35 فیلم برتر ژانر وسترن در تاریخ سینما

در تاریخ غرب کمتری چیزی توانسته به اندازه مردهای گاوچران بر فرهنگ مردانگی آمریکایی‌ها تأثیر گذاشته است. اگرچه در اواخر سال‌های 1800 در نمایش‌ها و رمان‌های غربی درباره مردان گاوچران حرف‌هایی زده می‌شد اما این سینمای قرن بیستم بود که توانست مرد گاوچران را به‌عنوان نماد مرد آمریکایی نشان دهد.

اگرچه در گذشته افسانه‌های یونانیان و وایکینگ‌ها توانست الهام‌بخش مردان باشد اما امروزه فیلم‌های وسترن عناصر قهرمانی، حماسی، ماجراجویانه خیر و شر را نشان می‌دهد. فیلم‌های وسترن یک نمای شرافتمند، طنز و گاهی اوقات باورنکردنی از زندگی به نمایش می‌گذارند. به همین دلیل در اینجا فهرست برترین فیلم‌های وسترن در تاریخ سینما را به شما معرفی خواهیم نمود.

نیمروز – High Noon

نیمروز – High Noon

نیمروز ماجرای گیرکردن میان عشق و وظیفه و مبارزه برای چیزی که برایتان ارزش دارد، حتی درصورتی‌که همگان شما را ترک کنند را نشان می‌دهد. در این فیلم گری کوپر نقش ویل کین را ایفا می‌کند، یک کلانتر شهری از نیومکزیکو پس از مراسم ازدواجش (با نقش‌آفرینی گریس کلی) هنگامی‌که به قصد ایجاد زندگی جدیدی خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار می‌شود تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد. همسرش از او می‌خواهد که شهر را ترک کنند اما او می‌داند که نمی‌تواند این کار را انجام دهد. او وظیفه دارد از شهر و شرافتش دفاع کند. او ناگهان متوجه می‌شود که در شهر تنهاست و حتی دوست نزدیکش به او پشت کرده است. درنهایت آن‌ها در یک دوئل رودررو قرار می‌گیرند. به گفته کارشناسان چنین دوئلی در غرب قدیم رایج نبود اما عنصر اصلی فیلم‌های وسترن محسوب می‌شود.

3:10 به یوما – 3:10 to Yuma

3:10 به یوما – 3:10 to Yuma

دن ایوانز به دلیل بدهی درگیر مشکلات مالی است و مجبور است برای سیر کردن خانواده‌اش کاری کند. بنابراین زمانی که قرار است بن وید تبهکار را در ازای دریافت 200 دلار راهی شهر دیگری کنند تا با قطار 3:10 عازم شود، ایوانز این مسئولیت را می‌پذیرد. اما دوستان وید نقشه‌های دیگری دارند و همان‌طور که از فیلم‌های وسترن انتظار می‌رود شاهد نبرد خیر و شر خواهیم بود.

داستان فیلم از یک داستان کوتاه از نویسنده غربی به نام المور لئونارد گرفته شد و فیلم هم به دلیل اهمیت فرهنگی‌اش در جشنواره ملی Registry سال 2012 انتخاب شد.

بهترین دیالوگ: “برای چه آن ساعت را فشار می‌دهی؟ فشار دادن آن ساعت زمان را متوقف نمی‌کند.”

دلیجان – Stagecoach

دلیجان – Stagecoach

این فیلمی بود که باعث شهرت جان واین شد و استانداردهای فیلم‌های وسترن را مشخص نمود (برخی معتقدند استاندارد سینمای قرن بیست را مشخص نمود). این فیلم به کارگردانی افسانه‌ای جان فورد که در Monument Park فیلم‌برداری شد، داستان نه غریبه را نشان می‌دهد که با یک دلیجان به یک مکان تاریخی می‌روند. هرکدام از آن‌ها مشکلات شخصی خود را دارند که برای رهایی از آن‌ها به قلمرو آپاچی می‌روند، بنابراین این سفر نوعی سفر به‌سوی رستگاری محسوب می‌شود. نقش‌آفرینی و فیلم‌برداری این فیلم بسیار چشمگیر است. اگر می‌خواهید شاهد صحنه‌های حماسی باشید باید بدانید که یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های سینما یاکیما کانوت ایفا می‌شود.

بهترین دیالوگ: “چیزهایی وجود دارد که یک مرد هرگز نمی‌تواند از آن‌ها فرار کند.”

دشت باز – Open Range

دشت باز – Open Range

این فیلم محصول سال 2003 یکی از فیلم‌های موردعلاقه غرب مدرن است که رابرت دووال و کوین کاستنر در آن نقش‌آفرینی می‌کنند. بأس (دووال) به همراه دوستانش، ازجمله چارلی وایت (کاستنر) یک دامپزشک جنگ داخلی، یک ماجراجویی را آغاز می‌کنند. آن‌ها در نزدیکی هارمونویل توقف کرده تا آذوقه تهیه کنند، این شهر توسز بارون دنتون باکستر کنترل می‌شود. زمانی که یکی از آن‌ها بازنمی گردد، باسی و چارلی به جستجوی او رفته و با مردم شهر درگیر می‌شوند. اگرچه صحنه‌ها و زدوخوردهای پس از ان قابل‌انتظار است اما صحنه تیراندازی انتهای فیلم به انتخاب مجله Guns & Ammo به‌عنوان بهترین صحنه معرفی خواهد شد. احتمالاً تا به اینجا به تماشای این فیلم راضی شده‌اید.

بهترین دیالوگ: “ما برای عدالت آمده‌ایم نه انتقام. این دو مسئله باهم تفاوت دارند.”

پیکان‌های شکسته – Broken Arrow

پیکان‌های شکسته – Broken Arrow

فیلمی بر اساس شخصیت‌های تاریخی که عناصر تخیلی هم به آن افزوده شده و جیمز استوارت در نقش تام جفوردز، یک نیروی ارتش و نماینده سرخپوستان است که باید با رئیس کوچیز و مردم آپاچی صلح کند. او پس از نجات یک پسر جوان سرخپوست با زبان و رسوم آپاچی‌ها آشنا شده و از آن‌ها می‌خواهد که به امنیت نامه‌رسان‌های اسب‌سوار که اغلب موردحمله قرار می‌گیرند کاری نداشته باشند. او به دنبال توافق است اما عده‌ای هم با او موافق نیستند. مهاجران و سرخپوستان از دست او ناراحت شده و او باید همه‌چیز را سروسامان دهد. پیکان‌های شکسته اولین فیلم وسترن بود که توجه همگان را به سمت سرخپوستان آمریکایی برانگیخت.

بهترین دیالوگ: “صحبت درباره صلح دشوار نیست. بلکه زندگی بر پایه ان دشوار است.”

جویندگان – The Searchers

جویندگان – The Searchers

این فیلم هم که توسط جان فورد کارگردانی شده یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های جان واین را نشان می‌دهد. او در این فیلم در نقش منفی و انتقام جوی ایتان ادواردز ظاهر می‌شود که در تلاش برای کشتن یک کومانچی است که خانواده برادرش را کشته و دختران او را گروگان گرفته است. واین در این فیلم به‌خوبی نقش یک مرد پیچیده و گرفتار را نشان می‌دهد که نژادپرستی و انتقام‌جویی‌اش به مسائل اخلاقی اشاره دارد، که از مسائل گاوچران‌ها در مقابل سرخپوستان پیچیده‌تر است.

بهترین دیالوگ: “به این می‌گویند یک روز خوب.”

کلمنتاین عزیزم – My Darling Clementine

کلمنتاین عزیزم – My Darling Clementine

یک فیلم دیگر از جان فورد که هنری فوندا را در نقش وایاپ اراپ ظاهر شده و تیراندازی در OK Corral را نشان می‌دهد. اراپ و دو برادرش به سمت شهر تامبستون در حرکت هستند و برادرشان جیمز هم وظیفه مراقبت از گله گاو را بر عهده دارد. آن‌ها پس از رسیدن به این شهر متوجه می‌شوند که هیچ قانون یا کلانتری در آنجا حضور ندارد بنابراین وایات تصمیم می‌گیرد این شهر سرخپوستی را اداره کند. آن‌ها پس از بازگشت متوجه می‌شوند جیمز مرده و گله‌شان هم دزدیده شده است. وایات در تانبستون می‌ماند و به‌عنوان کلانتر فعالیت می‌کند تا دزدان پیدا می‌شوند. از انجاییکه هیچ‌کس نمی‌تواند بدون عشق زندگی کند دختری به نام کلمنتاین کارتر (لیندا دارنل) به شهر آمده و در همان هتل وایات اقامت می‌کند. در این فیلم هم همانند سایر فیلم‌های وسترن شاهد زدوخورد و صحنه‌های عاشقانه هستیم.

بهترین دیالوگ: “زمانی که ماشه را می‌کشی یک نفر را بکش.”

گاو نر – Lonesome Dove

گاو نر – Lonesome Dove

این فیلم در حقیقت یک سریال وسترن است که هر مرد باید آن را تماشا کند. حتی اگر از فیلم‌های وسترن خوشتان هم نیاید این سریال را دوست خواهید داشت. موضوعات دوستی، حسرت و عشق هرکسی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. صحنه‌های اکشن آن بسیار زیبا هستند. این فیلم بر اساس رمانی از لری مک مرتی ساخته شده که جایزه پولیتزر را برنده شده است. آگوستوس مک کرا (رابرت دووال) و وودراو کال (تامی لی جونز) دو رنجر بازنشسته تگزاسی هستند که یک گله گاو را از جنوب تگزاس به مونتانا می‌برند. تولید این فیلم، لوکیشن، طراحی صحنه و لباس و حتی لهجه بازیگران آن‌قدر خوب است که تصور می‌کنید به آمریکای 1876 پرت شده‌اید. اما نقطه تمایز این فیلم از سایر فیلم‌های وسترن شخصیت‌های آن است. فیلم‌نامه موفق و نقش‌آفرینی بازیگران باعث می‌شود تصور کنید شخصیت‌های داستان شخصیت‌های واقعی‌اند نه تخیلی و در انتهای فیلم تصور می‌کنید آن‌ها را می‌شناسید. با خوشحالی آن‌ها خوشحال شده و با ناراحتی‌شان ناراحت می‌شوید. به خودتان لطفی کرده و این سریال را به‌طور کامل تماشا کنید تا به انسان بهترین تبدیل شوید.

بهترین دیالوگ: “من درباره زندگی کردن صحبت می‌کنم نه مرگ.”

مک لین تاک! – McLintock!

مک لین تاک! – McLintock!

جرج واشنگتن مک لین تاک یک گله‌دار مسن و ثروتمند خودساخته است و که با دوست و دشمن رفتار یکسانی دارد (با بازی جان واین). دخترش بکی چندین سال است که برای تحصیل از او دور شده و حالا منتظر اوست. همسرش کاترین که به دلیل خیانت او را ترک کرده بود نیز با کمال تعجب بازگشته است و می‌خواهد دخترشان را با خود به پایتخت ببرد. البته این تمام ماجرا نیست. در فیلم شاهد بوروکرات ها، جابه‌جایی اجباری سرخپوستان، صحنه‌های زدوخورد و تیراندازی و البته مشکلات زناشویی هستیم.

بهترین دیالوگ: “پیش از آنکه یک جنتلمن باشی اول باید مرد باشی.”

نابخشوده – Unforgiven

نابخشوده – Unforgiven

سینما اغلب غرب زمان گذشته را یک دوران افسانه‌ای نشان می‌دهد که افراد خوب سفید پوشیده و افراد بد مشکی. در این فیلم به کارگردانی، بازیگری و تولید کلینت ایستوود، او را می‌بینیم که با لباس سفید در پهنای تیره و وحشی زندگی آمریکا می‌درخشد. کلینت ایستوود نقش ویلیاممانی را ایفا می‌کند که در گذشته یک قاتل خشن و بدنام بود. اما در حال حاضر یک کشاورز آرام و خسته و پدریست که هنوز داغدار مرگ همسرش است. اما از او خواسته می‌شود گاوچرانی را که یک فاحشه را کتک زده مجازات کند و بدین ترتیب زندگی گذشته‌اش دوباره آغاز می‌شود. او از مزرعه‌اش در کانزاس به ویومینگ فرستاده شده و در آنجا یک کلانتر بدجنس به نام بیل داگت (جین هکمن) را ملاقات می‌کند که به هیچ قیمتی نمی‌گذارد این قائله ختم شود.

بهترین دیالوگ: “بدترین کار کشتن یک انسان است. زیرا با این کار تمام داشته‌ها و نداشته هایش را از او خواهی گرفت.”

جایی برای پیرمردها نیست – No Country For Old Men

جایی برای پیرمردها نیست – No Country For Old Men

این فیلم محصول سال 2007 شاید کاملاً در ژانر وسترن نباشد اما برخی از عناصر آن را داراست و به همین دلیل در این لیست قرار گرفته است. او در آن سال جایزه بهترین فیلم اسکار را از آن خود نمود و یکی از ترسناک‌ترین چهره‌های منفی (خاویر باردم) تاریخ سینما را نشان می‌دهد.

در سال 1980 للویلین ماس (جاش برولین) در یک صحرا با دو میلیون دلار پول و اجساد چند مکزیکی روبه‌رو می‌شود. او پول را برمی‌دارد اما قاتلی به نام آنتون چیگور (باردم) او را تعقیب می‌کند، به همین دلیل ماس همسرش را به خانه مادرش می‌فرستد. ماس که از هر طرف تحت تعقیب است سرانجام از همسرش و کلانتری به نام اد تام بل (تامی لی جونز) تقاضای کمک می‌خواهد. این فیلم تمام عناصر وسترن مانند تیراندازی، شانس و اقبال و کلانترهای پیر را در یک تریلر مدرن به کار می‌برد. اگرچه پایان فیلم در مقایسه با ژانر یک پایان دل‌چسب نیست اما شما را راضی نگه می‌دارد.

بهترین دیالوگ: “همیشه فکر می‌کرد زمانی که پیر شوم خدا به شکلی به زندگی‌ام وارد می‌شود. اما این‌طور نشد. من او را از سرزنش نمی‌کنم. اگر من هم جای او بودم درباره خودم همان تصور را داشتم که او دارد.”

شین – Shane

شین – Shane

یک فیلم کاملاً وسترن درباره تفنگداری به نام شین که می‌خواهد از گذشته‌اش فرار کند و با آشنا شدن با یک خانواده تصمیم می‌گیرد در کنار آن‌ها بماند و کمکشان کند، اما گاوچرانان می‌خواهند مزرعه این خانواده را از آن‌ها بگیرند. شین در ابتدا خود را از این مسائل دور نگه می‌دارد اما سرانجام برای محافظت از این خانواده مجبور می‌شود تفنگش را درآورد. احتمالاً تأثیرگذارترین صحنه فیلم رابطه شین با پسر این خانواده است.

بهترین دیالوگ: “ماریان یادت باشد که تفنگ یک وسیله است و از وسایل دیگر مانند تبر، بیل یا وسایل دیگر بهتر یا بدتر نیست. یک تفنگ می‌تواند به‌خوبی یا بدی فردی باشد که از آن استفاده می‌کند. این را فراموش نکن.”

خوب، بد، زشت- The Good, the Bad and the Ugly

خوب، بد، زشت- The Good, the Bad and the Ugly

خوب، بد، زشت آخرین سری از چندگانه وسترن اسپاگتیسرجی لئونه است که باوجود آخرین بودن جایگاه خوبی کسب نمود. حتی اگر فیلم را ندیده باشید احتمالاً درباره آن چیزهایی می‌دانید و درباره آهنگ آن چیزهایی شنیده‌اید. همچنین ممکن است تصویر کلینت ایستوود درحالی‌که پانچو پوشیده و سیگار به لب دارد را نیز دیده باشید. داستان فیلم درباره سه گاوچران است که در جنگ داخلی برای یافتن طلای کنفدراسیون یکدیگر را فریب می‌دهند. فیلم پیام مهمی دارد و درکل یک فیلم سرگرم‌کننده محسوب می‌شود.

بهترین دیالوگ: “زمانی که مجبور هستی تیراندازی کنی، تیراندازی کن. حرف نزن.”

حادثه آکس بو – The Ox-Bow Incident

حادثه آکس بو – The Ox-Bow Incident

این فیلم نامزد جایزه اسکار در سال 1943 که بر اساس یک رمان پرفروش به همین نام ساخته شده بیشتر یک فیلم نوآر وسترن محسوب می‌شود تا نوع کلاسیک آن. هنری فوندا و دانا اندروز دو اسب‌سوار هستند که از یک شهر کوچک عبور می‌کنند، در این شهر یک گله‌دار به قتل رسیده و گله او دزدیده شده است. مردم شهر خشمگین شده و تصمیم می‌گیرند به همراهان دو دزدان را مجازات کنند. آن‌ها سه مرد را دستگیر می‌کنند که آن گله را در اختیار دارند و ادعا می‌کنند آن گله را خریده‌اند. بخشی از افراد شهر ترجیح می‌دهند منتظر قاضی بمانند درحالی‌که بقیه می‌خواهند ان سه تن را مجازات کنند. کدام‌یک از این دو دسته موفق می‌شوند نظرشان را تحمیل کنند؟ در فیلم صحنه‌های اکشن چندان دیده نمی‌شود اما این سؤالات حتی 75 سال بعد هم پرسیده می‌شوند.

بهترین دیالوگ: “قانون از کلمات نوشته شده یا قاضی‌ها و کلانترهایی که به کار می‌گیریم فراتر است. قانون همه‌چیزی است که انسان در طول سال‌ها درباره عدالت و یا درست و غلط به آن دست یافته است. قانون عین انسانیت است. اگر انسان انسانیت نداشته باشد تمدن ندارد و آیا چیزی جز انسانیت می‌تواند انسان را به خدا نزدیک‌تر کند؟ آیا انسانیت چیزی جز دانش ما نسبت به خودمان است که در طول قرون به آن دست یافته‌ایم؟”

بوچ کسیدی و ساندس کید – Butch Cassidy and the Sundance Kid

بوچ کسیدی و ساندس کید – Butch Cassidy and the Sundance Kid

یک فیلم کلاسیک درباره زندگی دو تبهکار وسترن به نام‌های رابرت لی روی پارکر (بوچ کسیدی) و هری لانگابا (ساندس کید) که می‌خواهند در جهان روبه تغییر زندگی کنند. داستان آن‌ها آن‌قدر جالب است که گاهی فراموش می‌کنید این دو برای ادامه زندگی مجبورند از بانک‌ها سرقت کنند. نقش‌آفرینی رابرت ردفورد و پائول نیومن باعث می‌شود که برخلاف حرفه این دو شخصیت آن‌ها را دوست داشته باشید. رفتارهای جالب و طنز آن‌ها فیلم را به یک اثر لذت‌بخش تبدیل می‌کند.

بهترین دیالوگ: “قانون؟ وسط دعوا با چاقو؟ قانون بی‌قانون!”

پسران کیتی الدر – The Sons of Katie Elder

پسران کیتی الدر – The Sons of Katie Elder

یکی دیگر از فیلم‌های جان واین که در کنار دین مارتین نقش‌آفرینی می‌کند. کیتی الدر چهار پسر جوان دارد: جان (واین) – یک تفنگ‌دار تقریباً معروف، تام (مارتین) – یک قمارباز حرفه‌ای، و باد و مت. آن‌ها در مراسم مادرش شان به دور هم جمع شده و به این نتیجه می‌رسند که نباید به او بی‌توجهی می‌کردند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند دوباره به دور هم جمع شده و کاری کنند تا مادرشان به آن‌ها افتخار کند. فیلم “چهار برادر” که در سال 2005 تولید شده بود با اقتباس از این فیلم و با نگاهی مدرن‌تر و شهری‌تر ساخته شده بود.

بهترین دیالوگ: “تگزاس همیشه یک زن بود، یک زن بزرگ، سرکش و زیبا. به زحمت فرزندی را بزرگ می‌کنی و آن‌وقت تگزاس در گوشش می‌خواند، “بیا و کمی لذت ببر”. او می‌گوید پرورش فرزند دشوار است. اما اگر بخواهی با تگزاس مبارزه کنی هیچ شانسی نخواهی داشت.”

هفت دلاور – The Magnificent Seven

هفت دلاور – The Magnificent Seven

این فیلم که از فیلم ژاپنی کلاسیک “هفت سامورایی” الهام گرفته شده درباره هفت تفنگدار آمریکایی است (شامل استیو مک کوئین) که به کمک هم از یک روستای ستم دیده مکزیکی دفاع می‌کنند. داستان، بازیگری و نقاط قوت دیگر فیلم آن را به یک فیلم برتر تبدیل نموده است.

بهترین دیالوگ: “تنها چیزی که باید دانست نحوه شلیک گلوله است. چیز دیگری درباره آن وجود ندارد.”

رودخانه سرخ – Red River

رودخانه سرخ – Red River

چه چیزی رخ می‌دهد وقتی یک مرد درگیر وسواس فکری شود؟ در این فیلم محصول سال 1948 به این سؤال پاسخ می‌دهد. جان واین در نقش توماس دانسون می‌خواهد بزرگ‌ترین گله آمریکا را داشته باشد. او به کمک دستیارش (والتر برنان) و پسری جوان (مونتگومری کلیفت)، که ازجمله سرخپوستان به واگن قطارش زنده مانده، به این امر دست می‌یابد. او برای پول درآوردن باید گله را به بازار ببرد به همین دلیل هزاران رأس گاو را از تگزاس به میسوری می‌برد. بداخلاقی‌های دانسون باعث می‌شود که دستیارش و پسر جوان در مسیر گله را از او بگیرند. دانسون تصمیم بگیرد پسر جوان را یافته و به قتل برساند. آیا این کار را انجام می‌دهد؟ برای دانستن پاسخ سؤال باید ادامه فیلم را تماشا کنید.

بهترین دیالوگ: “بیل و کتاب مقدسم را بردار. باید آن را بخوانم.”

شهامت واقعی – True Grit

شهامت واقعی – True Grit

جف بریجز در نقش کلانتری به نام روستر کاگبرن که شهامت واقعی برای روشن کردن عدالت را دارد توسط یک دختر استخدام می‌شود تا مردی که پدر او را به قتل رسانده دستگیر کند. نسخه سال 2010 از نسخه سال 1969 با بازی جان واین بهتر است. بریجز در نقش روستر کاگبرن خوش درخشید و به دلیل توانایی برادران کوئین این فیلم زنده‌تر و واقعی‌تر به نظر می‌رسد.

بهترین دیالوگ: “دست‌هایت را پر کن لعنتی!”

سیلورادو – Silverado

سیلورادو – Silverado

این فیلم محصول سال 1985 از بازیگرانی نظیر کوین کاستنر، جف گلدبلوم، دنی گلوور، برایان دنهی و لیندا هانت استفاده می‌کند. در سال 1880 چهار مرد در جریان تیراندازی و زندان باهم آشنا می‌شوند. آن‌ها در شهر سیلورداو از هم جدا شده و دوباره دور هم جمع می‌شوند تا با نا عدالتی‌های این شهر مبارزه کنند. آن‌ها پس از از بین بردن دشمن اصلی برای خواسته‌های خود جنگیده و دوباره از هم جدا می‌شوند. بااین‌وجود همیشه آماده‌اند که در مشکلات متحد شده و با بی‌عدالتی مبارزه کنند.

بهترین دیالوگ: “همیشه تصور کرده‌ام که تو هم زندگی را همانند دوستان ات یا دیگران می‌بینی؛ بنابراین سعی نکن متفاوت باشی.”

این گروه خشن – The Wild Bunch

این گروه خشن – The Wild Bunch

این گروه خشن درباره تبهکارانی است که دنیای آن‌ها به‌سرعت ناپدید می‌شود. غرب سال 1913 انچنان خشن و وحشی نبود. قانون قدیمی گرفتن حق حالا به عدالت قانونی تبدیل شده است. همچنین تکنولوژی باعث شده که بسیاری از حرفه‌ها و مهارت‌ها به‌سختی باقی بمانند. این گروه خشن که می‌دانند دوره‌شان به سر آمده می‌خواهند اسم‌ورسم پیدا کنند. این فیلم همیشه یک فیلم بحث‌برانگیز بوده است. خشونت و پوچ‌گرایی نشان داده شده در این فیلم فضای تاریک زندگی در اواخر دوره وسترن آمریکا را نشان می‌دهد و تصویر سمبولیکی از آن نشان می‌دهد. همان‌طور که این تبهکاران در جامعه آن روز آمریکا جایی نداشتند، دوره وسترن هم رو به پایان بود. جالب اینجاست که پس از تولید این فیلم در سال 1969 معدود فیلم‌های موفق وسترن تولید شدند.

بهترین دیالوگ: “بزن بریم.”

سوار رنگ‌پریده – Pale Rider

سوار رنگ‌پریده – Pale Rider

یکی دیگر از فیلم‌هایی که کلینت ایستوود در آن نقش‌آفرینی، تولید و کارگردانی را بر عهده داشت. او در این فیلم نقش یک رنجر تنها را ایفا می‌کند که پریچر نامیده می‌شود. او به یک معدن طلا می‌رود که یک گروه اراذل‌واوباش به سرکردگی کوی لاهود (ریچارد دزارت) می‌خواهند معدنچیان را ازآنجا بیرون کنند. پریچر در ابتدا با لاهود مذاکره می‌کند اما شروطی دارد که معدنچیان حاضر به قبول آن نیستند. درنتیجه لاهود یک کلانتر فاسد را می‌فرستند تا حساب آن‌ها را برسد. اینجاست که هویت پریچر مشخص می‌شود – او در کمرش شش زخم گلوله دارد – بنابراین او هم به معدنچیان پیوسته و علیه گروه اوباش مبارزه می‌کند. این فیلم به‌عنوان یکی از معدود فیلم‌های تولیدشده در سال‌های 1980 با انتقادات مثبت روبه‌رو شد و به‌عنوان ده فیلم برتر ژانر وسترن در سینمای آمریکا نامزد شد (البته درنهایت در این لیست قرار نگرفت)

بهترین دیالوگ: “مشکلات کمی وجود دارند که با تلاش نتوان از پس آن‌ها برآمد.”

ریو براوو – Rio Bravo

ریو براوو – Rio Bravo

کلانتر یک شهر کوچک (جان واین) به کمک یک مرد فلج (والتر برنان)، یک مست (دین مارتین) و یک تفنگ باز جوان (ریکی نلسون) تلاش می‌کند برادر تبهکار شهر را در زندان نگه دارد. کارگردان فیلم هوارد هاکس این فیلم را در واکنش به نیم روز ساخت. او و جان واین در شخصیت گری کوپر ضعف‌هایی می‌دیدند. به‌طورکلی هر آنچه که از یک فیلم وسترن انتظار داشته باشید در این فیلم سال‌های 1950 دیده می‌شود: اکشن، ماجراجویی و قهرمان‌بازی.

بهترین دیالوگ: “هی رفیق، نظرت درباره آن‌ها چیست؟”

سرگرد داندی – Major Dundee

سرگرد داندی – Major Dundee

پس‌ازاینکه سرگرد داندی (چارلتون هستون) در نبرد گتیسبرگ خطا می‌کند به اردوگاهی در نیومکزیکو فرستاده می‌شود. پس‌ازاینکه یک آپاچی به نام سیرا چاریبا با دارو دسته‌اش چندین گاوچران را به قتل می‌رساند داندی خود را مسئول می‌داند که انتقام آن‌ها را بگیرد. بنابراین او ارتشی از سربازان، زندانیان، سرخپوستان و حتی مزدوران به نیومکزیکو می‌روند و در مبارزه با آپاچی نبردهای خونینی به وجود می‌آورند. ما در این فیلم شاهد قدرت‌های داندی هستیم و می‌بینیم که در حین مواجهه با دشمن حتی افرادی که رودرروی هم هستند در کنار هم قرار می‌گیرند. اگر این فیلم در زمان اکران چندان موردتوجه قرار نگرفت اما در دهه اخیر بسیار درخشید و حتی یکی از منتقدین آن را “بهترین و واقع‌بینانه‌ترین فیلم وسترن” می‌داند.

بهترین دیالوگ: “تنها سه دستور دارم. زمانی که به شما اشاره کردم بیایید. زمانی که به شما اشاره کردم در جای خود قرار بگیرید، در جایتان قرار بگیرید و زمانی که به شما اشاره کردم که بدوید، دنبالم بیایید و همانند آتش بدوید.”

سنگ گور – Tombstone

سنگ گور – Tombstone

وایات اراپ افسانه‌ای پس از سال‌ها مبارزه با تبهکاران در شهر تامبستون یا سنگ گور آریزونا بازنشسته می‌شود. او می‌خواهد به تجارت بپردازد تا اینکه گروهی که خود را گاوچران می‌نامند در منطقه مشکلاتی به وجود می‌آورند. اراپ که نمی‌تواند در مقابل بی‌عدالتی سکوت کند تصمیم می‌گیرد به کمک برادرش با آن‌ها مقابله کند. نبرد میان آن‌ها شدت گرفته و به O.K. Corral ختم می‌شود. این فیلم اکشن و پرتحرک نظر تماشاگران مدرن را نیز جلب می‌کند. ناگفته نماند شخصیت‌های این فیلم بهترین سبیل‌های تاریخ سینما را دارند.

بهترین دیالوگ: “من هاکلبری تو هستم.”

روزی روزگاری در غرب – Once Upon a Time in the West

روزی روزگاری در غرب – Once Upon a Time in the West

تصور می‌شد که فیلم خوب، بد، زشت آخرین فیلم سرجی لئونه خواهد بود اما سپس کمپانی پارامونت همکاری او با هنری فوندا (که نقش منفی را ایفا می‌کند) را پیشنهاد کرد و او نتوانست نه بگوید. کلینت ایستوود بازی در نقش قهرمان فیلم را نپذیرفت اما چارلز برانسون آن را پذیرفت و این فیلم با گذشت زمان به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های وسترن تاریخ سینما شناخته می‌شود (کارگردان‌های مشهوری مانند مارتین اسکورزی، کوئنتین تارانتینو و جرج لوکاس از این فیلم الهام گرفتند)، البته در زمان اکران چندان موردتوجه واقع نشد و در گیشه موفق نبود.

جیل مک بین به‌تازگی از نئواورلئان به اوتا آمده و متوجه می‌شود همسر و فرزندانش به طرز وحشیانه‌ای کشته شده‌اند. او برای گرفتن انتقام به تبهکاری به نام چیانه و هرمونیکا (برانسون) که درباره قاتل و اسلحه‌اش چیزهایی می‌داند، ملحق می‌شود.

بهترین دیالوگ: “چگونه می‌توانی به مردی اعتماد کنی که هم کمربند پوشیده هم بند شلوار؟ زیرا او حتی به شلوارش هم اعتماد ندارد.”

چگونه غرب تسخیر شد – How the West Was Won

چگونه غرب تسخیر شد – How the West Was Won

این فیلم محصول سال 1963 احتمالاً بیشترین تعداد ستارگان یک فیلم را در خود جای داده است: جان واین، گرگوری پک، جیمز استوارت، کارول بیکر، هنری فوندا، دبی رینولدز و غیره. این فیلم یک اثر حماسی است بنابراین به‌جای تمرکز بر یک شخص بر چهار نسل یک خانواده در طی 50 سال و مهاجرت آن‌ها به سمت غرب در سال‌های اواسط 1800 را نشان می‌دهد. در این فیلم از هر چیزی اثری وجود دارد: طغیان رودخانه، حملات سرخپوستان، تصادف هواپیما، نبردهای جنگ داخلی، یافتن طلا، ساخت ریل راه‌آهن و مقابله با تبهکاران. از یک فیلم سه‌ساعته می‌توان انتظار داشت که به تمام عناصر ژانر وسترن بپردازد. این فیلم در روتن تومیتوز امتیاز 100% گرفت و همانند فیلم‌های امروزی ضعیف نیست. این فیلم نه‌تنها از فیلم‌های وسترن بلکه از تمام ژانرها برتر است.

بهترین دیالوگ: “غربی که ماجراجویی‌ها و اتفاقات زیادی در آن رخ می‌داد حالا گذشته، آن غرب متعلق به گذشتگان است زیرا ردپای آن‌ها تا ابد در تاریخ وجود دارد و هرگز با باد یا باران از بین نمی‌رود، کسی نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد و یا لابه‌لای حوادث فراموش شود. از میان دشواری‌های زندگی و غم و آرزوهایشان افسانه‌های غرور و شجاعت به وجود آمده که می‌تواند الهام‌بخش فرزندان و فرزندان فرزندانشان باشد.

جوزی ولز یاغی – The Outlaw Josey Wales

جوزی ولز یاغی – The Outlaw Josey Wales

فیلمی به کارگردانی و نقش‌آفرینی جوزی ولز که در جنگ داخلی خانه و خانواده‌اش را از دست داده و برای گرفتن انتقام به گروهی از سربازان پیوسته تا قاتلان خانواده‌اش را پیدا کرده و آن‌ها را مجازات کند. جنگ داخلی به پایان می‌رسد و همه تسلیم می‌شوند جز جوزی. در این اثر کلاسیک از ایستوود انتقام، غم، بخشش، خیانت، عشق، خانواده و شرافت، به چشم می‌خورد.

بهترین دیالوگ: “مرگ بخش مهمی از زندگی نیست.”

ایستگاه کمانچ – Comanche Station

ایستگاه کمانچ – Comanche Station

برخی از فیلم‌های وسترن با بودجه‌های کلان و چندین ستاره ساخته می‌شوند که در نتیجه آن شاهد یک فیلم چندساعتی خواهیم بود. اما گاهی اوقات هم دوست داریم ببینیم فیلم‌های کم بودجه که با چند ستاره و یک داستان خام ساخته شده چه از آب درمی‌آید. به همین دلیل می‌خواهیم به این فیلم اشاره کنیم. فیلمی که در چند سال اخیر به‌عنوان یکی از فیلم‌های وسترن موفق اما نادیده گرفته شده معرفی می‌شود. در این فیلم 74 دقیقه‌ای جفرسون کودی به همراه چند کمانچ تلاش می‌کند تا یک زن سفیدپوست را به همسرش بازگرداند و مژدگانی دریافت کند. اما باوجود مشکلات پیش رو این کار چندان آسان نیست.

بهترین دیالوگ: “صحبت درباره حق‌وحقوق نیست، بلکه درباره زنده ماندن است.”

کشور بزرگ- The Big Country

کشور بزرگ- The Big Country

کاپیتان جیمز مک کی (گرگوری پک) از کرانه‌های شرقی به همراه نامزدش پاتریشیا (کارول بیکر) به غرب می‌رود تا در ملک پدر او زندگی کند. او نمی‌داند که پدرزن آینده‌اش و همسایه او رافوس هاناسی (برل ایوز – که برای ایفای این نقش مکمل جایزه اسکار و گلدن گلوب را دریافت نمود) باهم مشکل دارند.

مشکلات تریل و هاناسی رفته‌رفته بیشتر می‌شود و به دوئل ختم می‌شود و دراین‌بین همه حتی پاتریشیا مک کی را یک ترسو می‌دانند. اما آن‌ها خبر ندارند که او در خفا می‌خواهد همه‌چیز را روبه‌راه کند. به نظر می‌رسد که این مرد دریا می‌داند که باید چگونه از پس حل مشکلات بربیاید. این فیلم همه عناصر جذاب را داراست: همسایه‌های دشمن، مناظر زیبا، اسب‌های وحشی و مثلث عشقی. رئیس‌جمهور آمریکا دوایت آیزنهاور طرفدار این فیلم بود و حتی یک‌بار به مدت چهار روز پیاپی آن را در کاخ سفید تماشا کرد.

بهترین دیالوگ: “چیزهایی وجود دارد که یک مرد باید آن‌ها را برای خودش ثابت کند نه برای دیگری.”

ترور جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل – The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford

کشور بزرگ- The Big Country

این فیلم محصول سال 2007 به کارگردانی اندرو دامینیک از نسخه‌ای به همین نام که در سال 1983 منتشر شد ساخته شده است. برد پیت در نقش جسی جیمز و کیسی افلک در نقش قاتل او رابرت فورد ظاهر شده‌اند. زمانی که دارو دسته جیمز می‌خواهند در میسوری یک قطار را بربایند، فورد تلاش می‌کند تا به آن‌ها ملحق شود. اما جیمز فورد را نمی‌پذیرد و فورد هم می‌خواهد انتقام بگیرد. این فیلم باوجود پرستاره بودن و دریافت انتقادهای مثبت در گیشه موفق نبود و یکی از منتقدان درباره آن گفته است، “یکی از برترین شاهکارهای این دوره که نادیده گرفته شده است”.

بهترین دیالوگ: “اگر چیزی وجود دارد که باید به آن اعتراف کنی همین حالا حرف‌هایت را بیرون بریز.”

رقصنده با گرگ‌ها – Dances With Wolves

رقصنده با گرگ‌ها – Dances With Wolves

یک فیلم به کارگردانی و نقش‌آفرینی کوین کاستنر که در سال 1990 برنده جایزه اسکار شد (یکی از سه فیلم وسترن برنده جایزه اسکار). افسر جان دنبار در جنگ داخلی به دلیل حرکتی که می‌توانست انجام دهد اما انجام نداد یک قهرمان شناخته می‌شود. او که می‌خواهد از مرز دنیای وسترن خارج شود در آن حوالی درخواست کار می کندو او که در آنجا تنهاست با سرخپوستان محلی و یک گرگ دوست می‌شود. همچنین با یک زن سفیدپوست آشنا می‌شود که توسط سرخپوستان بزرگ شده و همه برای او احترام قائل هستند. خواسته‌های شخصی او با خواسته‌های نظامی پیش نمی‌رود و مجبور است وفاداری خود را ثابت کند.

بهترین دیالوگ: “به نظر می‌رسد که در اینجا هرروز یک معجزه رخ می‌دهد. و خدا هر چه که باشد من به خاطر امروز از او متشکرم.”

تیرانداز – The Shootist

تیرانداز – The Shootist

هیچ‌کس نمی‌خواهد به‌تنهایی بمیرد. مخصوصاً تیراندازها. جان واین نقش جی بی بوکز را ایفا می‌کند، یک تیرانداز سالخورده که به سرطان مبتلاست و می‌خواهد روزهای آخر زندگی‌اش را تنها باشد. اما گذشته او مانع از آن شده و تصمیم می‌گیرد تفنگش را برداشته و دل به حوادث بزند. داستان فیلم تا حدی شبیه زندگی خود جان واین است.

بهترین دیالوگ: “من نمی‌خواهم اشتباه کنم. نمی‌خواهم مورد توهین واقع شوم. نمی‌خواهم بی‌مصرف باشم. من با کسی چنین رفتاری نخواهم داشت و نمی‌خواهم کسی با من این رفتار را داشته باشد.”

ورا کروز – Vera Cruz

ورا کروز – Vera Cruz

این فیلم محصول سال 1954 با نقش‌آفرینی گری کوپر و برت لانکستر، جز اولین فیلم‌های وسترن بود که شخصیت‌های ان به خشونت علاقه نداشتند. این موضوعات در دهه 50 و 60 هالیوود بسیار موردتوجه واقع شد.

کوپر نقش سربازی به نام بن‌ترین را ایفا می‌کند که در طی جنگ مکزیک و فرانسه در سال 1861 برای یافتن کار به مکزیک می‌رود تا به‌عنوان مزدور کار کند و در آنجا با تیراندازی به نام جو آرین (لانکستر) آشنا می‌شود. آن‌ها توسط امپراتور ماکسیمیلیان اول استخدام می‌شوند تا کنتس دواری (دنیز دارسل) را به شهر بندری ورا کروز اسکورت کنند. آن‌ها متوجه می‌شوند لوکوموتیوی که توسطان به خارج سفر می‌کنند انباری به ارزش 3 میلیون دلار دارد. همان‌طور که انتظار دارید عده زیادی خواهان آن طلا هستند.

بهترین دیالوگ: “اگر مجبور نیستید از هر شانس استفاده نکنید. به افرادی که نباید اعتماد نکنید و اگر لازم نیست به کسی لطف نکنید.”

مردی که لیبرتی والانس را کشت – The Man Who Shot Liberty Valance

مردی که لیبرتی والانس را کشت – The Man Who Shot Liberty Valance

سناتور رانسون استودارد (جیمز استوارت) برای شرکت در مراسم تشیع جنازه تام دانیفن (جان وین) وارد یک شهر کوچک وسترن می‌شوند. چرا خاک‌سپاری یک ششلول‌بند باید برای سناتوری والامقام تا این حد اهمیت داشته باشد؟ 25 سال پیش استودارد یک وکیل جوان بود که کالسکه‌اش توسط والانس دزدیده شد. این وکیل به حالت مرگ رها شده بود که دانیفن او را یافت و به خانه برد و به همراه سایر ساکنین شهر زخم‌های او را درمان نمود. استودارد می‌خواهد والانس را مجازات کند و دانیفن دراین‌باره او را راهنمایی می‌کند. آیا مجازات والانس مدرن و قانونی است یا اینکه همانند غرب وحشی است؟

این فیلم به‌صورت سیاه‌وسفید ساخته شد اگرچه می‌توانست رنگی باشد. هدف این کار این بود که فورد می‌خواست یک نمای رئال از غرب نشان دهد که در فیلم‌های رنگی، خوش‌بینانه و رمانتیک امکان این کار وجود نداشت. فورد و واین در ده فیلم باهم همکاری داشتند که بسیاری این فیلم را برترین آن می‌دانند. راجر ابرت آن را “بهترین و تأثیرگذارترین فیلم” و سرجی لئونه آن را فیلم موردعلاقه خود می‌دانست.

بهترین دیالوگ: “می‌دانم که کتاب‌های قانون برایت ارزشمند هستند اما اینجا نه. اینجا هرکس مشکلات خود را دارد.”

                               

دیدگاه‌ها (54)

بستن فرم

  1. فرامرز

    شهریور 24, 1401

    سلام بنده خیلی وقته دنبال یه فیلم میگردم فیلم وسترن بود که یک زن وارد شهری شد خودش را به دلایلی شبیه مرد کرد و تا آخر عمرش کسی متوجه زن بودنش نشد ،حتی اگه لطف کنید اسم فیلم را برایم بفرستید بسیار متشکر میگردم.

    پاسخ

  2. جینا

    اسفند 14, 1400

    کابوی فقط پل نیومن فیلماشم هاد هومبره بوچ کسیدی و ساندنس کید عالییی

    پاسخ

  3. ابلیس

    دی 20, 1400

    استیو مک کویین بهترین بازیگر فیلمهای منفی و وسترنی بود ولی حیف که خیلی هوس باز و بنگی بود و درگیر مواد شده بود.

    پاسخ

  4. ال

    دی 11, 1400

    اونایی که به کلینت ایستوود میگن دختر به خوشگلیش حسودی میکنن
    بعدشم تو منابع معتبر بهترین بازیگر وسترن اسپاگتی ایستووده

    پاسخ

  5. مهدی منفرد

    شهریور 3, 1400

    سلام و ارادت
    یه فیلم وسترن قدیمی بود که زن و بچه شخصی رو کشتن و اون مرد برای انتقام عروسک تبل‌زن کوچکی جلوی قاتلین زن و بچش میذاشت و شروع به کشتن میکرد، میخواستم نام فیلم رو بدونم
    با تسکر

    پاسخ

  6. وسترن

    دی 4, 1399

    سلام به همه
    خيلي وقت پيش يه فيلم وسترن از تلويزيون پخش ميشد كه يه فردي به يه شهري وارد ميشه و ميره تو كافه ميگه به يه نفر مزدور بي شرف نياز دارم كه برام خبر بياره و..
    مي خواستم بدونم اسم فيلم چي بود.
    ممنون

    پاسخ

  7. kamrani2015

    شهریور 18, 1399

    برت لنکستر با هیچ کس قابل قیاس نیست

    پاسخ

  8. استقلال

    تیر 15, 1399

    وقتی نام کلینت ایست وود میاد مک کویین و جان وین و امثالهم باید برن ته صف.

    پاسخ

  9. آرش

    خرداد 31, 1399

    استیو مک کویین معروف ترین وسترن و خلافکار تاریخ است.

    پاسخ

  10. ایران

    فروردین 20, 1399

    با سلام و تشکر. فکر میکنم وقتی اسم فیلم وسترن بیاد اکثرا یاد کلینت ایستوود بیفتیم.چون بهترین گزینه بوده

    پاسخ

    • blue در پاسخ به ایران

      فروردین 20, 1399

      بی شک ومطمئنا همین گونه هست.

      پاسخ

    • آرش در پاسخ به ایران

      فروردین 22, 1399

      همه دنیا وسترن رو با جان فورد و جان وین میشناسن

      پاسخ