10 غذای باستانی جالب و خوشمزه

از زمان‌های قدیم تا امروز که همه‌جا پر از رستوران است، خوردن غذا همواره یکی از لذت‌های انسان بوده است. اجداد ما با وجود سختی فراوان برای تهیه یک غذای خوشمزه تلاش می‌کردند. در اینجا 10 غذای باستانی جالب را به شما معرفی می‌کنیم که یکی از آن‌ها در صورت عدم وجود یک آنزیم خاص در بدنتان ممکن است شما را از پا درآورد.


10. ماکو – Maccu

10 غذای باستانی جالب و خوشمزه

این سوپ رومی باستانی از باقلای له‌شده تهیه می‌شود. اما باید بدانید که برای اولین بار سیسیلی‌ها این سوپ را تهیه نموده و به امپراتوری‌های روم معرفی کردند. سیسیلی‌ها که بهترین آشپزهای امپراتوری روم بودند از زمان‌های بسیار قدیم که تاریخ آن مشخص نیستند باقلا را کشف کرده بودند.

برای تهیه این سوپ باقلا با سبزیجات و ادویه پخته می‌شود، سپس روغن‌زیتون اضافه شده و سوپ آماده است و آن را به‌عنوان میان وعده مصرف می‌کنند. گاهی اوقات هم این مواد را غلیظ نموده، به آن آرد می‌زنند و در روغن سرخ می‌کنند. اگرچه این غذا امروزه چندان در سیسیل رایج نیست اما در برخی رستوران‌ها به‌عنوان یک غذای سنتی و قدیمی طبخ می‌شود.

بااین‌حال افرادی که آنزیم گلوکز 6 فسفات هیدروژن از در بدنشان وجود نداشته باشد، با خوردن باقلا بیمار شده و حتی ممکن است از دنیا بروند. این افراد نمی‌توانند سموم موجود در باقلا را هضم کنند درنتیجه گلبول‌های قرمز خونشان از بین می‌رود. این شرایط وراثت بیشتر در مدیترانه دیده می‌شود.


9. مورتوم – Moretum

10 غذای باستانی جالب و خوشمزه

در روم باستان مورتوم همانند پنیر بود که بر روی غذاهای مختلف استفاده می‌کردند. ویرجیل یکی از شعرای حماسی روم باستان است که به خاطر سرودن منظومه آنائید شهرت دارد/ یکی از اشعار او که به غذا مربوط است مورتوم نام دارد. در این شهر کشاورزان از مزارع او مواد لازم را جمع‌آوری نموده (سیر، سبزیجات و کره) و سپس در حال حرف زدن و آواز خواندن این غذا را تهیه می‌کردند.

همچنین در یکی از انواع این غذا از میوه کاج هم استفاده می‌شود که همانند پستوی مدرن است. ازآنجایی‌که تمام مواد لازم باید در هاون آسیاب شوند این غذا به این نام خوانده می‌شود.


8. شریخند – Shrikhand

10 غذای باستانی جالب و خوشمزه

شریخند دسری است که از شیر تهیه شده و نام آن از کلمه سانسکریت “خشیر” (شیر) و کلمه پارسی “قند” گرفته شده است. زادگاه این دسر چندان مشخص نیست اما آن را به غرب هند باستان نسبت می‌دهند. گفته می‌شود که سواران بیابان‌گرد همراه خود ماست یا کشک را حمل می‌کردند و رفته‌رفته موادی مانند شکر، ادویه و آجیل هم به آن اضافه شد.

امروزه در شمال هند این دسر به‌عنوان صبحانه صرف می‌شود. اما در جنوب آن را همچنان به‌عنوان دسر مصرف می‌کنند. برای تهیه آن شیر جوشیده و سپس در دمای اتاق خنک می‌شود، سپس آن را همانند کشک غلیظ می‌کنند. سپس مایه آن را جدا نموده و با مواد دیگر ترکیب می‌کنند.


7. تامال – Tamales

10 غذای باستانی جالب و خوشمزه

این غذای سنتی از 1500 سال پیش قبل از میلاد طبخ می‌شود و حتی برخی آن را به 8000 سال پیش از میلاد هم نسبت می‌دهند. نام این غذا از غذای پیراشکی شده “تامالی” گرفته می‌شود. گفته می‌شود که مایاها این غذا را تهیه می‌کردند و داخل آن را با ماهی، لوبیا و تخم‌مرغ پر می‌کردند. گاهی اوقات هم تامال را پر نمی‌کردند.

تامال آزتک ها کوچک‌تر بود و این را از آنجا می‌دانیم که یک کشیش اسپانیایی به نام برناردینو دساهاگون درباره تجربه‌اش پس از ملاقات با آزتک ها و همچنین خوردن دسری به نام تامال که از میوه و عسل پر شده بود، چیزهایی نوشته است.

تامال، بخصوص نوعی از آن‌که از ریشه همیشه‌بهار تهیه می‌شد، به‌عنوان هدیه‌ای برای خدایان نیز استفاده می‌شد. درنتیجه کلیسای کاتولیک تامال و همیشه‌بهار را ممنوع کرد و هرکس آن را تهیه می‌کرد اعدام می‌شد. برای تهیه پوسته تامال از پوست ذرت استفاده می‌شود. در مناطق گرمسیری هم پوست موز را به کار می‌برند.


6. سوپ سیاه

10 غذای باستانی جالب و خوشمزه

سوپ سیاه یک سوپ سنتی بود که به اسپارت های یونان باستان تعلق داشت و سربازها از آن تغذیه می‌کردند. این سوپ تنها برای افزایش مقاومت سربازان استفاده می‌شد. سوپ سیاه از خون جوشیده خوک، گوشت خوک و سرکه تهیه می‌شد و حتی در آن زمان هم چندان شهرت نداشت.

یکی از ایتالیایی‌ها که این سوپ را امتحان کرده می‌گوید حالا متوجه شده که چرا اسپارت ها همیشه آماده بودند که در نبردها جان خود را فدا کنند. طبق افسانه دیگر، شاه پونتوس از آشپز اسپارتی خود خواست که این سوپ را برایش تهیه کند و با خوردن یک قاشق حالش به هم خورد. آشپز معتقد بود که تنها اسپارت ها از این غذا خوشش شان می‌آید و شاه باید اول در رودخانه اسپارت شنا می‌کرد. متأسفانه یا خوشبختانه دستور تهیه این سوپ وجود ندارد. (اما سوپ‌های مختلف خون در سراسر جهان وجود دارند.)


5. آکوآکوتا – Acquacotta

10 غذای باستانی جالب و خوشمزه

این غذای محلی به منطقه مارما در ایتالیا تعلق دارد. آکوآکوتا یک سوپ ساده است که معنای نام آن “آب جوشیده” است. کشاورزان گیاهان و سبزیجاتی که پیدا می‌کردند را می‌پختند و سپس نان‌های بدون نمک، یا حتی بیات را به آن اضافه می‌کردند تا نرم و قابل‌خوردن شود.

افرادی که ثروتمندتر بودند تخم‌مرغ هم به آن اضافه می‌کردند. درباره دستور تهیه این سوپ افسانه‌های مختلفی وجود دارد که برخی از آن مشابه سوپ سنگ است. طبق این افسانه چند نفر دور هم جمع شده بودند که یکی از آن‌ها دیگری را متقاعد کرد که سنگ و آب را با هم بجوشاند و درنهایت یک سوپ خوشمزه تهیه شد.


4. تاریدا – Tharida

10 غذای باستانی جالب و خوشمزه

تاریدا یک سوپ عربی است که به زمان حضرت محمد ص بازمی‌گردد. غسانیان گوشت را با آب و پودر سوخاری (که با دست تهیه شده بود) مخلوط می‌کردند. اگرچه غسانیان عرب بودند اما تا زمان فروپاشی قلمروشان مسیحی باقی ماندند. بااین‌حال این سوپ در بین عرب‌های مسلمان رواج یافت.

گفته می‌شود که حضرت محمد به همسر خود عایشه فرموده بود همان‌طور که عایشه از زنان دیگر سر است، تاریدا هم از غذاهای دیگر بهتر است. این غذا از معدود غذاهای سنتی عربستان است که به کشورهای دیگر راه یافته و از مراکش تا چین آن را تهیه می‌کنند. هر فرهنگ متفاوت مواد خود را در آن به کار برده و امروزه انواع مختلف تاریدا وجود دارد. (مورهای اسپانیایی در تاریدا از بادمجان هم استفاده می‌کنند.)


3. پنیر کانتال – Cantal Cheese

10 غذای باستانی جالب و خوشمزه

پنیر کانتال که به زمان گال ها بازمی‌گردد یکی از قدیمی‌ترین پنیرهای تاریخ فرانسه است. این پنیر نیمه‌خشک توسط یکی از تاریخ‌دان‌های فرانسه به نام گریگوری به نام کانتال خوانده شده و از آن زمان افراد محلی هم آن را به این نام می‌خوانند. طبق گفته گریگوری، فرانسوی‌ها در مراسم مذهبی خود هدایایی به خدایان تقدیم می‌کردند، در میان این هدایا که در رودخانه انداخته می‌شد پنیر هم دیده می‌شد.

نویسنده رومی پلینتی اول هم در قرن یکم درباره این پنیر مطالبی نوشته بود. طبق گفته او برترین پنیرها از نیمس، شهری در جنوب فرانسه تهیه می‌شدند. این پنیر در قرون مختلف به همان شکل تهیه شد و در زمان سلطنت لویی چهاردهم از محبوبیت خاصی برخوردار بود. امروزه پنیرهای کانتال چندان مانده نیستند و نمک کمتری دارند.


2. پاپادزولز – Papadzules

10 غذای باستانی جالب و خوشمزه

پاپادزولز نوعی غذای سنتی از شبه‌جزیره یوکاتان است که توسط مایاها تهیه می‌شد و در آن از تورتیلا، مخصوصاً ذرت خوابیده در سس دانه کدو، تهیه می‌شود. در داخل تورتیلا تخم‌مرغ پخته هم قرار داده سپس آن را می‌پیچند و در سس گوجه‌فرنگی قرار می‌دهند.

امروزه در تهیه آن عصاره نارنج یا روغن کدو هم استفاده می‌شود. عجیب است که مایاها بدون تکنولوژی امروز این غذا را تهیه کرده‌اند. (احتمالاً آن‌ها قادر به تولید انواع مختلف روغن بودند و از آن‌ها استفاده می‌کردند.)

از انجاییکه معنای نام این غذا “غذای پادشاهان” است بنابراین استعمارگران اسپانیایی که مایاها را شکست می‌دادند این غذا را امتحان می‌کردند. (منابع دیگر معتقدند که این غذا از کلمه‌های مایایی “غذا” و “عشق” گرفته شده است.)


1. هریسه

10 غذای باستانی جالب و خوشمزه

هریسه یک غذای سنتی ارمنی است که نباید با سس تند تونسی به همین نام اشتباه گرفته شود. این پوره که از گندم و مرغ یا گوشت تهیه می‌شود معمولاً مخصوص فستیوال‌ها یا ایام مذهبی است. در روزهای خاصی که گوشت مصرف نمی‌شود از سبزیجات استفاده می‌کنند. برای تهیه آن باید غذا را به مدت طولانی روی دمای پایین قرار داد. که البته ارزش این غذا به مدت‌زمان پخت آن است.

طبق افسانه‌ها گریگور روشنگر، رهبر دینی ارمنی‌ها نام این غذا را انتخاب نموده است. در ابتدا یک غذای گوشتی تهیه شده بود که برای همه کافی نبود، بنابراین گریگور دستور داد که کمی گندم به آن اضافه کنند. سپس زمانی که متوجه شد مواد به هم می‌چسبند دستور داد که آن‌ها را مخلوط کنند.

برای مدت‌زمان طولانی هریسه غذایی بود که توسط کلیسای ارامنه به فقرا داده می‌شد.

                               

دیدگاه‌ها (1)

بستن فرم

  1. بعد از هر مهمانی تعارفاتِ زیادی رد و بدل می شود. خیلی خورشتِ خوشمزه ای بود. باید طرز درست کردنش را از شما یاد بگیرم. … وقتی بتوانی کمی از این دید موضوع را بررسی کنی، متوجه می شوی که مردم به مزه و طعم غذا خیلی اهمیت می دهند. حتی حاضرند برای هر ساندویچ خوشمزه پول بدهند؛ و آن را با هر خاصیت؛ نیمچه خاصیت؛ و حتی ضرری بخورند؛ چون خوشمزه است. بخصوص که دیگر زحمتِ طولانی تهیۀ غذای خانگی را هم نمی کشند. دیگر اکثراً می دانند در تولیدِ سوسیس و کالباس چه کوتاهی ها؛ و سوء استفاده هائی می شود، اما باز هم فروش آنها تجارتِ پر سودیست. می پرسی چرا ؟! می گویند: من سوسیس را خودم درست می کنم؛ مگه من چقدر می خورم؟؛ هوس کردم؛ می خواهم کمی بخورم؛ من که خیلی سوسیس دوست دارم؛ تو برو فکر خودت باش؛ … دلیل امر اعتیاد به مزۀ سوسیس است؛ که به مرور در من رسوخ کرده. هر غذائی را که زیاد بخوری به مزۀ آن معتاد می شوی، بطوریکه هر هفته آن را تهیه می کنی. این اعتیاد از بچگی در نهادِ کودکان معصوم کاشته می شود. که حالا بزرگ شده اند و دارند همان بذر را در نهادِ کودکان معصوم خودشان می کارند. وقتی مهمانی می دهند، برای مهمانان خود از آن غذا تهیه می کند؛ چون فکر می کند مهمانان نیز غذای او را دوست دارند. برای بچه های خود از آن غذا تهیه می کند؛ چون فکر می کند آنها نیز غذای او را دوست دارند. از زمانی که کودکش هنوز حرف زدن را نیاموخته؛ این کار را شروع می کند، و هر چه کودک امتنا می کند؛ او بیشتر اصرار می کند، تا اینکه کودکِ معصوم به فشار گرسنگی؛ و اصرار والدین تسلیم می شود، و پس از چند سال؛ اعتراض های غیر ارادیِ جسمش را سرکوب می کند؛ و او نیز معتاد به این غذا می گردد. نسل به نسل این رَوند ادامه دارد، و حالا که از برکتِ ثروتِ زیاد برخوردار شده اند؛ و حق انتخاب زیادی دارند، مزۀ غذا معیار خورد و خوراکِ مردم شده است. مزۀ غذا معیار قضاوت؛ و تعیین خورد و خوراکِ خوب، شده است.
    مثالی بزنم: یک تکه از پوست هندوانه یا پوست خربزه را کاملاً بشوئید. سپس سعی کنید آن را بخورید، به زور هم که شده این کار را بکنید. آیا از مزۀ آن خوشتان آمد؟ نه. چون هیچ وقت اینطور چیزی نخورده اید، شاید مزۀ آن خیلی بد هم نباشد. اما در موردِ خواص آن تحقیق کنید، متعجب خواهید شد؛ که چقدر برای بدن انسان مفید است. در توقفگاه بین شهری یک ساندویچ بگیرید و بخورید. خیلی خوشمزه بود. اما ساعتی بعد حالتِ خیلی بدی را در معده خود احساس می کنید؛ کمی سرگیجه دارید، می فهمید که باید مسموم شده باشید. در مورد آن توقفگاه بین شهری تحقیق کنید، متوجه خواهید شد؛ علت چه بوده است. سؤال من از شما این است: در این دو مثال آیا مزۀ غذا در جهت سلامتی بدنتان؛ کمکی به شما کرد؟
    مزۀ غذا ممکن است ما را به یک مسیر غلط ببرد، اما غذای طبیعیِ انسان ما را به مسیر درستِ سلامتی خواهد برد؛ چون مخصوص بدن انسان طراحی شده است؛ و تنها طراح آن می داند برای ما چه کارهائی انجام می دهد.
    متأسفانه با خوردن مداوم و متناوبِ یک نوع غذا مثل چلو کباب؛ برنج و خورشت؛ ساندویچ؛ پیتزا؛ … یا هر غذای دیگری، ما بتدریج به این غذاها علاقمند می شویم، عبارتِ دقیق تر این است که به آن غذا معتاد می شویم. بدن ما دارد بدون هیچ اعتراضی با خسارتهای متنوع این غذاها مبارزه می کند؛ اما تا حدی می تواند اسیدیتۀ این غذاهای خوشمزه را برطرف کند. از کلسیم بدن مصرف کرده؛ آب آهک ساخته و اسیدیته را خنثی می کند؛ تا از مرگ جسمی ما جلوگیری کند. مقدار زیادی از اسیدیته را بصورت چربی در آورده؛ و در نواحی کم تحرک تر مثل شکم ذخیره می کند. برخی از این چربی ها هم در جدارۀ داخلی رگ ها ذخیره می شوند. مقدار جزئی هم که با پرخوری ما حریفش نشده؛ بصورتِ توده های سرطانی در محلی کم تحرک ذخیره می کند. تاوان ضررهای احتمالی این غذاهای دست ساز بشر را، بدن ما دارد می دهد. اما بدن ما وقتی دیگر قادر به هیچ دفاعی نباشد، یکی یکی به بیماری های عجیب و غریب دچار می شویم، تنها آن وقت است که اگر ما آدم بی خیالی نباشیم؛ متوجه برخی از این بیماری ها می شویم. به پزشک مراجعه می کنیم؛ و یکی یکی بیماری های پیشرفته که در بدن ما منزل کرده را، کشف می کنیم.
    مزۀ غذا ممکن است ما را به یک مسیر غلط ببرد، اما غذای طبیعیِ انسان ما را به مسیر درستِ سلامتی خواهد برد؛ چون مخصوص بدن انسان طراحی شده است؛ و تنها طراح آن می داند برای ما چه کارهائی انجام می دهد.
    خیلی از موادِ غذائی که به زنجیرۀ طویل موادِ غذائی ما وارد شده اند؛ تنها با مجوز مزۀ خوب آنها بوده است. متأسفانه خیلی از آنها را حتی متخصصین تغذیه نیز تأیید نمی کنند؛ چون با نظر آنها طراحی نشده است؛ هر آدم بی تجربه ای نیز می تواند یک معجون خوشمزه درست کند. ولی این معجون در بدن انسان چه تغییراتی را خواهد داد؛ و چه اثراتِ کوتاه مدت/درازمدتی خواهد داشت؛ تنها خدا میداند. ما نه اثراتِ کوتاه مدتِ آن را می دانیم؛ و نه از اثراتِ دراز مدتِ آن می توانیم با خبر شویم.
    او میوه جات؛ سبزیجات؛ حبوبات؛ و انواع گیاهان را برای استفاده انسان ها طراحی و آفریده است؛ برای سلامتی و کارآئی انسان آفریده شده اند. اما انسان ها غذاهای خوشمزه را ابداع کرده؛ و دستِ رد به سینۀ آن همه نعمت ها گذاشته اند. خود مسئول این کار هستیم؛ سعی نکنید غیر انسان را باعث این همه بیماری های عجیب و غریب معرفی کنید. خداوند ارادۀ آزاد را به انسان داده؛ و در عوض مسئولیتِ انجام کارهای انسان را به پای او می نویسد. اشتباهاتِ هر انسان(و البته کارهای مفید) بسیار دقیق ثبت می شود، این اشتباهات بصورتِ ‘کارمای منفی’ به حساب هر انسان ثبت می شود. وقتی زمان مناسب برای بازپرداختِ یک کارما برسد؛ بازپرداختِ آن کارما در اولویتِ ادامۀ زندگی او قرار می گیرد. وقتی یک بیماری ناگوار برای کسی اتفاق می افتد؛ ما همه آن را یک اتفاق؛ یک بدشانسی؛ یک بداقبالی؛ … می پنداریم، که اگر این کار را می کرد؛ اگر آن کار را می کرد؛ می توانست اتفاق نیفتد. اما واقعیتِ غیر قابل اثبات؛ این است که هیچ کدام از این حوادث بدون دلیل نیستند. شاید ساده ترین جواب قابل فهم برای ما این است که بگوئیم یک کارمای منفی بوده؛ که باید بازپرداخت می شد.

    پاسخ