمانهتر است) این حقایق را زنده نگه میدارد. هیچکاک با کمک این تریلر جنگی تأثیر خداوند در سرنوشت انسان را زیرسوال میبرد. در این میان کانی با رفتارهایش همراهان و بیننده را تحت تأثیر قرار میدهد، برای مثال پیشازاین پای گاس بریده شود او را میبوسد و یا از رژلبش بهعنوان یک دارایی ارزنده نگهداری میکند.
23. جنون – Frenzy – 1972 – 1351

درست زمانی که همه از آلفرد هیچکاک ناامید شده بودند که بخواهد تریلر دیگری بسازد او این فیلم تاریک را ساخت که فیلم یکی مانده به آخر او محسوب میشود. این فیلم اولین فیلم انگلیسی او پس از سالها بود که در آن از موضوع تکراری مردی الهام میگیرد که بهاشتباه بهعنوان یک مجرم گرفتار شده است. همچنین در این دوره محدودیتهای گرافیکی هم کمتر شده و هیچکاک از این مزیت استفاده میکند. در حقیقت پیچیدگیهای داستان هیچکاک هم از جنبههای فیزیکی استفاده میکند (بری فاستر روانپریش که پیش از مثله کردن طعمههایش آنها را مورد آزار جنسی قرار داده) و هم از جنبههای تصویری (الک مک کوون از گوشت لذیذ همسرش تغذیه میکند). در این فیلمهای صحنههای بسیار زیبایی وجود دارد که در سکوت کامل نشان داده میشود.
22. مرد عوضی – The Wrong Man – 1956 – 1335

یک فیلم سیاهوسفید اقتباسی از رمان “داستان واقعی کریستوفر امانوئل بالستررو” نوشته ماکسول اندرسون که داستان واقعی یک مرد بیگناه را نشان میدهد که بهجای یک سارق مسلح بهاشتباه گرفته شده است. هیچکاک قسم میخورد که همهچیز فیلم واقعی است. شاید حرف او صحیح باشد اما سبک خاص و امپرسیونیست داستان آن را به یک اثر رویاگونه تبدیل میکند. فوندا یک نوازنده کلوب است که میخواهد از بیمه همسرش (Vera Miles) استفاده کند اما بهاشتباه بهجای یک سارق گرفته شده و به زندان میرود. هیچکاک به کمک تصاویر تیره و سایهها و همچنین موسیقی متن برنارد هرمن تأثیر این فیلم را افزایش میدهد. بااینحال این فیلم برای عوام یک فیلم تاریک و نوآر بود. (این فیلم در زمان خودش چندان موفق نبود اما سپس توانست توجه منتقدان را به خود جلب کند.) بااینحال همه عناصر فیلم شایسته و به جا است.
21. خرابکار – Saboteur – 1942 – 1321

یکی از بهترین صحنههای تعقیب و گریز در فیلمهای هیچکاک در این فیلم تریلر جنگی رخ میدهد که نورمن لیولد برای فراز از دست رابرت کامینگز مجبور است از مجسمه آزادی بالا برود. (و چه کسی میتواند او را سرزنش کند؟ کامینگز یکی از بازیگرانی است که کمتر میتواند برای مخاطب قانعکننده باشد و شاید این مسئله لیولد را آزاد میداد). این اثر اولین اثر آمریکایی هیچکاک است، درحالیکه ربکا کاملاً انگلیسی است. داستان فیلم از خود کارگردان است و فیلمنامه آن را با همکاری دوروتی پارکر نوشته که میتوان آن را شبیه 39 پله دانست که البته طنز آن حذف شده است. او بهجای مادلین کارول و رابرت دونات از کامینگز و پریسیلا لین استفاده و کرده و گرهای را معرفی نموده که در تمام عمر فیلمسازی خودش هم با آن رودررو میشود – فردی که بهاشتباه متهم شده و در مقابل یک فرد شرور باید خود را اثبات کند. در این فیلم همهچیز واضح است.
20. مردی که زیاد میدانست – The Man Who Knew Too Much – 1956 – 1335

این کارگردان بزرگ در این فیلم تریلر بریتانیایی محصول سال 1934 خود را بازسازی نمود و در آن جیمز استوارت را در نقش یک پزشک آمریکایی نشان داد که پسر جوانش توسط یک گروه تروریستی بینالمللی که در نقشه ترور هم دست داشتند دزدیده شده و به همین دلیل این پزشک یک سفر خارجی را آغاز میکند. بازیگرانی که در نقش دزدهای خارجی ظاهر میشوند چندان موفق نیستند اما بازی ستاره کمدی موزیکال، دوریس دی، که در نقش درام ظاهر شده چشمگیر است. او برخلاف شخصیتهای بلوند هیچکاک در نقش مادری ظاهر شده که از غم دزدی فرزندش اندوهگین است. در حقیقت تمام بار عاطفی فیلم از طریق این شخصیت القا میشود. یکی از بهترین صحنههای فیلم صحنه خواندن آهنگ “Que Sera, Sera” بود که برنده جایزه اسکار شد، زمانی که فرزندش برای خواب آماده میشود او این آهنگ را میخواند تا به فرزندش اطلاع دهد که در نزدیکی اوست.
19. ام را به نشانه مرگ بگیر – Dial M For Murder – 1954 – 1333

یکی دیگر از صحنههای معروف هیچکاکی در کنار صحنه قتل زیر دوش حمام، قتل با قیچی توسط گریس کلی است. یک داستان تریلر درباره خیانت و سوظن درباره زنی اجتماعی که همسر حسودش (Ray Milland) پس از آگاهی از رابطه او با یک نویسنده (Robert Cummings) از یک مجرم کمک میگیرد تا او را به قتل برساند. بااینحال همهچیز آنگونه که او میخواهد پیش نمیرود و بهجای عناصر وحشت عناصر فرویدی بهکاربرده شده و یک فیلم هیچکاکی تمامعیار برجا میماند.
18. باجگیری – Blackmail – 1929 – 1308

یکی از بهترین فیلمهای کلاسیک هیچکاک که در زمان سینمای صامت ساخته شد. یک فیلم جنایی و پر از شک و سوظن که برای اولین بار صحنههای تعقیب و گریز در اطراف یک ساختمان معروف، موزه بریتانیا، را میبینیم. همچنین نوع ناطق این فیلم هم وجود دارد که یک بازیگر بریتانیایی به نام جوان باری بهجای بازیگر چک، آنی آندورا صحبت میکند. همچنین این فیلم رشد و توسعه بنیاد فیلمسازی بریتانیا را نشان میدهد.
17. خبرنگار خارجی – Foreign Correspondent – 1940 – 1319

در سال 1941 دو فیلم هیچکاک جز فیلمهای منتخب اسکار بودند، یکی ربکا که جایزه را از آن خود نمود و دیگری این فیلم درباره یک خبرنگار آمریکایی در اروپا در روزهای جنگ جهانی دوم. برخلاف ستاره فیلمهای هیچکاک یعنی کری گرانت، ستاره این فیلم یعنی جوئل مک کری از ذهن عموم پاک شد: او همانند گرانت میتوانست در نقشهای رمانتیک و کمدی بهخوبی ظاهر شود، همانند گری کوپر در نقشهای مختلف بدرخشد و همانند اکثر ستارههای هالیوودی باهوش و فعال بود. جانی جونز یک خبرنگار آمریکایی است که هانتی هاوراستاک هم نامیده میشود و زمانی که یک دیپلمات هلندی (آلبرت باسرمن که نامزد اسکار شد) در پلههای سالن کنفرانس در یک روز بارانی شلیک میشود، این خبرنگار به آنجا فرستاده میشود. در حقیقت تیراندازی موضوع اصلی فیلم نیست بلکه سروصدایی که در جمعیت به پا خواست به همراه چترهایی که در زیر باران باز شدهاند دستمایه اصلی فیلم هستند. این فیلم شاید از ربکا بهتر نباشد اما جالبتر است.
16. سوظن – Suspicion – 1941 – 1320

اثری در حال و هوای ربکا و بدنام بر اساس رابطه یک زن و شوهر که دران جوان فونتین به همسر جذاب خود کاری گرانت اعتماد ندارد. این اثر از یک رمان مشهور اقتباس شده است. آیا سوظن این زن به همسرش از تخیل او سرچشمه میگیرد یا اینکه شک و تردید او محق است؟ هیچکاک پیچیدگیهای رابطه این دو را بر ما هویدا کرده و گاهی حتی ما را دست میاندازد. فونتین برای این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را دریافت کرد درحالیکه خود هیچکاک که پنج فیلمش نامزد جایزه شده بودند هیچگاه اسکار دریافت نکرد تا اینکه در سال 1968 اسکار افتخاری اروینگ تالبرگ را دریافت نمود.
15. خانم ناپدید میشود – The Lady Vanishes – 1938 – 1317

یک اثر انگلیسی از هیچکاک که در قطار روی داده که مارگارت لاکوود تلاش میکند خانم انگلیسی که با او ملاقات کرده و مطمئن است باهم چای نوشیدهاند اما حالا غیب شده است را بیابد. در این فیلم میتوانید بهخوبی تفاوت فیلمهای اولیه و پایانی هیچکاک را درک کنید. مایکل ردگریو دیگر بازیگر این فیلم است که در ابتدا به گفتههای لاکوود شک داشته و بهتدریج شک او بهیقین و حتی عشق تبدیل میشود. سرعت فیلم هم حائز اهمیت است زیرا حدود نیم ساعت طول میکشد تا همه سوار قطار شوند و در این میان به شخصیت خبیث هرکدام از آنها پی میبریم. کالدیکات و چارتر دو تن از مسافران قطار هستند که عاشق بازی کریکت میباشند و نانتون و این و باسیل رادفورد نقش آنها را ایفا میکنند، آنها برای کشف راز قطار حتی بازی منچستر را از دست میدهند.
14. گرفتن یک دزد — To Catch a Thief – 1955 – 1334

یکی از معدود فیلمهای سرگرمکننده هیچکاک با بازی کری گرانت و گریس کلی در کرانه ریوریای فرانسه که یک اثر رمانتیک خلق کرده است. کری گرانت در نقش یک دزد بازنشسته جواهرات ظاهر شده که پس از چندین سرقت که به او ربطی ندارد باید بیگناهی خود را ثابت کند و گریس کلی هم صاحب برخی از این جواهرات است. او عاشق خطر و هیجان است و به همین دلیل خود را به یک ماجرای مهیج وارد میکند. لباس طلایی او در این فیلم هم یکی از خیرهکنندهترین لباسهاست. این دو بازیگر در کنار هم صحنههای خیرهکننده متفاوتی خلق میکنند که البته پیشازاین در فیلمهای “سوظن”، “بدنام” و “شمال از شمال غربی” هم ظاهر شدهاند.
13. مارنی – Marnie – 1964 – 1343

اگرچه برخی تلاش میکنند این اثر هیچکاک را بیارزش تلقی کنند و آن را زیرسوال ببرند اما نمایش یک هنرمند شکستخورده (Tippi Hedren) و مردی که با او ازدواج میکند (Sean Connery) یکی از آثار پیچیده هیچکاک است. فضای خشونتبار فیلم و موسیقی متن برنارد هرمن پیچیدگی و تأثیر این فیلم را افزایش میدهند. هدرن تلاش میکند شخصیت مارنی را بهصورت یک زن اندوهگین که آسیبهای روان جنسیتی را متحمل شده نشان دهد و میتوان گفت که این اثر به یک شاهکار اکسپرسیونیستی هیچکاکی تبدیل شده است.
12. شمال از شمال غربی – North by Northwest – 1959 – 1338

چندین بازیگر مرد برترین نقشهای عمر بازیگری خود را در فیلمهای هیچکاک بر عهده داشتند. کری گرانت مردی است که ناخواسته وارد مسائل سیاسی شده و برای اینکه زنده بماند باید خود را از این اتهامات مبرا کند، به همین دلیل یکی از بهترین صحنههای دفاع از خود در سینما را رقم میزند. یکی دیگر از صحنههای زیبای فیلم صحنه عشقبازی او با اوا ماری سنت است که در قطار رخ میدهد. او این تریلر جاسوسی را با نویسندگی ارنست لمن (و موسیقی متن برنارد هرمن، که فیلم با آن آغاز میشود) ساخته و به یک اثر تمامعیار هیچکاکی تبدیل میکند. این فیلم واقعاً سرگرمکننده است.
11. 39 پله – The 39 Steps – 1935 – 1314

هیچکاک در زمان تولید این فیلم، فیلمهای “مستأجر: داستان لندن مهآلود”، “Blackmail” و “مردی که زیاد میدانست” را تولید کرده بود و سپس به ساخت این فیلم روی آورد. فیلمی با نقشآفرینی رابرت دونات و مادلین کارول بهعنوان دو متحد ناخشنود که باید رازهای جنگی را پنهان کنند. فیلم با چنان روایت شیوایی بیان میشود که جذابیتش را دوچندان میکند. پیچیدگیها و طنز گزنده این فیلمان را از کمدی سیاه این کارگردان یعنی “دردسر هری” که یکی از کمدیهای سیاه موفق هیچکاک است برتر میسازد. زمانی که شخصیت دونات، ریچارد هانای سخنرانی سیاسی خود را درباره جهانی که “همه بتوانند قسمتی از زمین را برای خود داشته و شانس فعالیت داشته باشند” ارائه میدهد، اهمیت فیلم بیشازپیش آشکار میشود: این فیلم اولین اثر کلاسیک هیچکاک است.
10. ربکا – Rebecca – 1940 – 1319

اولین همکاری هیچکاک با تهیهکننده معروف دیوید سلزنیک که لذت طلبی او با حساسیت این کارگردان در اثری از رمان ملودرام و گوتیک دافنه دوموریه ترکیب شد. جودیت اندرسون در نقش ندیمه خانه ظاهر میشود که هنوز به همسر سابق اربابش، ماکس دوینتر (Laurence Olivier) وفادار است. جوان فونتین همسر دوم ارباب است که تحت آزار روحی و جسمی دنور قرار گرفته و به جنون (همانند دیگر شخصیتهای زن هیچکاک) و خودکشی دچار میشود. در فیلم سیاهوسفید ربکا صحنههای عجیب مختلفی وجود دارد که برخلاف عرف هستند، همانند تمایل جنسی خانم دنور به ربکای مرده. اما یکی از لذتهای تماشای فیلمهای هیچکاک در قرن 21 مشاهده همین قانونشکنیهاست.
9. طناب – Rope – 1948 – 1327

اولین فیلم رنگی آلفرد هیچکاک با بازی جان دال و فرلی گرانگر در نقشهای براندون و فیلیپ، دو دانشجوی بیحوصله و بیانگیزه که همکلاسیشان را در اتاق خود به قتل رسانده و سپس به مناسبت آن جشنی برپا کرده و دوستان و نامزد قربانی را دعوت میکند. جسد قربانی را هم در صندوقی قرار داده و در وسط اتاق قرار میدهند. یکی از معلمان آن دو روپرت کادل (Jimmy Stewart) است که خودش
ایده این کار را در ذهن آنها کاشت. این فیلم بدون هیچگونه کات برداشت شد و دلیلان هم تداعی حقیقت بود. هیچکاک در مصاحبههایش دلیل این تکنیک را افزودن به جذابیت فیلم میداند اما احتمالاً با این کار میخواهد شگردش را برملا نکند. همچنین رابطه میان براندون و فیلیپ را بهعنوان یک رابطه همجنسگرایی میدانند و به همین دلیل قتل دوستشان را یک ترس و نگرانی مردانه عنوان میکنند.
8. سایه یک شک – Shadow of a Doubt – 1943 – 1321

امروزه قتلهای سریالی توسط افرادی که حتی دوستان و آشنایانشان هم به شخصیت پلیدان ها پی نبردهاند بسیار رایج است. برخی از فیلمهای هیچکاک درباره موضوعات فریبدهنده و گول زننده هستند که این فیلم هم یکی از آنهاست. ترزا رایت در نقش شارلوت، یک دختر جوان از طبق متوسط جامعه است که از وضعیت خود ناراضی است و دراینبین شخصیت دایی خود چارلز را میستاید (جوزف کاتن، یک هیولای جذاب). شارلوت خود را به او بسیار نزدیک میبیند و در حقیقت نام مستعار او را به خاطر داییاش چارلی گذاشتهاند. او منتظر دیدار داییاش است که قرار است نزدان ها بیاید. اما زمانی که در روزنامهها خبر قتل بیوهها را میبیند به داییاش شک میکند. دراینبین با پنهان نگهداشتن گناه دایی احساس گناه و عذاب وجدان به او دست میدهد. هیچکاک خودش هم این فیلم را ازجمله فیلمهای موردعلاقه خود میداند که در آن برای نشان دادن تأثیر داستان از شخصیتهای همتا استفاده نموده است.
7. طلسم شده – Spellbound – 1945 – 1324

اولین انتخاب هیچکاک که آن را به “سرگیجه” ترجیح میدهد. یک تریلر جدی درباره روانشناسی و قتل که در یک بیمارستان مخصوص دیوانگان جریان دارد، نقشآفرینی بینقص گریگوری پک در نقش دکتر آنتونی ادواردز و طراحی صحنه سالوادور دالی برای تداعی ذهن آشفته بالانتین، ازجمله دلایل موفقیت این فیلم محسوب میشوند. اگرچه در این فیلم از تکنیک سورئال استفاده شده و بهنوعی بیننده را به چالش میکشاند اما بازهم نوع تصویربرداری از نگاه شخصیت بد داستان جذاب و نفسگیر است.
6. غریبهها در قطار – Strangers on a Train – 1951 – 1336

یکی از فیلمهای برتر آلفرد هیچکاک که شما را به تونل عشق برده و با سرعت به سمت پایان داستان پیش میرود. برونو آنتونی (Robert Walker) خوشگذران بهخوبی نظر گای هاینز (Farley Granger) که یک بازکن تنیس جذاب و موفق است را جلب میکند تا قتل انجام دهند. فیلم برخلاف سایر فیلمهای هالیوودی که یک شخصیت منفی را نشان داده و بر تسلط او تأکید میکند، همکاری و توافق میان این دو در جهت منفی را نشان میدهد. در اوج داستان است که جریان فیلم بیشتر باز شده و صحنههای اکشن آن آغاز میشوند.
5. پرندگان – The Birds – 1963 – 1342

تیپی هدرن یک مدل بود که به هنرپیشه تبدیل شد و آلفرد هیچکاک او را در معرض حمله پرندگان قرار دارد تا بهخوبی برای ایفای این نقش آماده شود. او هیچکاک را متهم به آزار جنسی نمود و ادعا کرد که مقاومتهای او در برابر هیچکاک باعث شد که هیچکاک مانع پیشرفت کاری او شود. (هیچکاک تنها او را با نام “آن دختر” مینامید). ملانی دنلیز یکی از پیچیدهترین شخصیتهای بلوند هیچکاک است که پس از حمله پرندگان به شهر ضعیف و آسیبپذیر میشود. او از ترس به خانه میچ برنر (Rod Taylor) میرود که از مادرش (Jessica Tandy) نگهداری میکند. در این فیلم از موسیقی چندانی استفاده نمیشود و بهجای آن صدای باد و پرندگان شنیده میشود. تقابل انسان و طبیعت شاید امروز یک موضوع آشنا باشد اما در آن زمان خیر.
4. پنجره عقبی – Rear Window – 1954 – 1333

از شروع فیلم و با اولین مکالمات میان لیزا و جفری (James Stewart) متوجه میشویم که به یک ماجراجویی جدید از آلفرد هیچکاک دعوت شدهایم. تمام داستان فیلم از اتاق کوچک جفری آغاز میشود و باید از لنز دوربین او به دنیا نگاه کنیم. او که به علت بیماری در اتاق حبس شده مجبور است با نگاه کردن به خانههای اطراف روزهایش را بگذراند. عشق، شک و تردید و حتی ترس از عناصر اصلی این فیلم محسوب میشوند و از همان ابتدای فیلم ما را میخکوب میکنند.
3. روانی – Psycho – 1960 – 1339

فیلم روانی امروزه آنقدر تأثیرگذار و قابلفهم است که شاید فراموش کنیم 55 سال پیش چقدر عجیب و نامأنوس بود. همانند اینکه امروز استیون اسپیلبرگ قوانین سینما را در هم بشکند و یک فیلم عجیب بسازد. در ابتدای فیلم به همراه دوربین وارد اتاق یک هتل میشویم که مارین کرین (Janet Leigh) نیمه برهنه با رئیس اش که یک مرد متأهل است (John Gavin) قرار میگذارد. او سپس پول رئیس اش را دزدیده، یک خودرو خریده و به بیتس متل میرود که در آنجا نورمن بیتس (Anthony Perkins) که تاکسیدرمی انجام میدهد از سوراخ در به مارین که در حال برهنه شدن است نگاه میکند. موسیقی متن فیلم از برنارد هرمن یکی از جذابیتهای فیلم است و صحنه قتل قهرمان زن پیشازاین حتی به نیمه فیلم برسیم یکی از برترین صحنههای تاریخ سینماست که هنوز هم بهعنوان “قتل زیر دوش حمام” شهرت دارد. هیچکاک زمان، مکان و بیننده را به بازی میگیرد و منتقدان نمیدانند باید با آن چهکار کنند. فیلمهای زیادی از آن الهام گرفتهاند اما تابهحال هیچ فیلمی نتوانسته بهپای این فیلم برسد.
2. سرگیجه – Vertigo – 1958 – 1337

اگر سرگیجه را دوست نداشته باشید فیلمهای دیگر هیچکاک را هم دوست نخواهید داشت. یکی از بهترین فیلمهای آلفرد هیچکاک که همیشه در بین برترین فیلمهای جهان وجود داشته و از بهترین فیلمها پیشی گرفته است، ازجمله “همشهری کین”. در این فیلم زیبا و جذاب شاهد نقشآفرینی کیم نواک و جیمی استوارت هستیم که اوج هنر بازیگری خود را نشان دادهاند. همچنین تصویربرداری این فیلم و تکنیک سرگیجه آن نیز منحصربهفرد است که عمق فیلم را افزایش داشته و تأثیر صحنهها را بیشتر میکند. هیچکاک را میتوان در زمینه روایتگری پیشرو دانست زیرا بسیاری از فیلمهای معاصر از شیوه روایت او بهره میبرند که قسمتهای اصلی داستان را برملا میکند اما بهجای اینکه جذابیت داستان از بین برود جنبههای عمیقتر آن برملا شده و تأثیر آن دوچندان میشود.
1. بدنام – Notorious – 1946- 1325

فیلمهای هیچکاک اغلب ازلحاظ روانشناسی پیچیده و کمی طنز هستند اما بهندرت میتوان آنها را رمانتیک دانست. بدنام یک تریلر تیره جاسوسی از جنگ جهانی دوم نوشته بن هکت درباره یک مرد باهوش به نام دلوین (Cary Grant) است که یک زن جذاب بیخیال به نام آلیشیا هابرمن (Ingrid Bergman) را ترغیب میکند تا گروهی از نازیهای آمریکای جنوبی را گول بزند. آن دو رفتهرفته عاشق هم شده و آلیشیا هم از این مأموریت خوشحال است. اما زمانی که یک دوست خانوادگی به نام الکساندر سباستین (Claude Rains) از آلیشیا خواستگاری میکند همهچیز به هم میریزد. آلیشیا و دلوین هر دو در فکر هم و همچنین خدمت به کشور خود هستند و به هم پیام میفرستند. او به کار خود ادامه داده و خود را به خطر میاندازد. در یک صحنه نفسگیر آن دوبهیک مهمانی دعوت شده و آلیشیا کلید انبار شراب را از همسرش میدزدد و نزد دلوین میرود تا همسرش تصور که بینان دو چیزی وجود دارد. مادر الکساندر متوجه موضوع شده و میخواهد آلیشیا را مسموم کند و دلوین هم در فکر نجات اوست. گرانت، برگمن و رینز اوج هنر بازیگری خود را نشان میدهند. کارگردانی هیچکاک هم بینظیر است.
دیدگاهها (3)
آبان 26, 1399
سلام
لطفا سریال Alfred Hitchcock Presents رو هم معرفی کنید
ممنون از سایت خیلی خوبتون
پاسخ
مرداد 23, 1398
هیچکاک در 13 آگوست (اوت) 1899 به دنیا آمد
پاسخ
مرداد 23, 1398
سلام محمد جان،
بله درسته، مقاله اصلاح شد
ممنون
پاسخ