آزمون روانشناسی میزان فشار و استرس در زندگی مشترک
همه ما در زندگی خود با تنش و فشار روبه‌رو هستیم. مخصوصاً زمانی که زندگی مشترک را آغاز می‌کنیم مسئولیت‌هایمان بیشتر شده و تنش‌ها و فشارهایمان نیز به همان اندازه افزایش می‌یابد. اما باید مراقب باشیم که آن‌قدر خود را در مشکلات و فشارها غرق نکنیم که زندگی و آرامشمان تحت تأثیر قرار گیرد.
به یاد داشته باشید که وجود این فشارها در زندگی، درصورتی‌که کنترل نشوند می‌تواند مشکلات زناشویی را افزایش داده و ازدواجتان را با شکست مواجه کند. به همین دلیل در اینجا یک آزمون روانشناسی را در اختیارتان قرار می‌دهیم تا به کمک آن میزان فشار در زندگی خود و نحوه مواجهه با آن را بررسی کنید.
به یاد داشته باشید که هیچ خانواده‌ای کامل نیست. هیچ خانه‌ای کاملاً ایدئال نیست. هیچ ازدواجی بدون عیب و نقص نیست. بنابراین در انتخاب پاسخ‌های خود صادق باشید تا بتوانید مشکلات خود را بهتر بشناسید.
آماده هستید؟
- در پایان ماه ازلحاظ مالی:
- در شرایط خوبی هستیم و کمی هم پس‌انداز داریم.
- به‌سختی دخل‌وخرج را جور می‌آوریدم و همیشه با مشکل روبه‌رو هستیم.
- بر لبه تیغ هستیم و اگر اتفاقی رخ ندهد ورشکست می‌شویم.
- ورشکست شده‌ایم و در مشکلات غرق خواهیم شد.
- برنامه‌های فرزندانمان:
- سبک هستند.
- پر هستند اما به‌عنوان یک زوج از پس آن‌ها برمی‌آییم.
- گیج‌کننده. گاهی اوقات تصور می‌کنیم آن‌ها ما را کنترل می‌کنند.
- غیرقابل‌کنترل. زندگی ما حول برنامه‌های فرزندانمان می‌چرخد. مدت‌هاست که اوضاع به همین شکل است.
- چقدر باهمسرتان ارتباط دارید؟
- مشکلی وجود ندارد.
- کمی به کمک نیاز داریم.
- ما مشکلات ارتباطی فراوانی داشته و به همین دلیل با فشار روبه‌رو می‌شویم.
- چه ارتباطی؟ ما مدت‌هاست که دیگر باهم ارتباطی نداریم. چرا باید داشته باشیم؟
- چگونه در ازدواجتان با مسائل روبه‌رو می‌شوید؟
- با رخ دادن مشکلات با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم و آن‌ها حل می‌کنیم.
- بیشتر اوقات اجازه می‌دهیم که عصبانیتمان بنشیند و بعد به آن فکر کنیم.
- از انجاییکه من آرام هستم و همسرم تندمزاج، بنابراین در حل آن‌ها به توافق نمی‌رسیم.
- ما همیشه روبه‌روی هم هستیم.
- درباره وسیله نقلیه‌مان:
- قسط آن را پرداخت می‌کنیم.
- کمتر از 5000 دلار قسط داریم.
- ماهانه بیش از 399 دلار قسط پرداخت می‌کنیم. کاش هرماه مجبور نباشم این قسط را پرداخت کنم.
- ما خودروی‌مان را اجاره داده‌ایم و در پایان هرماه مجبوریم هزینه‌های زیادی را پرداخت کنیم که از آن متنفر هستم.
- سلامت اعضای خانواده‌مان:
- به‌طورکلی خوب هستند. فقط گاهی اوقات سرماخوردگی‌های فصلی روی می‌دهد.
- اغلب خوب هستند غیر از زمانی که ما یا فرزندان مریض می‌شویم.
- چندان خوب نیستیم. اغلب با درد و بیماری روبه‌رو هستیم.
- بسیار بد. هیچ‌وقت یادم نمی‌آید که تا این اندازه ازنظر سلامتی تحت‌فشار باشیم.
- زمانی که با همسرم هستم:
- بیشتر از هم تعریف و تمجید می‌کنیم. گاهی اوقات آن را به میز صبحانه یا شام هم می‌کشانیم.
- زمانی که می‌خواهم با او باشم با مطالعه، تماشای تلویزیون یا ظرف شستن خود را مشغول می‌کند.
- صحبت‌هایمان کاملاً روزمره و رسمی است. بدون اینکه بخواهیم درباره عشق یا توجه به هم صحبت کنیم.
- ما همیشه به هم حمله می‌کنیم و حداقل یک‌بار در روز جروبحث داریم.
- زمانی که با خانواده‌ام در خانه هستم:
- خانه‌ام یک مکان گرم است که در آن باهم بازی می‌کنیم، می‌خندیم و همدیگر را در آغوش می‌گیریم.
- گاهی اوقات آرزو می‌کنم که کاش همسرم به من و فرزندانم بیشتر توجه می‌کرد.
- خانه‌ام بیشتر شبیه یک مسافرخانه است که چند غریبه باهم زندگی می‌کنند، بنابراین جروبحث و کوبیدن در در خانه ما طبیعی است.
- بیشتر اوقات ترجیح می‌دهم از خانه بیرون باشم.
- انتظارات ازدواج ما:
- تقریباً برآورده شده‌اند. ازاین‌جهت کاملاً راضی هستم.
- برخی برآورده شده و برخی خیر. دراین‌باره کمی تحت‌فشار هستم.
- بسیاری از انتظارات برآورده نشده‌اند و منتظر آن هستم که به‌زودی چیزی تغییر کند.
- انتظارات از همسرم را به تنفر تبدیل نموده‌ام و از این رابطه خسته هستم.
- درباره طلاق:
- هرگز این کلمه را به میان نیاورده‌ایم و مطمئن هستم که حتی به آن به‌عنوان یک گزینه هم فکر نمی‌کنیم.
- یکی دو بار از ذهنم گذشته است.
- فشارهای زندگی رفته‌رفته این کلمه را بیشتر به ذهنم می‌آورد.
- نمی‌توانم فشار این زندگی را تحمل کنم. اگر به خاطر فرزندانم نبود طلاق می‌گرفتم. دوست صمیمی‌ام تشویق ام می‌کند که از این رابطه خارج شوم.
- آیا والدین فشار زندگی‌تان را مضاعف می‌کنند؟
- والدین ما فوت شده‌اند یا سر زندگی خود هستند و وقت زیادی از ما نمی‌گیرند.
- وابستگی والدین به ما بیشتر شده و گاهی اوقات مسئولیتشان را به عهده داریم.
- معمولاً مراقب والدینمان هستیم.
- یکی از والدین یا هر دو با ما زندگی می‌کنند و مسئولیتشان را بر عهده داریم. باید بگویم که‌ای مسئله ما را اذیت می‌کند.
- خانه ما:
- کامل نیست اما آن را دوست داریم و از پس آن برمی‌آییم. هرازگاهی آرایه‌گری را عوض می‌کنیم تا همان جور که می‌خواهیم باشد.
- هنوز قسط آن را پرداخت می‌کنیم بنابراین نمی‌توانیم برای رنگ‌آمیزی، تغییر دکوراسیون یا خرید پرده‌ها هزینه کنیم.
- خیلی کوچک است. همیشه نگران این هستم که وسایل را کجا قرار دهم. فرزندانم هم اتاق مجزا لازم دارند.
- در حال فروریختن است و مدام آن را تعمیر می‌کنیم. از محله‌مان متنفرم چون امن نیست و امیدوارم که بتوانیم ازآنجا نقل‌مکان کنیم.
- خانواده همسرم:
- بسیار خوب هستند. حضورشان بسیار مفید است و بر فرزندانم تأثیر خوبی ایجاد می‌کنند. همچنین بر ما فشار وارد نکرده و همه‌چیز خوب است.
- اگر زیاد باهم وقت نگذرانیم بهتر است. اما برای بودن با آن‌ها تحت‌فشار هستیم.
- زمانی که در زندگی‌ام دخالت می‌کنند اذیت می‌شوم. آن‌ها در مواردی مانند تربیت فرزندانم دخالت کرده و به من فشار وارد می‌کنند.
- هرگز تنهایمان نمی‌گذارند. دیگر خسته شده‌ام و نمی‌توانم فشار وارده را تحمل کنم.
- فرزندانمان:
- لذت زندگی‌مان هستند. باهم اوقات خوشی را داریم و یک خانواده خوشبخت هستیم.
- فرزندان بسیار خوبی هستند و رفتار خوبی دارند. کارهای مدرسه را انجام می‌دهند و نمراتشان خوب است.
- از من فاصله می‌گیرند و دنیای خودشان را دارند. کاش با آن‌ها رابطه بهتری داشتم.
- کاملاً مشخص است که از ما متنفرند. گاهی اوقات از خشمی که در چشمانشان می‌بینم می‌ترسم. دراین‌باره تحت‌فشار هستیم.
- ما به‌عنوان یک زوج:
- باهم دعا می‌خوانیم و گاهی اوقات هرروز این کار را انجام می‌دهیم.
- در هنگام صرف غذا، تعطیلات یا زمان رخ دادن اتفاقات بد دعا می‌خوانیم.
- به‌ندرت درباره خدا حرف می‌زنیم و تقریباً هرگز باهم دعا نمی‌کنیم.
- همسرم تقریباهمیشه با باورهای من مخالف است.
- زندگی عاشقانه‌تان چگونه است؟
- ما یک رابطه سالم و رمانتیک داریم که گاهی اوقات مسائلی هم دارد.
- باید دراین‌باره بیشتر به هم کمک کنیم اما می‌توانیم نیازهای یکدیگر را رفع کنیم.
- این قسمت جالب نیست. اتاق‌خواب ما به یک میدان جنگ تبدیل شده است.
- از اینکه بتوانیم یک رابطه زناشویی معمولی داشته باشیم ناامید شده‌ایم.
- آیا یکی از شما بداخلاق است؟
- هم من و هم همسرم بی‌خیال و خوش‌رو هستیم.
- یکی یا هردوی ما کمی بداخلاق هستیم که گاهی باعث مشکل می‌شود.
- به دلیل تفاوت‌های رفتاری ازدواج و زندگی خانوادگی‌مان با مشکل مواجه شده است.
- بحث‌های رفتاری بخشی از زندگی ما هستند و باعث فروپاشی آن شده‌اند.
- آیا ارزش‌های مراقبت از فرزند میان شما مشترک است؟
- ما درباره بیشتر مسائل مربوط به فرزندان باهم موافق هستیم.
- ما هرازگاهی درباره مسائل مربوط به تربیت فرزندان باهم مخالفت داریم.
- ما همیشه درباره تربیت فرزندان باهم جروبحث می‌کنیم.
- ارزش؟ ما از دو کهکشان مختلف هستیم.
- گذشته:
- دراین‌باره مشکلی نداریم.
- معمولاً من یا همسرم را به تنش می‌اندازد.
- من یا همسرم را آزار می‌دهد.
- ما را با استرس فلج کرده و مانع از ادامه یافتن ازدواجمان می‌شود.
- نقش یک همسر:
- اصلاً دشوار نیست. هردوی ما الگوهای خوبی داشتیم و می‌دانیم طرف مقابل از ما چه انتظاری دارد.
- در من تنش ایجاد می‌کند. هردوی ما از زن و شوهر بودن تصور نادرستی داریم.
- ما در نقش‌های خود موفق نیستیم و به همین دلیل به زندگی‌مان فشار مضاعفی وارد می‌شود.
- هردوی ما درباره نقش‌هایمان به‌عنوان زن و شوهر با مشکل مواجه بوده و به همین دلیل با مسائل و مشکلاتی روبه‌رو هستیم.
گزینه یک (یک امتیاز)، گزینه دو (دو امتیاز)، گزینه سه (سه امتیاز) و گزینه چهار (چهار امتیاز) دارد. به همین ترتیب امتیازات خود را جمع کنید. حداقل امتیاز ممکن 20 و حداکثر امتیاز ممکن 80 است. تاریخ و امتیاز خود را یادداشت کنید.
اگر امتیاز شما 20 تا 34 است: وضعیت زندگی شما خوب است و بهتر از این نمی‌شود.
اگر امتیاز شما 35 تا 49 است: با فشارها و مشکلات گهگاه کنار بیایید.
اگر امتیاز شما 50 تا 64 است: شما بر لبه تیغ قرار دارید پس حواستان را جمع کنید.
اگر امتیاز شما 65 تا 80 است: سریعاً به دنبال کمک‌های تخصصی باشید.
شما و همسرتان می‌توانید به‌صورت جداگانه این آزمون را انجام داده و نتیجه را باهم مقایسه کنید.
دیدگاه‌ها