نحوه آموزش کودکان برای مقابله با دروغگویی

معمولاً دروغ گفتن بین کودکان رایج است و زمانی که خطا و اشتباهی میکنند دروغهای شاخدار از خودشان در میآورند. جالب است بدانید که نوع و شدت این دروغها با رشد کودک تغییر میکند. خوشبختانه میتوانید با دروغهای کودکانتان مقابله کنید.
کودکان نوپا و پیشدبستانی
دروغهای تخیلی و فانتزی
ممکن است وارد اتاق کودک چهارسالهتان شده و ببینید تمام قبوض خانگی با قیچی خردشده است. کودک چهارسالهتان هم به شما میگوید خواهرش این کار را انجام داده است. اما این ممکن نیست زیرا خواهرش دوماهه است!
چرا دروغ میگویند
این کودکان در حقیقت دروغ نمیگویند. یکی از متخصصین معتقد است که “برای اینکه یک کودک دروغ بگوید باید بداند چیزی که میگوید اشتباه است، باید فرق بین دروغ و حقیقت را بداند. درحالیکه تا پیش از سن چهارسالگی کودک این تفاوت را درک نمیکند.”
از سنین پیشدبستانی تخیل کودک در حال شکلگیری است و یاد میگیرد که داستانهای تخیلی سرهم کند. آنها ممکن است داستانهای واقعی و تخیلی را باهم ادغام کنند. ممکن است داستانهایی که در تلویزیون میبینند با حوادث روزانه ترکیب کنند. کودکان بزرگتر ممکن است برای رسیدن به خواسته خود و مراقبت از خود دروغ بگویند، مانند زمانی که اسباببازیشان را خراب کردهاند. اما پزشکان معتقدند این بخشی از فرایند رشد کودک است.
چهکار کنیم
- خونسرد باشید و بهعنوان یک فرصت آموزشی به این مسئله نگاه کنید. میتوانید بگویید، “مطمئنم که این اتفاق رخ نداد، آیا مطمئنی که این اتفاق رخ داد؟” اگر آن دروغ آسیبرسان باشد میتوانید بگویید، “اگر کسی این حرف را به تو میزد چه حسی داشتی؟”
- بر حلان مسئله تمرکز کنید. فرض کنید کودکتان روی زمین نقاشی میکند. شما بگویید “ما روی کاغذ نقاشی میکنیم. حالا به پدر کمک کن تا آن را تمیز کنیم.”
- به او توضیح دهید که چرا حقیقت مهم است. اگر کودکتان با گفتن دروغ میخواهد از خود محافظت کند (شاید کودکتان قیچی شما را پنهان کرده یا سشوار را خراب کرده) به او بگویید که با دانستن حقیقت میتوانید بهخوبی از او محافظت کنید.
- با فرزند خود تمرین کنید تا بداند درباره چیزهایی که میخورد، میپوشد یا بازی میکند، میتواند به روشهای مختلف حرف بزند. بنابراین دیگر مجبور نیست از خودش داستان بسازد.
کودکان سن مدرسه
واقعیت و عواقب آن
فرض کنید شما مسئولیت نگهداری از کتابهای خانواده را بر عهده دارید. یکی از کتابها گم شده است. کودک هفتسالهتان به شما میگوید دوستش آن را غرض گرفته و گم کرده. اما شواهد نشان میدهد که گفته او حقیقت ندارد و خودش این کار را کرده است.
چرا دروغ میگویند
کودکان سن مدرسه میتوانند پیشبینی کنند که چه اتفاقی رخ خواهد داد.. اگر یک کتاب گم شود فردی عصبانی خواهد شد. اگر تکالیف انجام نشود به مشکل برمیخورد. طبق گفته متخصصین زمانی که کودکان به سن ششسالگی میرسند مغزشان رشد کرده و میتوانند درباره عواقب کارشان بدانند. در سن هشتسالگی میتوانند ارتباط میان مسائل را درک کنند. بنابراین برای اینکه به مشکل برنخورند شروع به دروغ گفتن میکنند.
باید چهکار کنید
- آنها را تنبیه نکنید. کودکانی که از تنبیه میترسند حقیقت را به شما نمیگویند و با شما احساس راحتی نمیکند. بنابراین بهجای تنبیه با آنها ارتباط برقرار کنید تا بتوانند برای کمک گرفتن نزد شما بیایند.
- به کودک خود نشان دهید که دروغ گفتن کار خوبی نیست. بهجای اینکه بگویید دروغ گفتن خوب نیست به او بگویید که دروغ اعتماد را از بین میبرد، درحالیکه افراد باید به هم اعتماد داشته باشند. شاید مدتزمانی طول بکشد اما زمانی که کودکتان برای گفتن حقیقت نزدتان بیاید و او را تنبیه نکنید بازهم این کار را انجام میدهد.
- ارزشهای خود را در رفتار و گفتار نشان دهید. اگر خودتان در مقابل کودکتان دروغ بگویید دران صورت او هم از شما یاد میگیرد.
- به مشکل اولیه که باعث دروغ او شد توجه کنید. اگر کودکتان به خاطر گمشدن یک کتاب دروغ گفت در حل این مشکل به او کمک کنید. از تواناییهای او در حل مشکلات کمک کنید. این کار باعث میشود که کودک شما توانایی حل مشکلات را در خود ارتقا داده و این مسئله را از والدین خود بیاموزد.
- زمانی که کودکتان حقیقت را میگوید دراینباره او را تحسین کنید. به او نشان دهید که با گفتن حقیقت و بدون گفتن دروغ میتواند به خواستهاش برسد.
کودکان پیش از سن نوجوانی و نوجوانها
دروغهای رایج
در این سن دروغهای رایجی میشنوید. فرزند 12 سالهتان هرروز با اتوبوس به خانه میآید و دراینباره نگران نیستید. اما یکبار دیرتر میرسد و دروغهایی سرهم میکند. اما بعداً متوجه میشوید که با دوستان اش قرار داشته است.
چرا دروغ میگویند
در این سن بیشتر دروغها به زندگی اجتماعی آنها و کارهایی که انجام میدهند مربوط است. آنها زندگی مستقلی از والدین خود دارند. اما اجازه ندارند برخی از کارها را انجام دهند. بنابراین با گفتن دروغ حس میکنند میتوانند کارهایی که دوست دارند را انجام دهند. این رویه تا نوجوانی ادامه دارد، زیرا او میخواهد برای خودش تصمیم بگیرد و والدین میخواهند او را کنترل کنند. اگر نوجوان شما حس کند هر زمان که بخواهد برای خودش تصمیمگیری کند تنبیه میشود پس چارهای جز دروغ گفتن ندارد.
باید چهکار کنید
- به فرزند خود نشان دهید که متوجه دروغ او شدهاید و از این کار خوشتان نمیآید. درعینحال به یاد داشته باشید که او هم میخواهد زندگی خود را داشته باشد. میتوانید به او بگویید که اشکالی ندارد اگر بهجای انجام تکالیف اش به خانه دوستش برود اما حداقل به والدین اش اطلاع دهد. در این صورت هم به تصمیم او احترام گذاشتهاید و هم مراقب اش هستید.
- با توجه به رشد فرزند نوجوانتان سختگیریهایتان کمتر میشود. هرچقدر والدین کنترل بیشتری داشته باشند و درباره زمان انجام تکالیف و کارهای فرزند خود دخالت بیشتری به خرج دهند دروغهای بیشتری خواهند شنید.
- حتی اگر فرزندتان درباره مسئله مهمی دروغ بگوید (مثلاً از کیفتان پول برداشته و با آن سیگار بخرد) بازهم جبهه نگیرید. او تنها نوجوانی نیست که کارهای احمقانه انجام میدهد. بهجای تمرکز بر دروغ او به انتخابهای اشتباهش تمرکز کنید. بسته به اتفاقات دیگر میتوانید از او بخواهید پول را پس دهد یا اینکه از خرجی ماهانهاش کم کنید. در این صورت بهجای توجه به دروغ به دلیل آن توجه کردهاید. زیرا درصورتیکه فرزندتان کار اشتباهی انجام دهد مجبور است برای پنهان کردن آن دروغ بگوید.
این که بفهمید فرزندتان دروغ گفته میتواند ناراحتکننده باشد. در این صورت تصور میکنید فرزندتان به یک مجرم تبدیل خواهد شد. اما نباید این تصور را داشته باشید زیرا کودکان راه خود را پیدا میکنند و والدین هم در آن بین باید نقش مربی را ایفا کنند. تا زمانی که بتوانیم گفتههای مثبت یا منفی فرزند خود را بشنویم، میتوانیم آنها را حل کنیم و دروغی نخواهیم شنید.
دیدگاهها